نهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر جمشید، نگهبانی موقت همسفر ابوالفضل و دبیری موقت مسافر علی، با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» و «تولد اولین سال رهایی مسافر سلمان» پنجشنبه ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ١۶:۳۰آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر؛
دستور جلسه امروز «تحربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» میباشد و اولین سالی است که در کنگره در مورد آن صحبت میشود. یکی از سیاستهایی که آقای مهندس امسال در دست کار دارند و به شدت بر روی آن پافشاری میکنند، بحث اضافه وزن میباشد و این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است، به طوری که کسانی که در سطوح بالا در حال خدمت هستند، اگر اضافه وزن داشته باشند از خدمت آنها جلوگیری میشود و یا در ادامه، خدمتهایی که همراه با شال است به این عزیزان داده نمیشود و همه این مسائل به خاطر سلامتی خود شخص میباشد.
جناب مهندس یکسری دغدغههایی برای خود دارند که این دغدغهها معماهای لاینحل اجتماعی و پزشکی میباشد، مانند مسئله ازدواج که چند سالی است در دستور جلسات وارد شده و این امر باعث شد آمار ازدواج در کنگره بالا برود که این امر جنبه اجتماعی دارد. بحثهایی مانند درمان سیگار و یا درمان انواع سرطانها نیز بخشهای پزشکی این امر میباشد. بحث سیگار زمانی به صورت جدی دنبال شد که ابتدا خود آقای مهندس سیگار خود را درمان کردند و سپس اجاره دادند تا دیگران سیگار خود را درمان کنند. بحث چاقی نیز به همین گونه میباشد.
متدهای زیادی برای کاهش وزن وجود دارد؛ انواع و اقسام قرصها، ساکشن کردن، کوچک کردن معده، خارج کردن چربیهای اضافی، حذف وعدههای غدایی و موارد بسیار دیگر که هر کدام به یک نوع عوارض و مشکلاتی را ایجاد میکنند. اما در کنگره صحبت از متد کنگره و تعادل میباشد. تعادل خواست قدرت مطلق و افراط و تفریط خواست اهریمن میباشد. ما در هر چیزی افراط و تفریط داشته باشیم، کمکم به اهریمن نزدیک میشویم و تعادلی که خواست قدرت مطلق میباشد، از دست میرود.
من برای کاهش وزن روشهای مختلفی را تجربه کردم. یک مدت کربوهیدراتها را از وعده غذایی خود حذف کردم که این کار باعث گرفتگی عضلات دست و پای من شد، بعد از مدتی وعده ناهار خود را حذف کردم که با این کار بیحال و کسل بودم و روشهای مختلف دیگر را نیز امتحان کردم که هیچ کدام اصولی نبودند. اما متدی که آقای مهندس برای کاهش وزن آوردهاند، متد حذف کردن وعده غذایی و یا هر نوع ماده غذایی نیست و حتی گاهی میشود نوشابه و یا فستفود نیز مصرف کرد. یکی از مهمترین مسائلی که در بحث چاقی وجود دارد، زمان مصرف غدا میباشد. روش DST نیز زمانی متولد شد که به زمان مصرف مواد نظم داده شد، یعنی TDS در سه وعده معین. چاقی زمانی درست خواهد شد که به خوراک خود نظم دهیم و آن را TDS کنیم. در TDS ساعت مشخصی وجود دارد و ما نمیتوانیم که هر زمان که دوست داریم غذا بخوریم و باید در ساعت مشخص این کار را انجام دهیم.
در ادامه چند مورد از مواردی که باعث جلوگیری از کاهش وزن میشود را عنوان میکنم. یکی از این موارد پرخوری میباشد؛ ما زمانی که متد را طبق اصول اجرا کنیم، اما در مصرف وعدههای غذایی جلوی خود را نگیریم و پرخوری کنیم، کاهش وزن نداریم. مورد دوم استفاده زیاد از فستفودها میباشد؛ اگر در هفته چند وعده فستفود مصرف کنیم، حتی اگر این فستفود خانگی باشد، مانند آن است که برای کاهش وزن هیچ کاری انجام ندادهایم. نام لژیون جونز لژیون تغذیه سالم است و فستفود یک نوع غذای ناسالم میباشد. مورد سوم استفاده از شکر و نمک بیش از اندازه میباشد و بهتر است بدانیم به شکر و نمک سم سفید میگویند. با بالا رفتن سن، ما مستعد انواع بیماری مانند قند و فشار هستیم و بایستی مراقب مصرف شکر و نمک خود باشیم. مورد چهارم استفاده از روغنهای تراریخته میباشد و به قول آقای مهندس بسیار غیر عقلانی است که ما فکر کنیم یک بطری روغن گل آفتابگردان پنجاه هزار تومان است، چرا که اگر ما قیمت تخمه را بدانیم، اصلاً چنین قیمتی بهدست نمیآید. این روغنها تراریخته هستند، یعنی با یک سری فرایند شیمیایی، این روغنها درست میشود. آقای مهندس میفرمایند که ما در هر چیزی میتوانیم صرفهجویی کنیم، اما در مصرف روغن خیر. چرا که این روغن در رگها و عروق ما رسوب میکنند و مشکلات قلبی و چاقی در پی خواهد داشت. مورد پنجم استفاده از مواد خوراکی بیکیفیت میباشد؛ مانند بعضی برنجها و یا نان سفید. مورد ششم استفاده از مواد خوراکی که دارایی مواد نگهدارنده میباشند. آقای مهندس میگویند: من به کسی که به یک فروشگاه برود و یک محصول بستهبندی شدهای را بخرد که مواد نگهدارنده نداشته باشد، جایزه میدهم. درست است که بر روی آنها زده شده کمتر از دو دهم درصد و درست است که این مورد برای سلامتی ضرر ندارد، اما کمکم با استفاده مداوم این دو دهم درصدها روی هم انباشته میشوند که این بسیار مضر است. مورد هفتم استفاده نکردن از حبوبات و لبنیات میباشد. غذاها به طرف یکنواختی میروند. عدس، ماش، لوبیا و سایر حبوبات در زمان قدیم بسیار استفاده میشد و مردم در آن زمان دچار چاقی نبودند. مورد هشتم مصرف کم میوهجات و سبزیجات است و مورد نهم استفاده بیرویه از قهوه و نوشیدنیهای گازدار میباشد.
اما روش تغذیه سالم؛ TDS مصرف کردن غذا یعنی سر ساعت مشخص غذا مصرف کنیم، خواب به موقع، ورزش به خصوص پیادهروی و... جناب مهندس کسانی که اضافه وزن دارند را از انجام فعالیتهای ورزشی منع میکند، چرا که کسانی که اضافه وزن دارند یک وزنه سنگین را با خود حمل میکنند و یک بار اضافی بر روی مفاصل خود میگذارند، هر یک کیلو اضافه وزن پنج کیلو فشار بر روی مفاصل میگذارد. من با اینکه هفت کیلو وزن کم کردهام، اما درد مفاصل و زانو درد من بهبود یافته است. حرص نخوردن در کاهش وزن بسیار تأثیر دارد. استفاده سالاد قبل از وعدههای ناهار و شام، استفاده از تخممرغ در وعده صبحانه و موارد بسیار دیگر از جمله موارد برای کاهش وزن میباشد. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: تا زمانی که گرسنه نشدهاید دست به غذا نیاورید و تا قبل از اینکه سیر شوید، دست از غذا بکشید. امسال خداراشکر روش تغذیه سالم را از ماه رمضان آغاز کردهام و هفت کیلو کاهش وزن داشتهام. انشاالله که بتوانم با روش درست وزن کم کنم و به آن وزن ایدهآل برسم.
دستور جلسه دوم «یکمین سال تولد مسافر سلمان» میباشد. اولین سال رهاییشان را بسیار تبریک میگویم. سلمان راه بسیار سختی را طی کرد و از قدیمیهای کنگره محسوب میشود. ابتدا رهجوی آقا کامران بود و با آقای ابراهیم قلیپور رهایی گرفت، بعد از آن پیش من آمد. در کنگره برای اینکه بهانه را از مسافر بگیرند، میگویند که حق انتخاب لژیون با مسافر میباشد، یعنی اگر مسافری لژیون من را انتخاب کرد، همسفر او دیگر نمیتواند لژیون همسفر من را انتخاب کند. همسفر آقا سلمان در لژیون همسفر بنده بود و زمانی که لژیون من باز شد، ایشان نزد من آمدند و همسفر ایشان مجبور به تعویض لژیون شدند و قصه از اینجا آغاز شد. کار سختتر از آنچیزی است که ما گاهی تصور میکنیم، به خصوص اگر شکستهای ما زیاد باشد. شکست در کنگره یعنی سنگین کردن باری که در دفعه اول به راحتی هم میشود حملش کرد و هم میتوانیم آن را به مقصد برسانیم. زمانی که شکستها زیاد و پیدرپی شوند، کار سخت، سخت و سختتر میشود و این مشکلی بود که سلمان در آن گرفتار شده بود. از من راهکار خواست و من به او گفتم که چاشنی مواد، سیگار است. مانند چاشنی غذا، زمانی که چاشنی را از غذا بگیریم دیگر آن طعم لذید را نخواهد داشت و نمیشود به آن لب زد. به او گفتم سیگار خود را درمان کند و چون راننده ماشین سنگین بود، میگفت نمیتوانم. گفتم تا زمانی که سیگار را درمان نکنی موفق نخواهی شد و این حرف تلنگری شد تا در کنار مواد سیگار خود را نیز درمان کند و قبل از اینکه رهایی مواد را بگیرد، رهایی سیگار را گرفت. تغییر در او بسیار مشهود بود، با اینکه بدهی داشت ماشین را میخواباند و به کنگره میآمد، سیدی مینوشت و این موارد شرط و ضامن رهایی او شد. سیدی نوشتن یک روش است و ما از این روش نتیجه گرفتیم و اگر من بخواهم از این موضوع چشمپوشی کنم، یک خیانت در حق رهجو است. از سلمان علت برگشتش را پرسیدم و او گفت که یکبار یک نفر گفت اگر من داشتم مواد بکشم، هرگز به کنگره نمیآمدم و چهکاری بود که من به این مکان آمدم، گفت من رهایی گرفتم، اما حرف این فرد من را رها نکرد. گاهی اوقات بعضی از حرفها از تیری که از چله کمان رها میشوند، خطرناکتر هستند و به این علت است که میگویم در کنگره سفر اولیها با یکدیگر ارتباط نداشته باشند، تجمع نکنند، صحبت نکنند. این حرف باعث شد تا سلمان دوباره مصرف کند، یعنی تمام رشتههایی که یک راهنما بافته بود با یک کلمه حرف پنبه شد.
خدا را شکر الآن حال سلمان خوب است، خیلی به او تبریک میگویم. تولد آقا سلمان دو پیام داشت؛ یکی درمان سیگار و دیگری رفاقت نکردن در کنگره. اعلام دنوری کرد و الحمدالله سه قسط دنوری خود را پرداخت کرده است و الآن هم نگهبان جلسه میباشد. این تولد را در رأس خدمت آقای مهندس و خانوادهی محترمشان تبریک میگویم، به راهنمای همسفر آقا سلمان، سرکار خانم ندا و راهنمای سفر اول سرکار خانم فاطمه تبریک میگویم و همچنین به سرکار خانم نسرین که چهار ماه راهنمای ایشان بودند، تبریک میگویم. به آقا کامران راهنمای اول آقا سلمان، به آقای ابراهیم قلیپور و همچنین به خودم این تولد را تبریک میگویم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

سخنان مسافر سلمان :
سلام دوستان سلمان هستم یک مسافر؛
خدا را شاکر و سپاسگزارم که به من لیاقت داد تا این حال خوش را تجربه کنم. ابتدا از جناب مهندس و خانوادهی محترمشان، ایجنت شعبه آقا محمد جواد، گروه مرزبانی دوره قبل و مرزبانان فعلی تشکر میکنم. همچنین به تمام عزیزانی که در کنگره خدمت میکنند و به هر نحوی یک گوشه کار را گرفتهاند تا فردی مثل من و خانوادهام به آرامش برسیم، بسیار تشکر میکنم. از راهنمای خوبم آقا جمشید که مانند یک برادر بزرگتر همیشه کنارم بود و در مشکلات و سختیها مرا راهنمایی مینمود، تشکر میکنم. از راهنمای فعلی همسفرم، سرکار خانم ندا و راهنمای قبلی ایشان، سرکار خانم فاطمه و خانم نسرین سپاسگزارم. از همسفرانم که همیشه کنارم بودند، بسیار تشکر میکنم که در این مسیر بسیار سختی کشیدند و من هر کاری کنم نمیتوانم خوبیهای آنها را جبران کنم و اگر همسفرم نبود پای من هرگز به کنگره باز نمیشد.
حدود پنج سال است که در کنگره حضور دارم و بار اول که برای سفر کردن به کنگره آمدم، کنگره در شهرکرد فقط یک شعبه داشت. در حیاط کنگره در حال کشیدن سیگار با فرد دیگری بودم که از شغل و نوع مصرف من سؤال کرد و زمانی که گفتم راننده تریلی هستم و مصرف تریاک و شیره دارم و در تهیه مواد مشکلی نیز ندارم، به من گفت اگر من بهجای تو بودم اصلا ترک نمیکردم، من مصرف مواد صنعتی دارم و چون پول برای تهیه مواد ندارم به کنگره آمدهام. کلام این فرد بر روی من بسیار تأثیر گذاشت و درست است که سفر کردم اما فکرم مدام مشغول بود و اصلاً بدبختیهای مواد را نمیدیدم. دفعه دوم که آمدم سفر کنم همیشه با خدا درگیر بودم و مدام گله میکردم که پانزده سال مصرف مواد داشتم، اما همسایه دیوار به دیوار من نفهمید من مصرف کننده هستم و در این دو سالی که در کنگره هستم همه فهمیدند و به همین دلیل دوباره موفق به درمان نشدم. از خدا خواستم یا یک راه به من نشان دهد و یا اینکه پای من را از کنگره ببرد. به کنگره میآمدم، سیدی هم مینوشتم ولی احساس میکردم یک جای کار میلنگد، تا اینکه آقا جمشید سر راه من قرار گرفت و ایشان به من گفت که اگر میخواهی خوب سفر کنی و به درمان برسی، بایستی سیگار خود را نیز درمان کنی. من به واسطه شغل خود بیشتر از ده دقیقه نمیتوانستم سیگار نکشم. یک روز در کنگره در جلسه عمومی مدام برای کشیدن سیگار بیرون رفتم و آقا جمشید بعد از جلسه عمومی بر سر لژیون به طور غیر مستقیم این کار را گوشزد کرد و گفت در جلسات عمومی به دیگران احترام بگذارید و یک ساعت و نیم را تحمل کنید و اینقدر برای کشیدن سیگار بیرون نروید و هواس دیگران را پرت نکنید. در جلسه بعد یک ساعت و نیم تحمل کردم و سیگار نکشیدم و استارت درمان سیگار من از آنجا خورده شد. خداراشکر توانستم سیگار خود را درمان کنم و حین مصرف آدامس داروی OT بر روی من بهتر جواب داد. در زمانی که سیگار مصرف میکردم اصلاً متوجه اطرافم نمیشدم، اما زمانی که سیگار را درست کردم، داروی OT عملکرد بهتری بر روی بدن من داشت. مشکل گریزهای من سیگار بود و زمانی که سیگار را کنار گذاشتم، راه برای من باز شد و کمکم به حال خوش رسیدم و همسفرانم در این مسیر کنار من بودند. در بدترین نقطه تاریکی، یک ذره روشنایی وجود دارد. من یک روز که حالم بسیار خراب بود و خیلی خسته شده بودم، به همسفرانم گفتم که من دیگر کنگره نمیآیم و شما هم دیگر نروید، اما دخترم به من گفت که خانم سودابه قول داده این هفته به من جایزه بدهد، این هفته را به خاطر من برویم و من قبول کردم و همان جلسه کلاً مسیر زندگی من را تغییر داد و آقا جمشید در آن جلسه صحبتهایی کرد که انگار مشکلات من بودند و کلید راه من شدند. روی صحبت من با کسانی است که ناامید میشوند و میگویند جلسه به من جواب نمیدهد، باید در مسیر قرار بگیریم. حرفهای آقا جمشید بر روی من تأثیر گذاشت، تغییر کردم، آمدم و سفر کردم. اما بعد از اتمام سفر هنوز حال خوش را نداشتم و زمانی که به آقا جمشید گفتم، به من گفت: تا زمانی که خدمت نکنی به آن حال خوش نمیرسی. خدمت دبیری را گرفتم و بعد از آن حال من دگرگون شد و انگار از یک به صد رسیدم و این حال خوش را مدیون خدمت در کنگره هستم.
من حین مصرف مواد یک فرد کمحوصله و عصبی بودم، همیشه یک گوشه مینشستم و حتی در بهترین جشنها که شرکت میکردم، نمیخندیدم و در بدترین مراسمات نیز گریه نمیکردم. ولی الآن با رهایی یک فرد بغض میکنم و از خوشحالی گریه میکنم و خدا را شکر میکنم که یک خانواده دیگر از این بدبختی نجات پیدا کردند. تمام اینها به دلیل درمان و باز شدن حسهای من میباشد. به قول آقا اسکندر زمانی که یک زغال خاموش در مجاورت یک زغال روشن باشد، باید روشن شود، چرا که تقدیر او روشن شدن است و من نیز در این مکان در کنار شما عزیزان به آن حال خوش دست یافتم.
سخنان راهنمای همسفر سرکار خانم ندا:
سلام دوستان ندا هستم یک همسفر؛
خیلی خوشحالم که یکبار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم و خدا را شاکر و سپاسگزارم. از آقای مهندس بسیار تشکر میکنم و این تولد را در رأس خدمت ایشان تبریک میگویم. تبریک میگویم خدمت آقای جمشید بابت تمام سختیهایی که به جان میخرد تا یک نفر را به رهایی و به این جایگاه برساند و از ایشان نیز تشکر میکنم. تبریک میگویم به آقا سلمان و دو دختر گل این خانواده و در نهایت خدمت خانم امالسادات بسیار تبریک میگویم. من همیشه شاهد این بودم که خانم امالسادات چقدر دوست داشتند که مسافرشان در جایگاههای خدمتی قرار بگیرند و خود ایشان چقدر مشتاق خدمت کردن هستند. به یاد دارم زمانی که ایشان در لژیون خانم فاطمه بودند، همیشه نامشان جزو نمرات برتر آزمونها بود و حتماً حکمتی بود که در آزمون راهنمایی قبول نشدند. انشاالله در ادامه این خانواده را با شال خدمت ببینیم. ایشان خیلی بیصبرانه دوست داشتند تولد بگیرند، ولی مسافرشان به دلیل شغلی که داشتند نمیتوانستند در کنگره حضور داشته باشند و زمانی که مرزبانان اعلام کردند تولد آقای سلمان است، من برای این تولد بسیار خوشحال شدم. امیدوارم که آقا سلمان بتواند با برنامهریزی در کنگره ماندگار و جزو خدمتگزاران کنگره باشند. از زمانی که خدمت کردن را شروع کردند، خیلی تغییر کردند و من برای این خانواده آرزوی موفقیت میکنم.
سخنان همسفر خانم امالسادات :
سلام دوستان امالسادات هستم یک همسفر؛
خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم. از استادان آقای مهندس تشکر میکنم، از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان سپاسگزارم، از آقای کامران و خانم مرجان و همچنین از خانم نسرین عزیز تشکر میکنم، از آقا جمشید راهنمای مسافرم، از خانم فاطمه راهنمای سفر اولم بسیار تشکر میکنم. از راهنمای الآنم خانم ندای عزیز بسیار تشکر میکنم که برای من زحمت بسیاری کشیدند. از مسافرم بسیار تشکر میکنم که اگر در این جایگاه قرار دارم، به خاطر وجود ایشان بود. سفر ما یک سفر مستقیم نبود و دوربرگردان بسیاری داشت، ولی با هر بار برگشت یک چراغی در مسیر ما روشن شد. این را میگویم تا هیچ همسفری پا پس نکشد و همانطور که من به این جایگاه رسیدم، هر کسی که خواستار این جایگاه باشد، خواهد رسید. بهشت را به بها میدهند نه به بهانه.
سخنان همسفر خانم مریم :
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر؛
ابتدا از آقای مهندس و سرکار خانم آنی تشکر میکنم، از راهنمای پدرم آقا جمشید و راهنمای مادرم خانم ندا تشکر میکنم. تا زمانی که یک پدر مسافر است، آن کودکی که زجر میکشد را نمیبیند، ولی زمانی که مسافر رها میشود، آن ذوقی که ما بچهها به این خاطر داریم را پدرها بیشتر درک میکنند.



نگارنده و ویراستار: مسافر مسعود لژیون۷
عکاس: مسافر امین لژیون ۱۸
تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد مسافران/همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
898