جلسه پنجم از دوره پانزدهم جلسات سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی میرداماد به استادی راهنما همسفر پری، نگهبانی پهلوان همسفر سحر و دبیری پهلوان همسفر نجمه با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» روز دوشنبه ۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۱۵ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
خوشحال هستم که به واسطه یک خدمت دیگر توانستم در جمع شما باشم و در لژیون سردار حضور داشته باشم. صحبت خود را با یک پیام از استاد رعد شروع میکنم: «این مشعل خاموشی ندارد؛ زیرا روشن کننده آن فرمانش را از مبدا آفرینش دریافت نموده است». این پیام را که خواندم به خودم آمدم، زمانی که من به لژیون سردار وارد میشوم و خدمت میکنم نباید به خودم مغرور شوم.
من اگر بخششی انجام میدهم برای حال خوش خودم است، چه در لژیون سردار باشم و چه نباشم، سردار کار خودش را انجام میدهد. زمانی که در لژیون سردار خدمتی میکنم یا پرداختی انجام میدهم و مشارکت میکنم، این کار اول حال خودم را خوش میکند.
ما در کنگره یاد گرفتیم که بخشش چه مادی و چه معنوی ربطی به فرد مقابل یا آن موسسهای که داریم بخشش انجام میدهیم ندارد و برای حال خوش خودمان است. خیلی خوشحال هستیم که به کسی کمک کردهایم. من در این پیام متوجه شدم که این بخشش مخصوص خودم است و با آن آرامش و آسایش میرسم. دستور جلسه امروز ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است. به این دستور جلسه که فکر میکردم در مورد قبله گم کردن، اگر ما در لژیون سردار هستیم، نباید قبله خودمان را گم کنیم.
ما برای یک هدف و یک مسیر جمع شدهایم و در حال حرکت هستیم؛ ولی بعضی اوقات قبله خودمان را گم کردهایم. وقتی کتاب ۶۰ درجه را میخوانیم درمییابیم که فقط استادان جناب مهندس از آیندگان صحبت میکنند که مطالب برای آیندگان جمع آوری شود.
در لژیون سردار خدمت میکنیم، برای کمک به آیندگان و ما وارثانی هستیم که کنگره و مطالبش را تحویل نفر بعدی میدهیم؛ پس باید درست حرکت کنیم. وقتی جناب مهندس میفرمایند: «که با خدا معامله نکنیم»؛ به خاطر این است که وجود من در لژیون سردار باعث بالا رفتن انتظار من نشود. در لژیون سردار وقتی خدمتی میکنیم؛ باید برای خود لژیون سردار و حال خوش خودمان باشد. نکته کلیدی این است که ما باید بدانیم قدرت و توانایی در دانستههای ما نیست، بلکه به عمل ماست. وقتی که من به دانستههایم جامه عمل بپوشانم دانستههایم را زیبندهتر میکنم و بعد میتوانم به دیگران هم انتقال بدهم، اگر من با کوهی از مشکلات مواجه باشم خودم، زمانی که میخواهم وارد لژیون سردار شوم، حس و حالم خوب است و به راحتی وارد میشوم.
خدمت در لژیون سردار و مشارکت در لژیون سردار گویی که حال خوش و روزهای خوشی را برای آینده خودمان پسانداز میکنیم. ما در زندگی یاد گرفتیم که جاده زندگی همیشه نباید صاف و هموار باشد و ملزم به ناهمواریهاست؛ زیرا اگر جاده زندگی صاف باشد، باعث میشود که ما به خواب غفلت فرو برویم.
ما باید آگاه باشیم که در زندگی بهترینها را حس و لمس کنیم. جناب مهندس میفرمایند: «همه ما در سفر زندگی انتخاب شدیم طبق فرمان و با آگاهی قبلی که آن آگاهی در دسترس ما نیست.» این مهم است که من باید بدانم چگونه با این زندگی رفتار کنم. من وارد فضای کنگره۶۰ شدم که همه آن باعث رحمت و حال خوش است، مثل این است که باران رحمت بر ما دائماً نازل میشود؛ ولی من از آن باران چه استفادهای میکنم؟ اینکه فقط خیس میشوم و تمام میشود یا اینکه نه من این باران را برای سرسبزی، خرمی و دشتهای زندگیم ذخیره میکنم؛ پس ذخیره کردن آب باران برای من شرکت در لژیون سردار است.
وقتی قدم خیری برمیداریم طبق پیام استاد سردار: «تخم و یا دانه با ارزش بکار هم قوت کافی و هم سایبانهایتان برافراشته است» و نباید در ما به خاطر خدمتهایی که در لژیون سردار انجام میدهیم، توقعی ایجاد شود.
.jpg)
.jpg)
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)نگهبان سایت
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1418