English Version
This Site Is Available In English

ازهر نقطه نوری بتابد در جمع آن، بايد تفکر نماییم.

ازهر نقطه نوری بتابد در جمع آن، بايد تفکر نماییم.

همسفر سمیرا:
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. هرکسی در این دنیا قدم به حیات می‌گذارد، هدفی دارد و هیچ خلقتی بیهوده نیست. اگر احساس پوچی و ناچیز بودن به ما دست می‌دهد، علت آن این است که اعتمادبه‌نفس خود را به علت تفکرات غلط و حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها و درگیر شدن با بیماری‌های جسمی و روانی ازدست‌داده‌ایم. اگر درست به هستی نگاه کنیم و انسان و خلقت انسان را بشناسیم، در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم، دیدگاه ما تغییر می‌کند و برای حیات خود ارزش قائل هستیم. زندگی کردن و حیات تا جایی ارزشمند است که آقای مهندس می‌فرماید: (معجزه حیات خود حیات است) قطعاً اگر باور داشته باشم بیهوده خلق نشده‌ام برای زندگی کردن و سازندگی بیشتر تلاش می‌کنم. من خدا را شاکرم که در کنگره هستم و آموزش می‌گیرم که موجود اضافه نیستم و یاد گرفتم به خیلی چیزها نباید فکر کرد. فکر کردن به چیزهای بیهوده باعث می‌شود انرژی از ما کسب کند، از چیزهایی که به من انرژی می‌دهد غافل باشم. با الهام گرفتن از وادی دوم حرکت کردم و به خودباوری رسیدم که با ادامه دادن به مسیر حرکت خودم در صراط مستقیم می‌توانم از تاریکی‌ها رها بشوم و بر مشکلات خودم غلبه کنم. از آقای مهندس دژاکام تشکر می‌کنم که همچنین بستری برای ما فراهم کردند تا ما بتوانیم آموزش ببینیم و به حال خوش برسیم.

همسفر فاطمه:
وادی دوم می‌گوید؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد. هیچ‌کدام از ما هیچ نیستم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ما به دلایلی که خود هم شاید ندانیم جهت را سال‌ها گم‌کرده بودیم؛ اکنون برای یافتن خود راه بسیار مهمی در پیش داریم. باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش نمایم؛ کار و کوشش ما زمانی به نتایجی می‌رسد که در توانایی‌های ما خلل حاصل نگردد. از هر نقطه نوری بتابد در جمعی، درباره آن باید تفکر نماییم؛ از ذرات جرقه می‌شود به روشنایی وسیع رسید. در نشانه‌های نیروی قدرت مطلق هم به‌روشنی پیدا ست که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. به این تفکر رسیدم که هیچ‌چیزی بی‌جهت پا به این جهان هستی نگذاشته است. تمام مخلوقات در این جهان رسالتی دارد که باید در مسیر صراط مستقیم در جهت مثبت و با تفکر به آن هدف برسند. متوجه شدم که نیروی قویی وجود دارد که مرا همیشه موردحمایت خودش قرار می‌دهد. باید در صراط مستقیم قرار بگیرم تا برای بهبودی خودمان تلاش کنیم تا به‌سلامت جسم و روان برسیم.

همسفر سکینه:
به هیچ بودن وبی ارزش بودن فکر کرده‌ام یا نه بايد بگویم بله من از خودم بگویم: تا قبل از آشنا شدن با کنگره ۶۰ واقعاً در تاریکی مطلق بودم. در اوج ناامیدی، ترس، افسردگی و... واقعاً، یک‌وقت‌هایی باخدا هم جنگ‌ودعوا داشتم. بارها این سؤال مطرح می‌شد که اصلاً چرا من را آفریدی؟ وقتی نمی‌توانستم مشکلی‌ را حل کنم ناتوان می‌شدم به زمین و زمان بدوبیراه می‌گفتم. خیلی وقت‌ها می‌گفتم چرا من؟ مگر من چه‌کار کرده‌ام تا اینکه، با کنگره آشنا شدم. این‌یکی از هزاران هزار نعمتی بود که خالق به من هدیه داد. بعد از گذشت مدتی وقتی‌که با وادی‌ها آشنا شدم، وادی اول یاد گرفتم که شاه‌کلید درست زندگی کردن تفکر کردن است.
زندگی مثل یک بازی است اگر قواعد آن را بلد نباشیم حذف می‌شویم. بايد وارد بازی بشویم تا زمانی که بیرون گود بمانیم به‌جایی نمی‌رسیم. در وادی دوم از ارزش انسانی خودم آگاه شدم. یاد گرفتم که به خودم احترام بگذارم و برای رسیدن به خواسته‌های معقول خودم بايد تمام تلاشم را به کار بگیرم. چون من به‌عنوان انسان بالاترین و باارزش‌ترین مخلوق خداوند هستم. خداوند من را برای هدفی خلق کرده است. تمام مخلوقات هستی برای هدفی آفریده‌شده‌اند. هرکدام برای مأموریتی به این هستی فرستاده‌شده‌اند؛ اما من به‌عنوان انسان یک برتری بسیار بزرگی با بقیه مخلوقات دارم. چون به من عقل داده‌شده و مهم‌تر اینکه، اختیار داده‌شده است. در این وادی یاد گرفتم که برای رسیدن به نور و روشنایی بايد از تاریکی‌ها عبور کنم. بايد در اوج تاریکی‌ها جهتم را به سمت روشنایی برگردانم وازکوچک‌ترین جرقه‌های زندگی به روشنایی‌های بزرگ برسم. این اتفاق نمی‌افتد، مگر با سعی و تلاش خودم و قرار گرفتن درراه ارزش‌ها و دوری کردن از ضد ارزش‌ها. من آموزش دیدم که در اوج مشکلات و ناملایماتی‌های زندگی از یاد خدا غافل نباشم. با سازندگی در جسم و روان وجهان بینی، بتوانم فرمانروای لایقی برای جسم خودم باشم. آقای مهندس می‌فرمایند: درختان ایستاده می‌میرند. امیدوارم محکم و استوار همچون درختان در برابر مشکلات و افکار مخرب وزد ارزش‌ها باشیم؛ و همیشه درراه صراط مستقیم و ارزش‌ها پایدار باشیم؛ و از آن انسانی که جایگاه انسانی خودش را جایی جاگذاشته با موفقیت فاصله بگیریم. در آخر از مسافرم ممنونم که من را با کنگره ۶۰ آشنا کرد. از آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم. از راهنمای خودم همسفر فیروزه بابت زحمت‌هایی که برای ما کشیدن خیلی ممنونم.

تایپ: همسفر هستی رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .