جلسه چهارم از دورهی دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر مهران، نگهبانی همسفر مسعود و دبیری مسافر دانیال،:"با دستور جلسه:"ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن" شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام، دوستان عزیز، مهران هستم، یک مسافر؛ ابتدا، خداوند بزرگ را شاکرم که امروز این فرصت را یافتم تا در نمایندگی محترم دلیجان حضور داشته باشم. از جناب مهندس و خانواده گرامیشان، همچنین از تمامی خدمتگزاران عزیز این نمایندگی، بهویژه ایجنت محترم و مرزبانهای گرامی، صمیمانه سپاسگزارم که زمینه این حضور و خدمت را برای بنده فراهم کردند.
از دوست عزیزم مسعود و همچنین راهنمای گرامیام، جناب محمدآقا، نهایت تشکر را دارم؛ از ایشان بسیار آموختهام. امیدوارم که همه ما بتوانیم نعمت حضور در کنگره را با چشم دل ببینیم، نه صرفاً با چشم سر؛ چرا که عمق این موهبت را تنها از طریق دل میتوان درک کرد.
.jpg)
دستور جلسه این هفته با عنوان "ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن" موضوعی بسیار مهم و تأملبرانگیز است. "قبله"، نماد جهتگیری و تمرکز در دین ماست و در اینجا نیز، نشاندهنده مسیر درست در پذیرش مسئولیتهاست. اینکه هدف من از قبول یک مسئولیت چیست؟ با چه نیتی آن را پذیرفتهام؟ اگر خدمت در آبدارخانه به من سپرده شده، آیا هدفم فقط خدمت به دوستان خاصیست یا خالصانه برای همه تلاش میکنم؟
اگر تنها به دوستان نزدیکم خدمت کنم و دیگران را نادیده بگیرم، یعنی قبلهام را گم کردهام. در نظام الهی، لیاقت خدمت بیجهت به کسی داده نمیشود. اگر فردی به سیستم آسیب بزند، قطعاً با قاطعیت حذف خواهد شد.
این دستور جلسه برای من، مهران، تلنگری بود تا به یاد بیاورم که هیچگاه نباید دچار توهم شوم؛ اینکه اگر کسی به احترام من برمیخیزد یا راهنما پاسخم را میدهد، نباید تصور کنم جایگاه خاصی دارم. وظیفه من، صرفاً خدمت است.
.jpg)
خدمت را مانند شمعی میدانم که وظیفهاش روشنکردن فضاست؛ فرقی نمیکند این شمع در جایگاه استاد و نگهبان باشد یا در آبدارخانه و بخش OT. اگر ظرفیت و آگاهی ما پایین باشد، همین جایگاهها میتواند باعث آسیب شود. اما کسب دانایی، کلید افزایش ظرفیت و رسیدن به تعادل است. دانایی باعث میشود منیت، غرور و معرکهگیری از انسان فاصله بگیرد و به تعادل برسد.
جناب مهندس مثال زیبایی دارند از رابطهی جسم و نفس؛ اگر مرکب (یعنی جسم و سیستم ایکس ما) سالم نباشد، نفس هم به درستی نمیتواند عمل کند. تغذیه مناسب، خواب منظم، ورزش، و یک سفر درست میتواند این تعادل را فراهم کند.
.jpg)
در پایان، چه در سفر اول باشیم، چه در سفر دوم، باید وظیفه خود را بشناسیم: در سفر اول، باید درست سفر کنیم؛ در سفر دوم، خدمت کنیم؛ و در خدمتگزاری، باید به تزکیه و پالایش درونی برسیم. قلب ما باید آنقدر بزرگ شود که پذیرای انسانهای دیگر باشد، چون به فرمودهی مهندس، قلب انسان، بیتالله است.
خدمت شمشیریست دولبه؛ هم میتواند موجب صعود شود و هم سقوط. پس باید با آگاهی و تعهد گام برداریم. ما، مورچههایی هستیم در کاخ عظمت یک سیستم الهی. باید با تمام توان، برای آموزش و رشد تلاش کنیم.از همه شما سپاسگزارم که با سکوت زیبای خود، به صحبتهایم گوش دادید. متشکرم.
رهایی از بند اعتیاد مسافر علیرضا رهجوی لژیون سوم

تایپ: مسافر محمد- راهنمای لژیون دوم
عکس: مسافر عباد- لژیون مرزبانی
ویرایش و ارسال خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
293