English Version
English

راهنماها نوری در تاریکی هستند

راهنماها نوری در تاریکی هستند

تعدادی از همسفران پارک ملت نمایندگی دنا در وصف راهنمایان خود دلنوشته‌ از دل نوشته‌اند ابتدا شعری تقدیم به راهنمایان عاشق کنگره ۶۰ می‌کنم؛ و در ادامه دلنوشته‌ها را تقدیم نگاه گرمتان می‌کنیم:
عشق یعنی مشکلی آسان کنی، دردی از درمانده‌ای درمان کنی
در میان این‌همه غوغا و شر، عشق یعنی کاهش درد بشر
عشق یعنی گل به‌جای خار باش، پل به‌جای این‌همه دیوار باش
عشق یعنی ترش را شیرین کنی، عشق یعنی نیش را نوشین کنی
عشق یعنی دشت گل‌کاری شده، در کویری چشمه‌ای جاری‌شده
هرکجا عشق آید و ساکن شود، هرچه ناممکن بود ممکن شود

همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر لیلا (لژیون اول):
در آسمان تاریک اعتیاد، حتی سایه‌ها هم به سیاهی می‌پیوندند و لحظات مقصد آشوب و پریشانی می‌شود، چلچراغی مسیر درست را نشان داد و ما را به سوی خود فراخواند. بی هیچ چشم داشت بالهای پرواز را گشود و همراه با او به سوی آسمان اوج گرفتیم؛ او قدم به قدم، لحظه به لحظه لبریز از حس زندگی و سرشار از محبت بدون اندکی چشم‌داشت، دست یاری گرفت و همیاری کرد. سراسر امید را به سمتم روانه کرد و آموخت درس زندگی را؛ حال با این همه واژه، نمیتوانم لطف بی اندازه او را توصیف و از او سپاسگذاری کنم، لیکن برایش عمری به بلندای قلب بزرگش میخواهم. راهنمای عزیزم خانم لیلا روزت مبارک.

همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم(لژیون دوم):
در ابتدا هفته راهنما را به بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس و تمام راهنمایان تبریک عرض می‌کنم، به‌خصوص راهنمای عزیزم که زحمت‌های زیادی برای بنده و دیگر رهجوهای خود کشیده‌اند؛ بواسطه آموزش‌های ایشان بود که باعث شد از تاریکی‌ها خارج و به سوی روشنایی‌ها حرکت کنیم. این راهنمایان هستند که راه‌‌های سخت و ناهموار را برای ما هموار کرده تا ما پا جای پای آنان بگذاریم و راهشان را ادامه دهیم.

همسفر اعظم رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون سوم):
من وارد سیستمی شدم که همه آن را بهشت می‌خوانند، بهشتی که در همان روزهای ورودم با در آغوش کشیدن و کلام زیبا، آرامشی از جنس واقعی به جسم نابود شده‌ام داده شد. وقتی من به راهنمای خوبم سپرده شدم با همان لبخند و نگاه معصومانه مجذوب او شدم و فکر کردم او را از سال‌ها پیش می‌شناسم. یک راهنما می‌تواند مسیر زندگی یک فرد را تغییر دهد. من به‌واسطه رفتار، آرامش، صبر و محبت راهنمایم مجذوب کنگره شدم و عشق به ماندن، آموختن و خدمت در کنگره در وجود من شکل گرفت. حالا که در هفته راهنما هستیم چگونه می‌توانم از شما راهنمای خوبم قدردانی کنم، چرا که شما همچون کوهی استوار در برابر  حوادث تلخ روزگار چراغ راه من شدید تا از تاریکی‌ها خارج شوم و همانند مادری دلسوز و مهربان مرا در آغوش گرفتید و مرهم زخم‌هایی که روزگار بر من روا داشته بود شدید. شما به من درس گذشت، صبر و از همه مهمتر بخشش و فرمانبردار بودن را یاد دادید. از شما بسیار سپاسگزارم زیرا آرامش و حال امروزم را مدیون وجود شما هستم؛ راهنمای عزیزم دوستتان دارم و عشق و محبت شما را هرگز فراموش نخواهم کرد و این هفته را به شما تبریک می‌گویم.

همسفر سیما رهجو راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) :
در وادی چهاردهم آمده است که برای رسیدن به عشق مخلوق به خالق باید ابتدا عشق مخلوق به مخلوق داشته باشیم، راهنما نمونه بارز عشق مخلوق به مخلوق است زیرا؛ از زمان کار، زندگی و خانواده خود برای خدمت به رهجو می‌گذرد، هیچ عشقی بالاتر از این وجود ندارد. تا ابد مدیون عشق بلاعوض شما هستم.

همسفر فرشته رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم):
من همیشه در راز و نیاز خود با خدا می‌گفتم، چرا کسی نیست راه و رسم زندگی را به من یاد دهد؟ انگار که خدا در آن خلوت، صدایم را شنید و شما را برای نجات من فرستاد، چقدر دلم آرامش آغوش گرم شما را می‌خواست مانند کودکی که در آغوش گرم مادر آرام می‌گیرد؛ شما با آرامش، متانت و صبوری همچون کوه کنارم ایستادید تا این مسیر پرفراز و نشیب زندگی را طی کنم و من را از جهنمی که برای خود ساخته بودم نجات دادید؛ شما همچون خواهر رازهای ناگفته‌ام را می‌شنوید، مانند مادر برایم دلسوزی می‌کنید و مثل آموزگار دانسته‌هایتان را به من یاد می‌دهید.

ای مهربان‌ترینم چگونه از شما بنویسم، واژه سپاس دربرابر از خود گذشتگی شما ذره‌ای بیش نیست، آرامش امروز و حال خوشم را مدیون شما هستم.

ادامه دارد...

نویسنده: تعدادی از همسفران پارک ملت نمایندگی دنا شهرضا
ویرایش: گروه ویراستاری پارک ملت نمایندگی دنا شهرضا
عکاس: همسفر زهرا رشته ورزشی دارت نمایندگی دنا شهرضا
ارسال: راهنما همسفر ریحانه رشته ورزشی والیبال نمایندگی دنا شهرضا
گروه ورزش همسفران کنگره 60

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .