ظرفیت و مسئولیت یعنی توان و کشش درونی یک فرد

دهمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی پهلوان مسافر رضا،  نگهبانی مسافر مهدی، دبیری مسافر داوود و خزانه‌دار مرزبان مسافر زکریا با دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت(قبله گم کردن)، روز یکشنبه سی و یکم فروردین ماه 1404 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. درباره دستور جلسه که  ظرفیت و مسئولیت و قبله گم کردن است، آقای مهندس فرموده‌اند؛ قبله، یعنی هدف.  ما در کنگره ۶۰ یاد می‌گیریم که برای خود، هدف تعیین بکنیم و هدف یک سفر اولی با هدف یک سفر دومی باید فرق بکند. انسان وقتی هدفی تعیین می‌کند، موظف است که یکسری کارها را انجام بدهد، یکسری زمینه‌ها و پیش ساختارها را تعیین و معین بکند تا ظرفیت در خود ایجاد بکند و بتواند به آن هدف برسد.

در مورد لژیون سردار، به حلقه‌ای که ما تشکیل داده‌ایم، این حلقه بهترین و ارزشمندترین حلقه در عالم هستی می‌باشد و این چقدر ارزشمند است که به من نوعی اجازه داده شده است که بتوانم در این حلقه بنشینم و در صور پنهان من چه اتفاق‌هایی روی داده است که من بتوانم جزوی از این حلقه باشم.  کل عالم هستی، بر مبنای انرژی است و هر چیزی در هستی وجود دارد از انرژی تشکیل شده است. در هستی، ریزترین چیز موج است. 

موج هم فرکانس ایجاد می‌کند و وقتی که ما در لژیون سردار می‌نشینیم باید فرکانس ما با جلسه قبلی که در لژیون سردار نشسته بودیم، متفاوت باشد. وقتی که فرکانس بالاتر می‌آید دیگر با یکسری مشکلات مواجه نمی‌شوید. شما تصور کنید از یک ارتفاعی دارید می‌روید، دیگر پیچ و خم جاده، آسفالت بودن یا خاکی بودن،  این مشکلات را احساس نمی‌کنی. چون یک حدی از فرکانس بالاتر می‌آید و کسی که به لژیون سردار می‌آید، می‌گوید که اوضاع زندگی ام بهتر می‌شود و مشکلاتم کمتر می‌شود. این‌ها را می‌گوید ولی دلیل اصلی این موضوع این است که لژیون سردار انرژی می‌دهد و فرکانس را بالاتر می‌برد و در یک سطح بالاتری قرار می‌گیرد. در سفر اول همیشه به ما می‌گفتند که مواد مخدر مثل آهنربا است و من مصرف کننده، به واسطه تخریب و تاریکی که داشتم درونم یک سری ناخالصی‌های وجود داشت و این ناخالصی‌ها تشبیه به براده‌های آهن شده بود و این مغناطیس آهنربا، مرا به سوی خود می‌کشید.

هر کاری می‌کردم، ترک یا کمپ می‌رفتم در هر صورت تحت تأثیر آن مغناطیس بودم. اگر مشکلی برای من پیش می‌ آمد، دیگر توان مقابله با آن مغناطیس را نداشتم و جذب آن می‌شدم. اما در کنگره ۶۰ چه اتفاقی افتاد که ما، دیگر حسی به مواد مخدر نداریم. به خاطر آموزش، تزکیه و پالایشی است که داشتیم. ناخالصی‌های درونمان جنسشان عوض شد و برادهای آهن، تبدیل به نقره شدند یا به طلا تبدیل شدند و دیگر نسبت به آن مغناطیس قوی، هیچ حسی نداریم و آن نمی‌تواند ما را کنترل بکند و زورش به من که جنسم عوض شده نمی‌رسد. برای همین است که، کسی که در کنگره ۶۰ رها می‌شود، می‌رود و در کلینیک خدمتگزار می‌شود و صبح تا شب شربت OT زیر دستش است و نسبت به آن هیچ حسی ندارد و به خاطر این است که جنس  درونی اش عوض شده است. وقتی که در مورد قدرت لژیون سردار صحبت می‌شود، شاید من سه یا چهار سال بعد به قدرت لژیون سردار پی ببرم. ولی در سفر اولم هر ۲۱ روز یک بار به قدرت کنگره ۶۰ و  سیستم، من ایمان می‌آوردم. 

