English Version
This Site Is Available In English

دیگران کاشتن ما می خوریم ما می کاریم تا دیگران بخورند

دیگران کاشتن ما می خوریم  ما می کاریم تا دیگران بخورند

ششمین جلسه از دوره سوم سری جلسات سردار ویژه مسافران نمایندگی کریمان کرمان با دستور جلسه "ظرفیت ، مسئولیت و قبله گم کردن " با استادی پهلوان مسافر حسین و نگهبانی دنور مسافر یاسر و دبیری مسافر عباس  روز یکشنبه 31 فروردین ماه  1404 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد : سلام دوستان حسین هستم مسافر خدا را شکر می‌کنم که در جمع شما دوستان عشق و محبت لژیون سردار هستم به رسم ادب تشکر می‌کنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تا من حسین به حال خوب و به درمان برسم تشکر می‌کنم از آقا علیرضا دژاکام که باعث راه‌اندازی کنگره ۶۰ در کرمان شدند و همچنین تشکر می‌کنم از راهنمای بزرگوارم آقا سینا که حال خوب امروز خودم و خانواده‌ام را مدیون ایشون هستم دستور جلسه در مورد ظرفیت ، مسئولیت و قبله گم کردن است اول بایستی به عمق و معنی این کلمات توجه کنیم و بدانیم که مسئولیت ، ظرفیت و قبله گم کردن یعنی چه، ظرفیت یعنی گنجایش و حد و اندازه و مسئولیت یعنی پذیرفتن یک کار، قبله گم کردن یعنی منحرف شدن از هدف و آن خواسته که اگر از آن خواسته‌ای که داریم دور بشویم می‌گویند قبله را گم کرده‌ایم

حالا زمانی که من بخواهم یک کاری را انجام بدهم و به یک جایگاهی برسم و مسئولیتی را قبول کنم بایستی اول آن ظرفیت در من به وجود بیاید وتا ظرفیت آن در من به وجود می‌آید من نمی‌توانم مسئولیتی را بپذیرم و کار را به نحو شایسته‌ای انجام بدهم این دستور جلسه رابطه‌ای تنگا تنگی دارد با وادی نهم یا نقطه تحمل یعنی وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد در انسان نقطه تحمل ایجاد می‌شود حالا اگر من بخواهم به مسئولیتی برسم باید ظرفیت و نقطه تحمل خود را بالا ببرم برای ایجاد ظرفیت در بخشش بایستی آن هم کم کم در من به وجود بیاید و در اولین قدم وقتی که سبد کنگره می‌چرخد بایستی من آن بخشش را در خود ایجاد کنم به آن ظرفیت را در خودم به وجود بیاورم و هرچه در توانم هست بپردازم و این کم کم باعث می‌شود تا من بتوانم در لژیون سردار شرکت کنم ظرفیت هر روز می‌تواند در من بیشتر شود تا بعد از سرداری به درجه دونری و پهلوانی برسم و همچنین بتوانم نشانی در بی‌نشانی را تجربه کنم جناب مهندس خیلی روی بخشش تاکید دارند و دوست دارم که همه ما در این بازی و بخشی از آن شرکت کنیم همانطور که در روزهای جمعه در پارک هر کدام یک رشته ورزشی انتخاب می‌کنیم و به حال خوش می‌رسیم مهم رشته ورزشی ما نیست مهم این است که من حسین ورزش کنم و ارزش لذت مخصوص به خود را دارد جناب مهندس دوست دارد که ما وارد این بازی بخشش بشویم و بتوانیم در این بازی شرکت کنیم چون منشا و کلید تمامی مشکلات ما همین بخشش می‌باشد ما اگر بخشش را خوب یاد بگیریم تمام مشکلاتمان حل می‌شود افرادی در بیرون از کنگره هستند که به دنبال راه حل می‌گردند تا مشکلات خود را حل کنند ولی کلید مشکلات آنها بخشش می‌باشد و به دنبال راه حلی برای حل مشکلات خود هستند و نمی‌دانند که با بخشش این کار  انجام می‌گیرد

جناب مهندس راه حل مسئله را به خوبی به ما نشان داد و در کنگره جناب مهندس خود آغازگر این کار بود و دستور جلسه‌های کنگره در هر سال یک هفته تکرار می‌شود ولی به جهت اهمیت موضوع هر ماه یک بار لژیون سردار تکرار می‌شود تا ما این بخشش را به خوبی آموزش بگیریم بعد بتوانیم آن را در زندگی خود کاربردی کنیم ما در طول سفر خود در سفر اول درباره ترس ،ناامیدی ، منیت و خشم صحبت کردیم اما زمانی می‌توانیم بر این‌ها تسلط پیدا کنیم که بتوانیم بخشش را به خوبی یاد بگیریم در وقت رانندگی اگر با صحنه‌ای خطرناک مواجه شویم اگر بخشش را یاد نداشته باشیم نمی‌توانیم خشم خود را کنترل کنیم ولی اگر بخشش را آموخته باشیم می‌توانیم گذشت کنیم ولی اگر بخشش را ‌آموخته باشید این اتفاق می‌تواند با طرف مقابل ما به نزاع و دعوا تبدیل شود و در این صورت یا به خود آسیب می‌زنیم یا به طرف مقابل بخشش دل بزرگی می‌خواهد و هر کس حد و اندازه و ظرفیت خود را بایستی بداند و در لژیون سردار اگر توان مالی من ۶ میلیون می‌باشد من با همین پرداخت می‌توانم پهلوان دل خودم باشم و اصل موضوع که بخشش هست آن را انجام بدهم انسان‌های آمدند و وقت گذاشتند و همچنین از مالشان و از زندگیشان گذشتند تا من حسین به راحتی به درمان برسم من نمی‌توانم این حال خوب را دریافت کنم و بگذارم و بروم بایستی بهای این حال خوش را پرداخت کنم حال خوب قیمتی دارد و قیمت آن بخشش می‌باشد در یک معامله اگر طرفین از معامله راضی باشند باعث خیر و برکت می‌شود ما اگر چیزی را در کنگره دریافت کرده‌ایم بهایش را نپردازیم به راحتی آن را از دست می‌دهیم ظرفیت و قابلیت آن در ما به وجود نیامده است اگر اسم و اجازه ورود ما به کنگره داده شده است حتماً ظرفیت آن در ما به وجود آمده است 

همچنین در زندگی اگر کسی بخواهد مال و ثروتش زیاد شود بایستی حتماً خیر و برکتش به دیگران هم برسد و بایستی بقیه هم از امکانات او استفاده کنند یک کدخدایی بود که یک کشاورزی داشت به نام حسن که هر سال زمینه‌های کدخدا را کشت می‌کرد بر حسب اتفاق یک سال آقا حسن مریض شد بچه‌هایش گفتند که ما خودمان امسال زمین‌ها را می‌کاریم ولی کدخدا گفت چند روزی صبر کنید که حسن بهتر شود و خودش می‌آید و زمین‌ها را می‌کارد ولی بچه‌ها قبول نکردند و گفتند که ما امسال خودمان می‌کاریم آمدند حساب و کتاب کردند که در هر متر مربع چقدر بذر بایستی بکارند و آمدن پیش کدخدا و گفتند که تا حالا چقدر بذر اسراف می‌شده و ما در هنگام کشت صرفه جویی می‌کنیم و زمین‌ها کشت کردند ولی محصول خوبی برداشت نکردند آمدن پیش کدخدا و گفتن ما تمامی اصول و آبیاری را به خوبی انجام داده‌ایم ما نمی‌دانیم چرا محصول خوبی به دست نیاورده ایم گفت که من به شما گفتم که صبر کنید تا حسن خودش بیاید و کشت زمین‌ها را انجام بدهد گفتن مگر حسن چه کار انجام می‌داده که ما نکرده‌ایم کدخدا گفت حسن موقعی که بذر می‌کاشته یک مشت بذر هم برای پرندگان می‌پاشیده و یک مشت از بذر را برای چرندگان می‌پاشیده و مقداری از بذر را به نیازمندان می‌داده سهم همه را پرداخت می‌کرده است و این باعث خیر و برکت در کارش می‌شده ولی شما فقط به فکر خودتان بودید و اگر توجه کنیم در کنگره هم به همین صورت می‌باشد ما اگر فقط به فکر خودمان باشیم این کالا و گوهر گرانبهایی را که کنگره به ما عطا کرده است برای ما خیر نخواهد داد چون بهای آن را پرداخت نکرده‌ایم دیگران کاشتن ما خوردیم و ما می کاریم تا دیگران بخورند در تمام هستی هم به همین صورت می‌باشد هر دریافتی بایستی یک پرداخت داشته باشد

ما بایستی این صفت را در خودمان به خوبی ایجاد کنیم تا به حال خوب برسیم اگر توجه کرده باشیم در زمان اجازه پهلوانی که خدمت جناب مهندس می‌رویم آقای مهندس تمامی تحقیقات را در مورد ما به انجام می‌رساند که آیا خودمان خانه داریم مال و اندوخته و شغل مناسبی داریم پس کنگره به مال و ثروت من نیازی ندارد کنگره به فهم و درک من نیاز دارد من می‌توانم این بخشش را در بیرون از کنگره هم انجام دهم ولی اگر کنگره این صفت را در من ایجاد می‌کند می‌خواهد بخشش را به من بیاموزد انشاالله همگی ما بتوانیم به آن درجه از بخشش برسیم واین صفت را در خودمان شکوفا کنیم و بتوانیم در زندگی بهترین‌ها را برای خودمان رقم بزنیم از اینکه به صحبت‌های من توجه کرده‌اید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ و عکس: مرزبان خبری مسافر رضا
ویرایش و انتشار : مسافر نادر لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .