English Version
This Site Is Available In English

آموزش و دانایی؛ظرفیت و مسئولیت

آموزش و دانایی؛ظرفیت و مسئولیت

نهمین جلسه از دوره چهلم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر اصغر، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر ابوذر با دستور جلسه «ظرفیت،مسئولیت،قبله گم کردن» روز یکشنبه ۳۱فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:

ابتدا لازم است از حضور محترم آقای خدامی، دیدبان گرامی در شعبه صائب تبریزی تشکر و خیرمقدم عرض نمایم.  در مورد دستور جلسه "ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن" باید گفت این موضوع در بحث اعتیاد بسیار حائز اهمیت است و ارتباط مستقیمی با وادی نهم دارد که می‌گوید:  *"وقتی نیرو از حد کم به درجه بالاتر برسد، نقطه تحمل به دست می‌آید."*  مفهوم ظرفیت از واژه "ظرف" گرفته شده است. به عنوان مثال، اگر یک لیوان را در نظر بگیریم، ظرفیت آن مشخص است و می‌دانیم چه مقدار آب می‌توان در آن ریخت. اگر بیش از ظرفیت لیوان آب بریزیم، مشخص است چه اتفاقی خواهد افتاد.  

یا مثلاً یک ماشین را تصور کنید که ظرفیت بار آن ۲ تن است. اگر بیش از این مقدار بار بزنیم، قطعاً هم به خود ماشین آسیب وارد می‌شود و هم ممکن است به جاده یا پل‌ها خسارت بزند.  

در هستی، بسیاری از چیزها ظرفیت مشخصی دارند، اما این موضوع در مورد انسان متفاوت است، زیرا انسان دارای اختیار است و می‌تواند ظرفیت خود را هم در امور مثبت و هم در امور منفی تغییر دهد.  در مورد اعتیاد، با مصرف مواد مخدر، ظرفیت فرد در امور منفی افزایش می‌یابد و وارد رفتارهای ضدارزش می‌شود. اولین رفتار ضدارزشی که در این مسیر ظهور می‌کند، دروغگویی است و فرد به تدریج در تاریکی غوطه‌ور می‌شود. برای خروج از این تاریکی، باید در صراط مستقیم قرار بگیرد که سه مؤلفه اصلی دارد:  

 تفکر،آموزش و تجربه  این سه مورد باید به بهترین شکل ممکن انجام شوند.  قبل از پذیرش هر مسئولیتی، باید از خود بپرسیم:  

*"آیا می‌توانم این مسئولیت را به بهترین نحو انجام دهم؟"*  

همچنین باید توجه داشته باشیم که در انجام مسئولیت‌ها، قبله خود را گم نکنیم، زیرا اگر چنین اتفاقی بیفتد، اولین آسیب به خودمان وارد می‌شود.  در مورد پولدار شدن نیز همین قاعده صادق است. قبل از اینکه به ثروت برسیم، باید ظرفیت پولدار شدن را در خود ایجاد کنیم. در غیر این صورت، اگر ظرفیت لازم را نداشته باشیم، نه‌تنها به خودمان آسیب می‌زنیم، بلکه به اطرافیانمان نیز خسارت وارد می‌کنیم.

حضور دیده بان محترم جناب آقای خدامی در شعبه صائب تبریزی و بازدید دفاتر سی دی خدمتگزاران:

سخنان دیده‌بان محترم جناب خدامی:

خیلی خوشحالم که خداوند توفیق داد در کنگره ۶۰ و نمایندگی صائب تبریزی از نزدیک در جلسه شرکت کنیم.  قبل از هر چیز، می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که من برای استادی به اینجا نیامده‌ام. من فقط چند دقیقه صحبت می‌کنم و ترجیح می‌دهم از روی نوشته نخوانم، چون وقتی متن را می‌خوانیم، ارتباط با بچه‌ها قطع می‌شود. بنابراین، مشارکت می‌کنیم. وقتی استاد جلسه می‌شویم، حتی اگر برای بار اول باشد، باید صحبت کنیم. شاید کمی سخت باشد، اما چاره‌ای نیست. 
وقتی من تازه به کنگره آمده بودم، خدا شاهد است، وقتی نفر کنارم میکروفون را می‌گرفت، قلبم تند می‌زد. وقتی بغل‌دستی‌ام مشارکت می‌کرد، باز هم استرس داشتم. این طبیعی است؛ خیلی از ما در ابتدا نمی‌توانیم درست صحبت کنیم، اما با تمرین کم‌کم راه می‌افتیم و به نقطه‌ای می‌رسیم که راحت در جمع حرف می‌زنیم. 
پس خواهش می‌کنم، هرکدام از شما که استاد جلسه می‌شوید، از روی متن نخوانید. راحت و صمیمی حرف بزنید. در کنگره ۶۰ هم همین‌طور است: باید طوری صحبت کنیم که طرف مقابل هم راحت باشد. اگر یک سفر اولی مشارکت کند، حتی اگر کوتاه باشد، باید برایش دست بزنیم. قرار نیست حتماً خیلی زیبا و رسمی صحبت کنیم، همین‌طور که هستیم، در چارچوب قوانین، راحت باشیم. 
نکته بعدی این است که در جلسات سه‌شنبه، وقتی میکروفون می‌چرخد، باید به بچه‌هایی که معمولاً صحبت نمی‌کنند—مثلاً سفر اولی‌هایی که سه‌چهار ماه است آمده‌اند ولی هنوز حرف نزده‌اند—میکروفون را بدهید تا یاد بگیرند صحبت کنند. هدف از مشارکت این است که یاد بگیرند حرف بزنند، نه اینکه حتماً سخنرانی کنند یا دستور جلسه را دقیق تحلیل کنند. البته آن هم بخشی از کار است، اما هدف اصلی این است که سفر اولی‌ها شروع به صحبت کنند و راه بیفتند. این برای ما اهمیت زیادی دارد. 
در کنگره ۶۰، همه باید بازیگر باشیم، نه تماشاچی. قدیم‌ها در دستور جلسه می‌گفتیم: "بازیگر باش یا تماشاچی!" در کنگره ۶۰، همه باید بازیگر باشند. سفر اولی‌ها باید یاد بگیرند که بازیگر باشند: مشارکت کنند، اعلام سفر کنند، خدمت کنند. 
انرژی گرفتن از کنگره ۶۰ بستگی به این دارد که چقدر از انرژی خودمان را می‌دهیم. من هرچه به کنگره انرژی بدهم، از آن انرژی می‌گیرم. حالا چطور به کنگره انرژی بدهیم؟ با دست زدن، با مشارکت فعال. پس انرژی بدهیم تا انرژی بگیریم. 
موضوع بعدی که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم، وضعیت کنگره ۶۰ در تبریز است. ما از سال ۹۲ در تبریز شعبه داریم، اما اگر نگاه کنید، شعب هم‌سن‌وسال ما در شهرهای دیگرمثل اصفهان (۱۷ شعبه با ۵۰۰-۶۰۰ نفر در هر شعبه) یا مشهد (۴ شعبه فقط در شهر خودش)خیلی پیشرفت کرده‌اند، اما کنگره ۶۰ در تبریز آن‌طور که باید رشد  
هرسال آمار می‌گیریم و جالب است که حدود ۲۰ هزار نفر از طریق اقوام، دوستان و آشنایان با کنگره ۶۰ آشنا می‌شوند (۹۸-۹۹ درصد).

 

تهیه گزارش و تایپ متن: همسفر حسین

خدمتگزار سایت: مسافر هادی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .