دهمین جلسه از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی زالپارس با استادی دنور همسفر طاهره، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان طاهره هستم یک همسفر
خیلی خوشحالم که بعد از مدتها دوباره به نمایندگی زالپارس آمدم. در طول مسیر، حسهای خوبی برایم تداعی شد. ممنونم از همسفر الهه که این فرصت را به من دادند تا بار دیگر شما عزیزان را ببینم، دلتنگیام برطرف و دیدارها تازه شود. همچنین از ایجنت همسفر زهره و مرزبانان تشکر میکنم و به همه همسفران خدا قوت میگویم.
اما در خصوص دستور جلسه: وادی دوم
"هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم."
اوایل، زمانی که اطلاعات و آگاهیام کمتر بود، فکر میکردم وادیهای اول چندان مهم نیستند. میگفتم خیلی سادهاند، درست مانند درسهای ابتدایی مدرسه. فکر میکردم فقط وادیهای بالاتر، خصوصاً از وادی دهم به بعد، جدی و سنگین هستند؛ اما تجربه این هفته برایم چیز دیگری را روشن کرد.
وقتی همسفر الهه به من گفتند که استادی این جلسه را بر عهده دارم و دستور جلسه را نگاه کردم، دیدم بسیاری از گرههای من در همین وادی دوم است. به یاد سیدی ناامیدی از استاد امین افتادم که در آن درباره وادی دوم صحبت میکنند. شنیدن مجدد این سیدی برایم بسیار جالب بود؛ چون هر بار برداشت تازهای از آن داشتم. امروز با نگاهی دقیقتر به وادی دوم دریافتم که این وادی اصلاً ساده نیست. بعد از سالها حضور در کنگره و پشت سر گذاشتن دورههای راهنمایی و ایجنتی، هنوز در این وادی با گرههایی مواجه هستم؛ بنابراین باید قدر تکتک وادیها و جملات آنها را دانست.
همانطور که گفتم، صحبتهای استاد امین در سیدی ناامیدی بسیار راهگشا بود. ایشان میگویند یکی از حسهایی که انسان را در تاریکی نگه میدارد، ناامیدی است. در وادی دوم به همین مسئله پرداخته میشود. استاد امین میفرمایند: «اگر میخواهی کسی را در تاریکی نگه داری، او را ناامید کن». یعنی سادهترین راه برای اسیر کردن انسان در چاه تاریکی، ناامید کردن اوست.
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده باشد که با شنیدن حرفی از دیگران، حالمان بد شده باشد؛ مانند زمانی که کسی میگوید چقدر رنگت پریده، چقدر لاغر یا چاق شدهای. اگر این حرفها را جدی بگیریم و نتوانیم خودمان را جمع و جور کنیم، روزبهروز حالمان خرابتر میشود.
ناامیدی، بزرگترین ابزار نیروهای منفی است. آنها نقاط ضعف ما را پیدا میکنند، افکار و اندیشهمان را تسخیر و ما را از مسیر اصلیمان دور میکنند. همانطور که در احادیث آمده، بزرگترین گناه، ناامیدی است. ناامیدی، بار سنگین غم و اندوهی است که انسان بر دوش میکشد.
زمانی که انسان فکر کند هیچ ارزشی ندارد، دچار احساس پوچی میشود و جایگاه حقیقی خود را فراموش میکند. در حالی که خداوند میلیاردها سلول را در اختیار ما قرار داده تا به ما خدمت کنند. تنها کافی است این عظمت را بارها با خود مرور کنیم تا به ارزش خود پی ببریم.
وقتی ناامیدی به انسان غلبه کند، حسهای منفی بر او چیره میشود و دیگر از کارهایش لذت نمیبرد. اگر حس خوبی نداشته باشیم، بهترین غذا یا تفریح هم برایمان بیمعنا میشود. کمکم فعالیتهایمان را کنار میگذاریم و دچار سکون و بیتحرکی میشویم. این سکون موجب میشود تواناییهایمان تحلیل برود و زندگی برایمان به زندانی نامرئی تبدیل شود؛ اما برای خروج از این وضعیت، چه باید کرد؟ باید حسهای خود را تقویت کنیم. همه انسانها دارای حس هستند؛ این حسها میتوانند مثبت یا منفی باشند. اگر حسهای منفی بر ما غالب شدند، باید از طریق تزکیه و پالایش، آنها را پاک کنیم. با تزکیه و پالایش، میتوانیم حسهای خوب را بازگردانیم، انرژی لازم برای حرکت و تلاش را بهدست آوریم و از زندانی که برای خود ساختهایم، بیرون بیاییم.
در متن وادی آمده است: «ما خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم». این زمانی اتفاق میافتد که انسان تزکیه و پالایش را شروع و با حسهای منفی مقابله کند، ضعفها و ناتواناییهای خود را برطرف و تواناییهایش را احیا کند.
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) دبیر سایت
تایپ و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زالپارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
102