English Version
This Site Is Available In English

تاریکی یک ابزار است

تاریکی یک ابزار است

پیدا کردن نقطه صفر یا مبدأ در زندگی مهم است. نقطه‌ای که بدانیم دقیقاً من کجا قرار گرفته‌ام. آقای مهندس می‌‌فرمایند: «من نمی‌دانستم از کجا آمده‌ام و میزان تخریبم را نمی‌دانستم؛ زیرا میزان مشخص نبود؛ ولی در ماه رمضان و نظمی که در آن قرار داشت، نقطه تفکرم بیدار شد».

انسان در مسائلی که مشکل دارد به این دلیل است که میزان خرابی را نمی‌داند. پیدا کردن اندازه تخریب، مبدأ سفر را به‌وجود آورد و راه درمان کشف شد. پیدا کردن نقطه شروع با کمک اندازه‌ها امکان‌پذیر است. اگر اندازه‌ها را ندانی به ظلم و بی‌انصافی کمک می‌کنید.

اگر جنسی قیمت پایین داشت، شاید کیفیت خوب ندارد یا جنس خوب است چندین برابر پول می‌گیرد؛ پس موقع خرید باید بدانی از چه موادی تشکیل شده وزن کنی و بدانی در یک کیلو چقدر تمام می‌شود، اگر قیمت متعارف بود خرید کنیم؛ اما اگر یک کالا را گران بخریم معنایش این است که ما تأیید می‌کنیم آن شخص گران فروشی کند. من یک فیلم دیدم که اولش خیلی عالی بود؛ ولی در اواسط فیلم قهرمان اصلی کشته شد، من فکر کردم که خواب می‌بیند؛ ولی دیدم خیر و قهرمان را به خاک سپردند، دیگر بقیه آن فیلم را ندیدم.

شخصی که فیلم می‌سازد باید ببیند چه می‌سازد، وقتی که شخصیت خوب داستان که فداکاری می‌کند را می‌کشید، پیامی را به مردم می‌رسانید که پاسخ خوبی، بدی است، یعنی اگه کار خوب کنی کشته می‌شوی.

آقای مهندس سال‌ها آموزش دادند که بگویند خوبی خوب است و بدی، بد است. کارها باید بازخورد سازنده داشته باشد و انرژی که از آن به دست می‌آوری اثر گذار باشد یا آموزش می‌گیری یا در شما چیزی ساخته می‌شود. انسان باید عکس العمل نشان دهد و باید اندازه‌ها را بررسی کند.

اگر خواسته ما تغییر کند، شرایط ما تغییر می‌کند. ما در مسائل باید اول اندازه را پیدا کنیم که منصفانه هست یا نیست. جامعه‌ای که مردمش اندازه‌ها را می‌داند سرش کلاه نمی‌رود و به مرور زمان زندگی آن‌ها تغییر می‌کند. موقع خرید از انسان‌هایی خرید کنید که واقعاً زحمت می‌کشند، خودشان تولید دارند و بابت آن وقت گذاشته‌اند؛ باید از آن‌ها حمایت کنید و خرید کنید.

در هر شهری تولیدات و محصولات را ببینید خوب دقت کنید، اگر منصفانه هست استفاده کنید. آقای مهندس مبدأ را پیدا کردند و اندازه‌ها را می‌دانستند و بعد تغییرات اتفاق افتاد.

برای شروع هر کار توان خود را اندازه بزنید، نقطه صفر را پیدا کنید، اگر مبدأ را پیدا کردید از آنجا نقطه تحول پیدا می‌شود و شروع به ساختن می‌کند؛ چون مبدأ را پیدا کرده‌اید؛ اما اگر پیدا نکردید هیچ وقت درست نمی‌شود و باید انرژی بسوزانید. انسان اگر اندازه را پیدا نکند، آن اختلاف را با انرژی ذخیره شده خودش پر می‌کند و انرژی ذخیره شده را استفاده می‌کند؛ در نتیجه خار، مریض و بدحال می‌شود.

جامعه‌ای که اندازه‌ها را نداند، مبدأ را نمی‌داند و وقتی مبدا را نداند شروع می‌کند انرژی ذخیره خود را بسوزاند و بعد ساختارش از درون شروع به خراب شدن و فروش ریختن می‌کند.

یکی از چیزهایی که بتوانیم شرایط را در خانواده تغییر دهیم، این است که مبدأ را با اندازه‌ها بدانیم. داستان پیامبران باعث آرامش دل می‌شود. پیامبران زندگی بسیار سختی داشتند و همه خیرخواه بودند، آن‌ها سختی‌ها را تحمل می‌کردند و آزمون می‌دادند از آن‌ها امتحان گرفته می‌شد و قبول می‌شدند، وقتی که قبول شدند رسالت به آن‌ها داده شد. زندگی پیامبر یک مثلث بود که خیرخواهی، رنج و دشواری و اجرا کردن آموزش‌ها و انتقال آن به انسان‌ها از اضلاع آن بود. قوم عاد، یعنی قوم بازگشت کننده.

هرچه از حکمت آیات الهی گفته می‌شود از کلمه جهد استفاده می‌شود، یعنی وقتی حرف حساب می‌زنند انکار، عصیان، سرکشی، حمله و مخالفت می‌کنند. در مقابل فرامین الهی از هر جبار، سنگدل و زورگویی فرمان می‌گیرند.

ما ظلم را به معنای زور گویی می‌دانیم؛ ولی ظلم تاریکی است. ظالم کسی است که تاریکی می‌کند. ما می‌گوییم نیروهای تاریکی؛ اما نیروهای منفی است. تاریکی یک ابزار است. نیروی منفی برای اینکه کارش را پیش ببرد به تاریکی نیاز دارد تا حقایق را پنهان کند و پنهان کردن در نور امکان پذیر نیست و در تاریکی امکان پذیر است؛ باید اول مقابل نور را بگیری تا تاریک شود، وقتی تاریک شد پنهان می‌شود، آن وقت می‌تواند نقشه را پیدا کند؛ پس تاریکی ابزار نیروهای تاریکی که با کمک آنها اهداف را پیش می‌برد.

وقتی به تاریکی رفتی از کسانی که می‌خواهند راه درست را نشان بدهند دور می‌شوی و نیروی روشنایی پشت خط می‌ماند و نمی‌تواند آموزش دهد. شکست می‌خورید و ناکام می‌شوید.

اگر از آن‌ها پیروی کردید و لذت بردید، در اثر فرمان قدرت، نیرو، پول و امکانات می‌گیری و خوشت می‌آید، آن وقت شما مجرم می‌شوی. اگر اطاعت کردی؛ ولی لذت نبردی مجرم نیستی. اطاعت از ظالم و لذت بردن از آن، جرم است. زندگی پیامبران بسیار دشوار و سخت است، وقتی شما احساس می‌کنید معلم شما چقدر سختی کشیده تا به این جایگاه رسیده است خیلی متفاوت هست تا وقتی که بدانی اصلاً سختی نکشیده است.

مثل راهنمای کنگره که چقدر سختی کشیده است، راه را پیدا کرده و با چه شرایطی درمان شده است و الان استاد شماست به شما قوت قلب می‌دهد، می‌توانیم به آن اعتماد کنیم دوستش داریم او را الگوی خودمان قرار می‌دهیم. داستان پیامبران هم همین‌طور است اگر خداوند به یک انسان جایگاه بدهد، هزینه‌اش را کامل می‌گیرد و خداوند رحمان است چندین برابر پس می‌دهد.

نویسنده و تایپ: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون بیست و ششم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون بیست و ششم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .