English Version
This Site Is Available In English

تیزی دندان طمع به صاحبش آسیب می‌زند

تیزی دندان طمع به صاحبش آسیب می‌زند

گره مسئولیت از دیدگاه استاد امین آرام آرام به وجود می‌آید و انسان متوجه این قضیه نمی‌شود. وقتی درسفر اول هستیم، نگاه می‌کنیم به راهنما یا مرزبان و به آن‌ها غبطه می‌خوریم و حال شاید مرزبان و راهنما به سفر اولی غبطه می‌خورد و قاعدتا انسان نباید به گذشته برگردد، مگر اینکه چیزی را ناقص انجام داده باشد. چون ما آرام آرام در کنگره آموزش می‌گیریم، از مسئولیت‌های کمتر، مثل آبدارخانه و نگهبان و غیره تا بالاتر تا چشمه‌ی او جوشان شود، و اختلاف پتانسیل ایجاد شود انرژی ایجاد می‌شود. اختلاف پتانسیل، پایه‌ی ادامه دادن است که شخص اگر از این لذت ببرد، انگیزه‌ای برای خدمت‌های تداوم دار می‌شود.

اگر فرد این شهامت را داشته باشد که خدمت‌های کوچک انجام دهد در کنگره ماندگار می‌شود؛ اما اگر شهامت انجام دادن آن را نداشته باشه به درمان نمی‌رسد و از کنگره خارج می‌شود. استاد امین می‌‌فرماید: افراد باید جایگاه‌های کوچک را تجربه نماید تا تغییرات در او ایجاد شود. حتی ممکن است یک سری بیماری‌ها با پذیرفتن مسئولیت و خدمت در او درمان شود؛ اما همان‌طوری که گفته شد، هرچیزی شکل سازنده و یک شکل مخرب دارد، مثل عشق، همان‌طوری که سازنده است باعث استحکام بنیان خانواده و بقای نسل می‌شود و انسان را امیدوار می‌کند و یا حتی از شکل خودش خارج شده و به گره عشق تبدیل شود و تخریب بوجود آورد و حتی شخص مصرف کننده مواد، الکل و به خودکشی رو بیاورد یا عامل بروز بیماری‌های روحی، روانی شود.

حال اگر گره عشق در شخص به وجود نمی‌آمد به درختی پربار و میوه تبدیل می شد. پس برای هرچیزی می‌توان انفجار باروت درست کرد. در قضیه‌ی مسئولیت هم این موضوع وجود دارد. مسئولیت به انسان قدرت می‌دهد، اعتماد بنفس می دهد، انضباط می دهد، و لازمه‌ی زندگی است. کسانی که مسؤلیت ندارند جایگاه انسانی خودشان را از دست می‌دهند و همیشه در عذاب هستند. برای همین است که توصیه شده به فرزندان خود مسئولیت بدهید و آنها را به انجام کارهای مختلف وا دارید تا جوهره‌ی وجودی آن‌ها بارور شود؛ چون اگر به آنها مسؤلیت ندهیم پتانسیل و استعدادشان در نطفه خفه می‌شود و به آرامش نمی‌رسند. یک وضعیتی هم در مسؤلیت وجود دارد که مسؤلیت خودش برای انسان حجاب می‌شود.

حال چگونه این مسئولیت می‌شود و این شرایط را بوجود میاورد؟ بایستی به این نکته توجه کنیم که دو نیروی قدرتمند وجود دارد مثل آرواره‌های تمساح که فک پایین و بالا باید با هم باشد تا بتواند طعمه خودش را گاز بگیرد. آقای مهندس راجع به دندان هایی صحبت می‌کند؛ که خیلی خطرناک هستند که از همه دندان‌ها بدتر و خطرناک‌تر است که صاحب خود را گاز می‌گیرد و به دیگران آسیب نمی‌زند فقط خود صاحب دندان آسیب می‌بیند. که آن دندان طمع است. حال این نیرویی که گفته شد در واقع یکی از این فک‌ها را درنظر بگیرید که طمع انسان و فک دیگرش تکبر می‌باشد؛ اگر این دو صفت در یکجا در انسان جمع شود آن انسان دیگر نیاز به دشمن ندارد و انسانی که طمع دارد، اگر برای او گوسفندی کباب کنی گوساله می‌خواهد؛ اگر گوساله کباب کنی گاو می‌خواهد وهیچ‌وقت سیر نمی‌شود در همه ابعاد چه مال و چه جایگاه و چه مقام باشد.

در تکبر انسان خودش را گاهی در ماهیت و در آفرینش متفاوت می‌داند و می‌گوید من با بقیه فرق دارم و خودش را برتر می‌داند و کاملا به این قضیه باور دارد البته در منیت شخص فکر می‌کند که بهتر از دیگران است. طرف دیگر طمع انسان که از ترس قدرت می‌گیرد و ترس از دست دادن بوجود می‌آید یعنی هیچ چیزی به شما احساس رضایت نمی‌دهد حالا دو تا را کنار هم قرار دهیم چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر شخصی به چیزهایی که دارد راضی باشد یعنی خود آدم متوجه‌اش باشد، این خاصیت را در صور پنهان هم دارد ولی روحش از آن خبر ندارد وقتی پنهان باشد ممکن است در ادامه خودش را نشان دهد.

برای مثال، در جاده تهران شمال پیچ تند و دره وجود دارد؛ ولی ابتدا که راه می‌افتیم در جاده هنوز به جاده کرج نرسیدیم هیچ پیچ خطرناکی نیست دره ای هم نیست کرج را رد کردیم دره‌ها و پیچ‌ها خودش را نشان می‌دهد. قبل از شروع حرکت انسان می‌گوید راحت است؛ اما وقتی یک سری مسئولیت‌ها برسد وقتی جایگاه‌ها را لمس کند آنوقت صفات نمایان می‌شوند به جوشش می‌آیند؛ مثلا اگر شخص طمع داشته باشد در مسئولیت به عهده گرفتن تصمیم می‌گیرد مسئولیت بعدی را بگیرد در حالیکه توان انجام دادنش را ندارد ؛ مثلا شخصی مرزبان است می گوید: خب فلان مسؤلیت چه‌قدر عالی است، چه‌قدر می‌تواند باعث تکامل من شود و مسئولیت پشت مسئولیت را برعهده می‌گیرد؛ البته ممکن است پتانسیل توان و وقت داشته باشد.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .