English Version
This Site Is Available In English

روزی که به کنگره آمدم، همه چیز را پذیرفتم

روزی که به کنگره آمدم، همه چیز را پذیرفتم

جلسه سوم از دوره‌ بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر میثم، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه « ظرفیت و مسؤلیت (قبله‌گم کردن) » یک‌شنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

 

سخنان استاد:

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر

در رابطه با دستورجلسه «ظرفیت و مسئولیت»، این دو مفهوم مکمل یکدیگر هستند. از نظر واژگانی، «ظرفیت» به معنی اندازه، حد و حدود و گنجایش است، در حالی که «مسئولیت» از سؤال کردن می‌آید. من باید بدانم در چه جایگاهی قرار دارم و آیا ظرفیت آن را دارم یا نه. این موضوع به حرمت‌ها بازمی‌گردد؛ وقتی حرمت‌ها را رعایت کنم و پیشکسوتان و هر فرد در جایگاه خودش را احترام بگذارم، اگر آن گنجایش برایم فراهم شده باشد، آن را رعایت می‌کنم. این کار باعث می‌شود هم بیشتر تمرکز کنم و هم بتوانم جایگاه بعدی را به دست بیاورم.  

در مورد مسئولیت، همانطور که گفتم، از سؤال کردن می‌آید. ابتدا باید در هر جایگاه، مسئولیت خودم را بپذیرم و بر آن تمرکز کنم. وقتی فردی در موقعیتی قرار می‌گیرد و مسئولیتی به او داده می‌شود، قطعاً پرسش‌ها نسبت به آن جایگاه افزایش می‌یابد. برای مثال، جناب مهندس، که بالاترین جایگاه در کنگره ۶۰ را دارد، قطعاً باید پاسخگوی سوالات بیشتری باشد. هزاران نفر از ایشان سؤال می‌پرسند و او با حس خوب به همه پاسخ می‌دهد.  

خانم شانی (فرزند آقای مهندس) می‌گفتند: هرکس در هر جایگاهی که باشد، حتی اگر روزی یک رهجو به شعبه بیاید و من بخواهم کارش را راه نندازم، با حس بد برخورد کنم، یا بدون مهر و محبت او را راهنمایی کنم، دقیقاً همان روز، فاتحه کنگره خوانده شده است.» این نشان می‌دهد که این جایگاه‌ها و مسئولیت‌ها چقدر برای ما اهمیت دارند.  

آقای مهندس در وادی نهم از «نقطه تحمل» سخن می‌گویند؛ یعنی باید در من نقطه تحملی شکل بگیرد. این نقطه تحمل به تدریج و ذره‌ذره در من پدیدار می‌شود، زیرا اگر عجله کنم و بخواهم زودتر از ظرفیت خود عمل کنم، از تعادل خارج می‌شوم و خودم آسیب می‌بینم. ما باید تمام مفاهیم جهان‌بینی را گام‌به‌گام و با صبر پیش ببریم.  

از روزی که به کنگره آمدم، همه چیز را پذیرفتم و تنها یک فرمانده دارم: راهنما. راهنما به من می‌گوید چه کاری باید انجام دهم: سی‌دی را به موقع بنویسم، دارو را به موقع مصرف کنم، تا بتوانم رشد کنم. اگر جایگاه خود را نپذیرم و مثلاً از نوشتن سی‌دی شانه خالی کنم، مسلماً پیشرفتی نخواهم داشت.  

امروز در یک مهمانی دعوت بودم. آنقدر غذا جلوی من گذاشتند و اصرار کردند که بخورم که ناگهان به خودم آمدم و گفتم: «امروز دستورجلسه ظرفیت است و هرکس باید بداند ظرفیتش چقدر است.»

 

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: مسافر امین لژیون یازدهم، همسفر عرفان لژیون هشتم 

ویرایش و ارسال مطلب: مرزبان خبری 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .