ای که با نامت جهان آغاز شد، دفتر ما هم به نامت باز شد، دفتری کز نام تو زیور گرفت، کار آن از چرخ بالاتر گرفت. خلقت همان ظرفیت است که ظرفیتها را تعیین میکند و هر موجودی بسته به ویژگیهای خودش چه ظرفیتی دارد یا هر موجودی نسبت به خودش چقدر جوابگو است و اینکه هر موجودی چقدر پذیرش مسئولیتش را دارد؟ در نهایت آن مسئله دیگر قبله گم کردن است و ما مسلمانان به طرف خانه خدا و قبله نماز میخوانیم شخصی که قبله گم میکند یعنی هدفش را گم کرده است و در مورد انسانهایی به کار برده میشود که وقتی به جایگاهی یا نقطهای میرسند دیگر مبعود خودشان را هم گم میکنند و برایش ارزشی قائل نیستند مانند انسانهایی هستند که وقتی از کمک دیگران استفاده میکنند و به یک نقطهای میرسند دیگر آن انسانها را قبول ندارند و در جهت تخریب آن انسانها قدمهای بسیاری میگذارند.
اگر این قبله گم کردن را در سطح خانواد، اجتماع یا حتی کنگره بخواهیم ببینیم به خوبی مشاهده میکنیم که بعضی از انسانها به یک جایگاهی که میرسند و افرادی که باعث شدند آن فرد به این جایگاه برسد را فراموش میکنند در این صورت میگوییم آنها قبله گم کردهاند.
مهمترین چیزی که در هستی وجود دارد ظرفیت است یعنی تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیمبندی شده است گازها، مایعات، جامدات، گیاهان و جانوران همه دارای یک ظرفیت خاص هستند. ظرفیت هر شخصی فرق میکند یکی ظرفیت کمی دارد و دیگری ظرفیت زیادی دارد. برای انجام هر کاری انسان باید ظرفیت آن را داشته باشد برای مثال داستان کودکی که نابینا بود و در کنار استخر ایستاده بود و به صدای بچههایی که در آب بازی میکردند گوش میداد و حسرت میخورد در همان لحظه حضرت موسی از آنجا میگذشت و وقتی حسرت کودک را دید از خداوند خواست تا بینایی او را برگرداند خداوند قبول نکرد؛ اما با اصرار حضرت موسی بینایی کودک را به او برگرداند وقتی کودک بینا شد به داخل آب رفت و همه بچههای داخل استخر را به زیر آب فشار میداد و میخواست که آنها را خفه کند در اینجا بود که خداوند به موسی گفت: دلیل نابینایی کودک این بود پس ما اگر چیزی نداریم یعنی هنوز ظرفیت لازم در ما ایجاد نشده است و خداوند صلاح ندانسته که آن نعمت را به ما بدهد.
مسئولیت یعنی در برابر وظیفهای مسئول هستیم از ما سوال میشود باید جوابگو باشیم. یکی از پایههای اصلی در مسئول بودن این است که نسبت به جایگاهی که داریم دانایی داشته باشیم و اگر قدرت و دانایی انجام کار را نداشته باشیم اصلاً نباید به آن جایگاه وارد شویم. نتیجهگیری: خداوند در زندگی مسئولیت مهم و بزرگی را بر عهده ما قرار داده است و ما باید وظیفهای که در قبال آن مسئولیت داریم را به خوبی انجام بدهیم که به صلح، آرامش و آسایش برسیم. در آخر از خداوند میخواهم که ظرفیت هر مسئولیتی که در مسیر زندگی به من میدهد را داشته باشم تا بتوانم سربلند از آن مسئولیت بیرون بیایم.
نویسنده: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
عکاس خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
144