English Version
This Site Is Available In English

تا از خود نگذری به خود نمی رسی

تا از خود نگذری به خود نمی رسی

جلسه دهم از دور پنجم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران آقا نمایندگی آکادمی با دستور جلسه "وادی اول و تاثیر آن روی من " به استادی دستیار محترم دیده بان پهلوان حامد، نگهبانی راهنمای محترم همسفر علی‌اصغر و دبیری راهنمای محترم همسفر محمدحسین، روز پنج‌شنبه 1404/01/28، ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم و خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم.
در ابتدا از حضور تمامی همسفران عزیز در انتخابات مرزبانی پارک لاله تشکر می‌نمایم که حضور بسیار پر رنگ و خوبی داشتند. آن چیزی که ماهیت تمام فعالیت‌های های کنگره را تعیین می‌کند همین مسئله گذشتن از خود است. چیزی که همسفران در آن خیلی قوی هستند. و همانطور که آقای استاد امین هم بارها فرموده‌اند: آن از خود گذشتگی و آن ایثاری که در همسفران خیلی بیشتر هست و اصلاً شاید ویژگی خاصشان این است که این آثار را از خود دارند. یک چیز مشترکی هست بین لژیون سردار و گروه همسفران که حالا این خاصیت را دارند و فکر می‌کنم که اگر تا آن از خود گذشتگی نباشد، تا آن ایثار نباشد، اصلاً در هیچ کدام از اتفاقاتی که ما دوست داریم در کنگره رقم بخورد هیچ حرکتی صورت نمی‌پذیرد. 
سالیان نه چندان دور شاید در همین هفت، هشت، ده سال پیش ما همین جا لژیون داشتیم، خیلی جالب بود همان موقع که لژیون تمام می‌شد یعنی بعد از این که کارگاه تمام می‌شد و می خواست لژیون شروع شود، البته این صحنه الان قابل باور نیست، همه سیگار به دست بودند. وقتی که راهنما می‌خواست صحبت بکند سیگارها را خاموش می‌کردیم. که البته الان دیگر این صحنه در کنگره قابل باور نمی‌باشد. 
از زمانی که آقای مهندس نسبت به مسئله سیگار یک مقدار کار را جدی تر گرفتند یک سری از افراد از فضای کنگره دور شدند به بهانه اینکه سیگار را دوست داشتند و دوست داشتند که استفاده کنند. 
امروز موضوع دیگری مطرح شده است، مسئله چاقی مطرح شده است. چند سال دیگر صددرصد این مسئله هم در کنگره حل شده است. همه اینها نشان دهنده این است که کنگره دارد روز به روز به سمت تکامل حرکت می‌کند. اینجا دو نکته وجود دارد: یا من با این جریان همراه می‌شوم و ماندگار می‌شوم و خودم را حفظ می‌کنم و نتیجه آن این است که با کامل شدن و پیشرفت کنگره آن اتفاقات در درون من هم اتفاق می‌افتد. یا این‌که به هر دلیلی من آن ظرفیتی را که بتوانم خودم را تغییر بدهم در خودم ندارم و مسلماٌ از ساختار جدا می‌شوم. کما اینکه یک سری افراد بخاطر سیگار و در آینده ممکن است یک سری بخاطر اضافه وزن جدا شوند. تمام این ها ریشه‌اش برمی‌گردد به گذشتن از خود. که آقای مهندس و حتی در ادبیات و عرفان هم می‌گویند تا از خود نگذری به خود نمی‌رسی. 
من روز اولی که وارد لژیون سردار شدم یا بهتر بگویم وارد خدمت مالی شدم اصلا نمی دانستم خاصیت این کار چه هست؟ چرا این کار را انجام می‌دهیم؟ ولی وقتی دیدم که یک نفر که آن شخص در کسوت راهنمایی من هست و من دوستش دارم و نمی‌دانم چرا دوستش دارم، این کار را انجام می‌دهد و من بخاطر اینکه آن شخص احساس رضایت بکند نسبت به کاری که من انجام می‌دهم و از من راضی باشد این کار را انجام دادم. 
ولی وقتی در مسیر قدم گذاشتم، کم کم خود آن راه یا آن حقیقتی که در این راه بوده، انگار خودش را به من نشان داد و قبل از اینکه در این راه قدم بگذارم همه چیز برای من کاملا نامرعی بود. اصلاً نمی‌دانستم چرا این کار را انجام می‌دهم. 
عدد و رقم در لژیون سردار اصلاً مهم نیست، چون کنگره آدم هایش را دوست دارد. کنگره اگر اینجوری نبود آقای مهندس برای پهلوانی، هر کسی که می‌آمد می‌گفت: آقا این شماره حساب کنگره است و هر کسی که می‌خواهد برود و واریز کند. نمی‌آمد بپرسد و آن شرایطش را بررسی کند که آیا شما خانه داری؟و چیزهای که خود آقای مهندس می‌دانند. 
کنگره قبل از اینکه بخواهد منابع مالی را برای گسترش کنگره، احداث نمایندگی ها، دانشگاه و ... در نظر داشته باشد بیشتر از آن دنبال پیشرفت و حفظ آدمهای آن است. دنبال این است که من حامد یاد بگیرم، این که می‌گویند می‌خواهم از خود بگذرم و به خودم برسم چه جوری این کار را انجام بدهم؟ خیلی وقت‌ها ما می‌خواهیم کاری را انجام بدهیم و یا کاری را انجام ندهیم اما در شرایطی قرار می‌گیریم که انگار یک آدم دیگر در درون من قرار می‌گیرد و آن عمل ضد ارزشی انجام می‌گیرد.
ولی وقتی از خود گذشتن مطرح می‌شود و من آن هزینه را پرداخت می‌کنم،  آن جا احساس می‌کنم که انگار آن توانایی نه گفتن، یا حالا برعکسش بله گفتن انگار در درون من بوجود آمده است.
بندی از بندهای ضد ارزشی از دست و پای من باز نمی‌شود مگر اینکه انسان آن قدرت بخشیدن را بدست بیاورد و در مسئله درمان و تغذیه سالم دقیقا همین مسئله است. آن انباشت مواد غذایی بصورت چربی خودش را نشان می‌دهد، و من قدرت نه گفتن ندارم. 
در مسائل مالی هم دقیقاً همین مسئله، انباشت مالی خودش را بصورت انواع و اقسام مشکلات و مریضی‌ها نشان می‌دهد. همانگونه که آقای مهندس می‌گویند، همه چیز الگویی است.  دقیقاٌ مانند همان طمعی که در خوردن ممکن است من داشته باشم.
در مسائل مالی اگر من بتوانم از یک سری چیزها بگذرم و آن قدرت نه گفتن یا بله گفتن، فقط و فقط با بخشش به وجود می‌آید. من با حضور در لژیون سردار توانسته‌ام یک سری دانایی را به دانایی موثر تبدیل کنم. اینکه می‌گویند تا از خود نگذری به خود نمی‌رسی دقیقاً باید در عمل انجام بشود. و یکی از مهمترین کارهایی که ما می‌توانیم انجام بدهیم خدمت مالی است.
ممنون که به صحبت های من توجه نمودید.

تایپ و ویراستاری: همسفر بهنام (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر بهنام (لژیون اول)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .