English Version
English

هیچ انسانی نباید روی زمین خمار باشد حتی یک مصرف‌کننده

هیچ انسانی نباید روی زمین خمار باشد حتی یک مصرف‌کننده

 هشتمین جلسه از دوره بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی پهلوان اکبر، نگهبانی مسافر حسین و دبیری موقت مسافر حمید با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز پنج‌شنبه ۶  اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

 

از آقا حسین تشکر می‌کنم که اجازه داده‌اند در خدمت شما باشم همچنین از ایجنت محترم شعبه آقا آرمین سپاسگزارم که اجازه داده‌اند در خدمت شما دوستان باشم و آموزش بگیرم. هفته راهنما را تبریک می‌گویم خدمت تمام راهنمایان عزیز، عاشق راستین، چرا که اگر عاشق نباشی نمی‌توانی خدمت کنی، راهنمایان کنگره ۶۰ همه عاشق‌اند چون عاشقانه خدمت می‌کنند و ان‌شاءالله که همه با هم جشن خوبی در پیش داشته باشیم. خدا را شکر که در کنگره همیشه جشن هست و حال دلمان خوب است و ان‌شاءالله که بتوانیم به آن جایی که می‌خواهیم برسیم. در مورد دستور جلسه وادی دوم؛ با یک تفکر افیونی که خود من و حتی بیشتر ما داشته‌ایم همیشه نق می‌زدیم که خدایا چرا من را آفریده‌ای؟ خدایا دلیل اینکه من را آفریدی زجر بکشم و مصرف‌کننده باشم چه بود؟ اصلاً هدفت از خلقت من چه بود؟ پس چرا می‌گویند خدا مهربان است، خدا بخشنده است خدا رئوف است؟ چرا من اکبر باید زجر بکشم؟ بیشتر از بیست سال با خودم درگیر بودم و مصرف‌کننده بودم. وقتی آمدم در کنگره فهمیدم که این‌جور که من فکر می‌کنم نیست، من فکر می‌کردم با مرگ همه چیز از بین می‌رود و به انتظار مرگ نشسته بودم، هفته‌ها بیرون نمی‌رفتم در یأس و ناامیدی و افسردگی بودم. ترس بسیار شدیدی از خماری داشتم، وقتی آمدم کنگره دیدم که هدف چیز دیگری است. به فرمان به این دنیا آمده‌ایم و به اختیار وارد ضدارزش‌ها شده‌ایم و نقض فرمان کرده‌ایم، وادی اول را که خواندم فهمیدم که می‌گوید؛ تفکر کن نقشه‌ای بکش، نقشه‌ای که به عقب راهی نداشته باشد، یک نقاشی زیبا بکش، بیهوده نیامده‌ای اکبر رسالتی داری، آمده‌ای مأموریتی که داری را انجام بدهی، زنده شدم. به اختیار اشتباه کرده‌ایم به اختیار آن جایگاهی را که خداوند در درون ما گذاشته است را خراب کرده‌‌ایم. انسانی که اشرف مخلوقات است، انسانی که وقتی خداوند خلقش کرد تبارک‌الله گفت، تبدیل شده بود به یک انسان افسرده بدحال پرخاشگر، حال خودم، خانواده و دیگران را خراب کرده بودم، فهمیدم که بیهوده نیامده‌ام، اشرف مخلوقات باید نشئه، نشئه باشد، باید حال خوب، خوب، خوب را داشته باشد، هیچ انسانی نباید روی زمین باشد و خماری بکشد حتی یک مصرف‌کننده هم نباید خماری بکشد.

انسان آمده است روی زمین که در شوروشعف و در خوشحالی زندگی بکند و لذت ببرد، انسان نیامده که خماری بکشد. آقای مهندس می‌فرمایند: بعد از سفر اول اگر حالت بد بود برو مصرف کن. چرا؟ چون هیچ آدمی نباید حالش بد باشد؛ چون غیرممکن است که بعد درمان شما حالتان بد باشد. زمانی ما می‌توانیم به این حال خوش‌دست پیدا کنیم که از گذرگاه سخت عبور کرده باشیم. غیرممکن است که شخص بعد درمان حالش بد باشد. زندگی گذرگاه سخت است و آقای مهندس راهش را به ما گفته است، و آن راه انفاق است، خودم را ببخشم، انسان به روی زمین نیامده است که در نداری و چه کنم چه کنم زندگی کند. در هر جایگاهی که هستید کاملاً عدالت است، انسان آمده است که یا آموزش بگیرد یا برود جایی دیگر برگردد و دوباره‌کارش را انجام بدهد، هستی بر مبنای عدالت است. الان که وقتش را دارم که درمان بشوم و استادی بشوم برای زندگی خودم و جامعه، چه چیزی کم دارم. یک موقع ای وقتی سفر اول وارد کنگره شدم دیدم همه دارند دست می‌زنند، پیش خودم گفتم اینها دیوانه‌اند چون تفکرم افیونی بود؛ ولی الان می‌گویم عاشق، عاشقانی هستند که می‌دانند چه‌کار دارند می‌کنند از رهایی همدیگر خوشحال می‌شوند از شادی همدیگر لذت می‌برند کمک می‌کنند تا از رنج و اندوه بشر کم بشود. بعضی موقع پول در جیبمان نیست و سبد که جمع می‌شود حالمان بد می‌شود، قانونش، خداوند سریع‌الحساب است، حساب می‌کند سریع می‌دهد ما آمدیم قانون هستی را یاد بگیریم به‌وسیله آقای مهندس هنر درست زندگی‌کردن را یاد بگیریم.

 

رهایی مسافر ارشاد لژیون ششم

رهایی نیکوتین مسافر اصغر

رهایی نیکوتین مسافر محمد

رهایی نیکوتین مسافر ارشاد 

 


تایپ: مسافر علی لژیون سوم
عکس و ارسال: مسافر محمد لژیون دوم
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .