خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در مسیر کنگره قرار گرفتم دستور جلسه در مورد ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) است. از نظر من هر یک از افراد ظرفیتی دارند و نسبت به آن ظرفیت، مسئولیت را انجام میدهند. من اگر ظرفیت لازم را نداشته باشم نمیتوانم کارها را به درستی انجام دهم، پس باید در هر زمینهای ظرفیت خود را بالا ببرم تا بتوانم آن مسئولیتی که به من واگذار شده را به درستی انجام دهم. در کنگره زمانی که خدمتی به من داده میشود باید ظرفیت لازم را داشته باشم تا هم بتوانم به نحو احسنت آن را ارائه دهم و اینکه قبلهام را گم نکنم. قبله گم کردن یعنی چه؟ زمانی که جایگاهی را به من تحویل دادند، باید بسنجم و ببینم ظرفیت آن را دارم یا نه!؟ وقتی در آن جایگاه قرار گرفتم نباید خودم را گم کنم.
اگر من در جایگاه همسری، مادری یا هر جایگاه دیگری قرار گرفتهام، باید بتوانم به درستی آن مسئولیت را انجام بدهم، وقتی کاری را به من محول میکنند شاید تعداد کمی افراد باشند که به من چشم بگویند، من نباید فکر کنم که آقا و سرور آنها هستم و خودم را گم کنم باید ظرفیت آن خدمت را داشته باشم و از آن جایگاه سوءاستفاده نکنم، این تفکر را نداشته باشم که من دیگر رئیس شدهام و مثل این انسانها نیستم، خیر! انسان هر چقدر که ظرفیت و آگاهیاش بالاتر باشد در تمام مسئولیتهایی که به آن داده میشود میتواند بهتر عمل کند. زمانی فرا میرسد که خداوند ثروتی را به من میدهد، اگر من توانستم در آن موقعیت به درستی از ثروت استفاده کنم، بخشی از آن ثروت را در راه درست ببخشم، فقط نگهبان مال نباشم و بتوانم دست بخشش داشته باشم، ثروتی که دارم پر برکت و ماندگار خواهد بود.
من وقتی بخواهم ظرفیت وجودیام را بالا ببرم بستگی به تلاش و کوششی که انجام میدهم دارد، چگونه تلاش و کوشش کنم؟ سر وقت به کنگره بروم، سیدی بنویسم، از مهمانیهای بیموقع بگذرم و همچنین به آموزشها اهمیت بدهم تا ظرف وجودی من بالا برود، آن موقع است که میتوانم مسئولیتی را با تمام وجود بر عهده بگیرم و قبله خود را گم نکنم. من قبل از آمدنم به کنگره اصلاً با این مسائل آشنا نبودم نمیدانستم ظرفیت به چه معنا است، خداوند را سپاس که با آمدنم به کنگره با خیلی از مسائل آشنا شدم و با جهانبینی که در کنگره کسب کردم فهمیدم چگونه باید ظرفیت خودم را بالا ببرم و مسئولیتپذیر باشم، مسئولیت زندگیام را بر عهده بگیرم و به خوبی از آن مراقبت کنم، مسافرم را درک کنم و بتوانم آموزشها را در زندگی عملی کنم.
با آمدنم به کنگره بخشش را به خوبی یاد گرفتم، از جناب آقای مهندس بسیار تا بسیار سپاسگزارم که این بستر پربار را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم با خیال راحت سفر کنیم و به آرامش برسیم. خداوند را شکر میکنم که کنگره را در مسیر زندگی من و مسافرم قرار داد شاید قبل از اینکه وارد کنگره بشوم از خدا، خودم و خانواده گلهمند بودم که چرا مسافر من باید مصرفکننده باشد ولی در کنگره آموزشها را دریافت کردم و بال پروازی شدم برای مسافرم تا با هم به رهایی و حال خوش برسیم. انشالله در ادامه بتوانم خدمتگزار کنگره باشم و خدمتهایی که به من شد را بتوانم به نحو شایستهای جبران کنم.
نویسنده: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر شکیبا (لژیون هفتم)
ارسال و ویراستار: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
88