درلژیون سردار هم اینگونه است که وقتی ما پولی را می‌بخشیم، قدرت و شجاعت را داریم که ببخشیم. درست است که ما معامله نمی‌کنیم  این را نمی‌دهیم تا چیزی بگیریم، ولی عالم هستی و سیستم بسیار هوشمند است و کارش را انجام می‌دهد. مثلاً من قدر و اندازه مالی ام ۱۰ است و در گلریزان حالم خوب بوده و تعهد دادم که ۱۲ بدهم یا گفتم من دنور می‌شوم و نیروهای منفی هم که بیکار ننشسته‌اند و می آیند و می‌گویند؛ چرا این کار را کردی، چرا برای دنوری اعلام کردی. حالا چطور می‌خواهی این تعهد را پرداخت بکنی. نیروهای منفی به تو می‌گویند که تو سطح و اندازات در حد ۸ است ۱۰ یا ۱۲ نیست و این را تو نمی‌توانی پر بکنی، سپس، هستی می‌آید و می‌گوید که سطحش را ۵ بکنیم. حالا که این می‌گوید پنج هستم سطح این را بکنیم ۵، برای همین  کسی که تعهدش را پرداخت نمی‌کند گره در زندگیش ایجاد می‌شود.

این موضوع به خاطر هوشمند بودن سیستم است  به خود انسان نگاه می‌کند و وقتی که من لول و اندازه‌ام در حد ۱۰ است و ۱۲ اعلام کردم وقتی که نیروهای منفی آمد به خودم می‌گویم  که من در حد ۱۵ هستم به راحتی می‌توانم پرداخت بکنم، چون برنامه‌ریزی کردم. بواسطه اعتیاد، توانایی تفکر کردن، تعقل کردن و اندیشه کردن از ما گرفته شده بود و ما نمی‌توانستیم برنامه‌ریزی بکنیم و هدف را تعیین بکنیم. حتی در کارمان نمی‌توانستیم بگوییم که  من سال بعد آدم موفق‌تری خواهم شد. همیشه می‌گفتیم که امروز بگذرد تا ببینم فردا چه می‌شود. الان نیز باید بگویم که من باید ماهی فلان قدر تعهدم را پرداخت بکنم و چون سیستم هوشمند است می‌بیند و می‌گوید این توانایی این را دارد که لول اندازه و ظرفیتش را ۱۵ بکنیم.
۱۱:۰۴ بعدازظهر
در کنگره ۶۰ ما می‌بینیم، کسانی که دنور هستند دو سال بعد پهلوان می‌شوند، ۵ سال بعد، نشانی در بی‌نشانی می‌شوند.کسانی که می‌آیند در نشانی در بی‌نشانی شرکت می‌کنند، تلرانس مالشان حتما بالای ۳۰ میلیارد است که می‌تواند دو میلیاردش را بدهد و کسی که تلرانس مالی بیشتر از ۳۰ میلیارد دارد، قطعاً یک نخبه تلقی می شود و قادر است مال خود را جای دیگری خرج کند ولی از مال خود می‌بخشد، چون تجربه گذشت را قبلاً لمس کرده، باز هم می‌بخشد. لژیون سردار هم نوعی سفر است، ما باید از این سفر لذت ببریم و از پرداختی هایمان احساس شعف و لذت کامل را ببریم.

تایپ: مسافر مهدی لژیون یکم
ویراستاری: مسافر میلاد
عکس: مرزبان خبری مسافر امین
ارسال  مطالب: مسافر یوسف لژیون یکم
گروه خدمت گزاران سایت طارم