سلام دوستان ثریا هستم همسفر: (دارت)
در کنگره، ما بعد از فهمیدن و به کار بستن وادی اول که وادی تفکر است به وادی دوم میرسیم که به ما میگوید: (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد و هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) اصولاً حرکت در مسیر ضد ارزشها و روی آوردن به مسائل منفی و خارج شدن از صراط مستقیم، حس منفی در انسان ایجاد میکند مانند پوچی و ناامیدی.
این وادی ما را از پوچی و ناامیدی نجات میدهد و میگوید: ای انسان تو موجود قدرتمندی هستی و خداوند نیروهای عظیمی به تو داده، تو با وجود این نیروها، شکستناپذیر هستی.
ما با استفاده از وادی دوم و آموزشهایی که در کنگره میگیریم، میتوانیم خود را از پایینترین نقاط به بالاترین مکان برسانیم. اکنون وقت آن رسیده که بگوییم انسان برای معرفت، اطاعت و خدمت، خلق شده است تا خود به کمال برسد؛ انسانی که به خودشناسی رسیده و جایگاه خود را در این هستی پیدا نموده، بهتر میتواند بر وجود و جسم فیزیکی و روان خود مسلط شود و بر آن حکمرانی کند؛ مغز او میتواند متفکرانه عمل کند و باعث اختراع شود.
این وادی میگوید: ناامید نباش دلیل اینکه فکر میکنی بیهوده پا به این دنیا گذاشتهای پیدا نکردن فلسفه وجودی خودت است و ناامیدی، باعث توقف در حرکت و نبود انگیزه میشود؛ باید تواناییهایی که در وجود خودمان هست را پیدا کنیم و به آن بها بدهیم، تمام مشکلات را از سر راه برداریم تا تغییر در ما ایجاد شود و بدانیم که پایان شبه سیه، سپید است.
سلام دوستان سمانه هستم همسفر: (بدمینتون)
در وادی دوم ما یاد میگیریم که ناامید نباشیم و برای رسیدن به اهدافمان باید همیشه امید داشته باشیم. یکی از اضلاع مثلث جهالت ناامیدی است که در مقابل آن در مثلث دانایی، ما ضلع تجربه را داریم، ما باید از تجربیات دیگران و حتی از تجربیات قبل خودمان آموزش بگیریم و این را بدانیم که اگر امید نداشته باشیم، نمیتوانیم در مسیر درست حرکت کنیم و به اهدافمان برسیم.
من قبل از اینکه به کنگره بیایم خیلی ناامید بودم و احساس بیهودگی میکردم و همیشه میگفتم که چرا من باید چنین زندگی داشته باشم و همیشه پیش خدا شکایت میکردم و از خداوند طلبکار بودم، ولی نمیدانستم که کمتر یا بیشتر شدن همه این مشکلات بستگی به تفکر و رفتار خودم دارد؛ ناامیدی در حال از بین بردن من و زندگی من بود، فقط روزها را شب و شبها را با ناامیدی صبح میکردم.
زمانی که به کنگره آمدم، آموزش گرفتم؛ در وادی اول یاد گرفتم که اول درست تفکر کنم؛ در وادی دوم یاد گرفتم که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد و همچنین یاد گرفتم که از ضد ارزشها دوری کنم و در مسیر درست حرکت کنم تا به اهدافم برسم. وقتی در کنگره آموزش گرفتم و به کارها و رفتارهای قبل از کنگرهام فکر کردم، قشنگ متوجه شدم که چه قسمتهایی از زندگیام بوده که خودم با رفتار اشتباه، مشکلاتم را بیشتر کرده بودم.
آنقدر احساس پوچی و بیهودگی میکردم که نمیتوانستم درست تفکر کنم؛ در کنگره درست تفکر کردن را در وادی اول یاد گرفتم و در وادی دوم یاد گرفتم که هیچچیز در دنیا بیهوده نیست، مخصوصاً منِ انسان که اشرف مخلوقات هستم برای انجام کارهای بزرگ، پا به حیات گذاشتهام.
سلام دوستان اعظم هستم همسفر: (تنیس روی میز)
وادی دوم میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. وادی دوم اشاره به امید و ناامیدی میکند، اگر در راستای امیدواری باشیم، همگام با مثلث دانایی پیش میرویم و اگر در یاس و ناامیدی باشیم متأسفانه مثلث جهالت را برگزیدهایم. گاهی اوقات ممکن است ما فکر کنیم که به هیچ دردی نمیخوریم و حتی میگوییم اصلاً چرا من به این دنیا آمدهام؟ در این وادی میفهمیم که ما در اثر تفکرات غلط و یا حرکت در مسیر ضد ارزشها برای خود مشکلاتی را به وجود آوردهایم که قطعاً این مشکلات روی سیستم جسم ما تخریب فراوانی داشتهاند، حال باید چکار کنم؟!
وادی دوم فلسفه وجودی من را به من میشناساند و به من میفهماند که به نیروهای درونی خویش پی ببرم، به آنها توان حرکت بدهم، از قدرت آنها قوت بگیرم و راهحل مشکلاتم را بیابم؛ بدانم که خداوند من را بهر رسالتی به این دنیا آورده و من باید این رسالتم را به نحو احسن به انجام برسانم. برای یافتن خودم نباید دنبال چیز دیگری باشم و اول باید خودم و تواناییهای درون خودم را پیدا کنم، چون اکثر ما انسانها خودمان را گم کردهایم و تنها چیزی که رؤیت نمیکنیم وجود خودمان است؛ پس باید آموزش بگیریم و دانایی و آگاهی خود را بالا ببریم تا در هر دو جهان دستپر باشیم.
سلام دوستان حمیده هستم همسفر: (تنیس روی میز)
وادیها، مانند چراغهایی هستند که پیمودن مسیر تکامل را برای ما هموار میسازند؛ وادی دوم، درواقع وادی امید و رهایی از ناامیدی است.
همواره یکی از دغدغههای فکری من این بود که؛ هدف از خلقت من چه بوده و آیا در جهت رسیدن به آن هدف گام برمیدارم؟ عدم آگاهی، باعث شده بود که سردرگم و در دریای ناامیدی غوطهور شوم. وادی دوم، نور امیدی بود برای سردرگمیهای تفکرات من؛ اینکه هیچیک از موجودات جهت بیهودگی خلق نشدهاند و انسان باید با تفکر، مسیر درست زندگی خود را انتخاب کند.
اینک آموختهام که انسان همواره بر سر دوراهیها قرار دارد و بسته به انتخاب خود، مسیر را برمیگزیند؛ گاهی مسائل و مشکلاتی در طول سفر زندگی رخ میدهد که در اثر تفکر غلط و پیروی از ضد ارزشها است؛ ما باید در این سفر کولهبار دانش و آگاهی خود را هرچه بیشتر پر کنیم. با آموزشهای کنگره، بار دیگر جوانه امید در من شکوفا شده و امیدوارم با ادامه این مسیر و عمل به آموزشهای ناب کنگره، بتوانم آن را بیشتر و بهتر بپرورانم. امیدوارم همه همسفران و مسافران، مسیر رهایی و درمان را با آگاهی و موفقیت طی کنند.
سلام دوستان مینا هستم یک همسفر: (دارت)
از اینکه توفیق پیداکردهام خدمتی بکنم و مشارکتی داشته باشم، حس خوبی دارم. دستور جلسه این هفته وادی دوم، دستور جلسه پرباری است که در ادامه وادی اول بوده و هر دو به تفکر، مربوط میشود.
در وادی دوم باید تفکر، پالایش شود؛ یعنی به چیزهایی که باعث ناامیدی ما میشوند و افکار ما را به سمت و سویی میبرند که احساس کنیم خلقت ما بیهوده بوده است و نقش مفیدی در زندگی و این دنیا نداریم، نباید فکر کنیم. این پالایش را باید انجام بدهیم تا در مسیر صحیح وادیها قرار بگیریم. در وادی دوم آقای مهندس میگویند: اگر از هر نقطه، نوری بتابد در جمع آن باید تفکر کنیم؛ این جمله معنای بسیار عمیقی دارد و به انسان این درس بزرگ را میدهد که با بهانه به دنبال هزاران دلیل و فلسفه برای باور اینکه هدف از خلقت و آفرینش چه بوده نروی و با ذرهای روشنی یا حتی یک دلیل پسندیده برای زندگی دست به تغییر بزنی و تسلیم شوی. در درگاه ایزد تعالی اگر حتی با یک باور سطحی هم به قدرت و حکمت الهی در آفرینش انسان اعتراف کنی، یعنی حمد و ثنای او، یعنی تسبیح او ...
اینکه جناب مهندس میفرمایند: از ذرات جرقه میشود به روشنایی رسید، گام اولش همین است که با اولین دلیلی که پیدا کردیم در مسیر قرار بگیریم و خداوند را ستایش و سپاس کنیم. باید تفکر نماییم، تفکر در مورد موقعیتها نعمتها و رحمتهایی که به ما عطا شده و در دوران ناامیدی چشممان را به روی همه آنها بسته بودیم. خداوند کسی را که در این مسیر قرار گرفته و به آن ذره نور و یا آن جرقه کوچک خیره باشد قطعاً هدایت خواهد کرد. تمام ناامیدیها و بیهودگیهای زندگی ما در اثر تفکر نکردن و ناآگاهی بوده است؛ لازم است در حین تفکر کردن همیشه به دو قطب خوب و بد یا جن و روح درون یا ارزشها و ضد ارزشها توجه ویژه داشته باشیم و یاری خدا را بخواهیم در اینکه کمک کند تا بهترین را انتخاب نماییم؛ مسئولیت این انتخابها بر عهده خود ما است، چون ما قدرت تفکر و تعقل داریم و باید دست از ناامیدی و افکار بیهوده برداریم و در مسیر صحیح به صراط مستقیم، ارزشها و به باورهای الهی فکر کنیم.
پذیرفتن این موضوع که دانایی ما اندک است و در برابر عالم مطلق ناتوان از درک و دریافت، مؤید آن مصداق است که جناب مهندس میگویند: اگر تو نتوانستی بیابی هدف از خلقت کرم را آیا دلیل بر بیهودگی خلقت اوست؟ امیدوارم تفکر، تعقل و تدبر که بارها در قرآن سفارش شده را در امور جاری زندگیمان سرآغاز هر تصمیمی قرار دهیم.
نویسندگان: همسفران پارک غدیر میبد
ارسال: راهنما همسفر بنفشه نمایندگی خواجو
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
106