ششمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر جمال، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر یحیی، با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» در ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان جمال هستم یک مسافر؛
خدا را شاکر و سپاسگزارم که امروز هم لیاقت حضور در کنگره را دارم، خیلی خوشحالم که در بین شما عزیزان هستم و از تک تک شما انرژی و آموزش کسب میکنم. تشکر میکنم از ایجنت محترم شعبه، آقا محمد جواد که امروز به من این اجازه را دادند تا در این جایگاه حضور داشته باشم.
دستور جلسه؛ ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) میباشد. این دستور جلسه، یکی از دستور جلسههای سالیانه کنگره ۶۰ میباشد و از اهمیت بالایی برخوردار است و به همین دلیل است که باید هر ساله تکرار شود. اگر به صورت سطحی هم به صورت مسئله نگاه کنیم، میتوانیم معنای هر کدام را متوجه شویم. ظرفیت به معنای اندازه، ظرف و گنجایش است. مسئولیت به کسی اطلاق میشود که مورد سوال قرار میگیرد، قبله گم کردن هم فراموش کردن و دور شدن از هدف میباشد.
من شخصاً ترجیح میدهم در مورد مسئولیت صحبت کنم. باید این را بدانیم که در هستی هرکس مسئولیتی بر عهده دارد و هیچکس را پیدا نمیکنیم که مسئولیتی نداشته باشد، اولین مسئولیتی که بر عهده هر کس میباشد، مسئولیت زندگی خودش است و اولین سوالی که از او میشود، در مورد چگونگی زندگیاش میباشد، که تو در طول زندگی چه کارهایی انجام دادی؟ اگر مسئولیتهایی مثل پدر بودن یا مادر بودن را داشتی آیا این مسئولیتها را به درستی انجام دادی؟ و شخص مورد سوال قرار میگیرد.
برای سپردن هر مسئولیتی به هر شخص، باید ظرفیت آن مسئولیت در شخص شکل گرفته باشد، اگر این ظرفیت در شخص وجود نداشته باشد و مسئولیتی به او سپرده شود، مطمئناً باعث تخریب در او و اطرافیانش میشود. اگر بخواهم برایتان مثال واضحی بزنم؛ مثل این است که چرا در کنگره ۶۰ به مسافری که هنوز درمان سیگارش را انجام نداده، جایگاه استادی جلسه را نمیدهند؟ نه فقط استادی جلسه، هیچ کدام از جایگاههای خدمتی، مثل نگهبانی و دبیری را هم به شخص نمیدهند. چون هنوز ظرفیت لازم در او شکل نگرفته و به این دانایی نرسیده که تخریب سیگار هم به اندازه تخریب مواد مخدر و حتی بیشتر است، پس نمیتواند این مسئولیتها را به درستی انجام بدهد.
در مورد همین موضوع جلسه داستانی وجود دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست. روزی حضرت موسی از بیابانی عبور میکردند، در مسیر به پیرمردی رسیدند که با دستهایش خارهای بیابان را میکند، پیرمرد به حضرت موسی گفت: از تو میخواهم از خدا بخواهی تا به من تیشهای برای خار کندن بدهد، حضرت موسی این خواسته پیرمرد را نزد خداوند برد، مرحله اول و دوم خداوند نپذیرفت، وقتی حضرت موسی برای بار سوم اصرار کردند، خداوند بالاخره پذیرفت و به موسی گفت: ما به اصرار تو تیشهای به این پیرمرد میدهیم، حضرت موسی پس از چند روز دوباره سراغ پیرمرد خارکن رفت و متوجه شد که پیرمرد خارکن با همان تیشه فردی را به قتل رسانده، حضرت موسی به پیرمرد گفت: تو را تیشه دادم که هیزم کنی، ندادم که بنیاد مردم کنی.
شاید در میان ما باشد کسانی که دائماً به این فکر کنند که چرا من فلان ماشین یا فلان خانه یا شغل را ندارم، این را باید بدانید که برای داشتن هر چیزی اول باید ظرفیت و گنجایش آن را داشته باشیم، چون نداشتن این ظرفیت مطمئناً در آینده باعث تخریب هم برای خود شخص و هم برای اطرافیانش میشود.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر یونس لژیون۱۶
تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
634