English Version
English

تفکر، نقطه آغاز خلق است

تفکر، نقطه آغاز خلق است

سلام دوستان زهره هستم همسفر

در‌ وادی اول آموختیم تفکر کنیم‌، قبل‌ از‌ انجام هر کاری‌ درست فکر‌ کنیم و به خیلی‌ از‌ چیزها‌ فکر‌ نکنیم‌‌؛ تفکر،‌ یک حرکت درونی‌ است‌ که‌ ترسیم‌کننده‌ رفتارهای بیرونی‌ است؛ تفکر‌ مثبت‌، رویداد‌ مثبت‌ و تفکر‌ منفی‌، رویداد منفی‌ را‌ شکل‌ می‌دهد؛ تفکر‌، نقطه آغاز‌ خلق‌ است‌.

وادی‌ دوم می‌گوید: «هیچ‌ مخلوقی‌ جهت‌ بیهودگی قدم‌ به‌ حیات‌ نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام‌ از‌ ما‌ به‌ هیچ‌ نیستیم؛ حتی‌ اگر خود‌ به‌ هیچ‌ فکر‌ کنیم.» وادی‌ دوم برای‌ از‌بین‌بردن‌ تفکرات‌ مخرب‌ و ویرانگر‌، احساس‌ پوچی‌، بیهودگی‌ و ناامیدی‌ مطرح‌ می‌شود؛ ناامیدی‌ یکی‌ از‌ مخرب‌ترین‌ حس‌هایی‌ است‌ که‌ ممکن‌‌ است‌ به‌ سراغ‌ انسان‌ بیا‌ید. نیروی‌ منفی با‌ استفاده‌ از‌ حس‌ ناامیدی‌ موتورهای‌ تولیدکننده‌ نیروهای‌ انسان‌ را از درون‌ خاموش‌ می‌کند؛ مفهوم‌ دیگر‌ این‌ وادی‌ این‌ است‌ که‌ همه‌ ما دارای ‌خصوصیات‌ و توانایی‌های‌ خاص‌‌ خود هستیم‌ و خداوند‌ به‌ همه‌ ما‌ توانایی‌ داده‌ است؛ فرد‌ معتاد توانایی‌های‌ خود‌ را‌ زیر‌‌ خروارها تخریب پنهان‌ کرده‌ است‌ و نتیجه‌ این‌ تخریب‌ها احساس‌ پوچی‌ و ناامیدی‌ است. خداوند‌ در‌ قرآن ‌‌ به این نکته اشاره‌کرده که نا‌امیدی‌ گناهی‌ عظیم است و‌ در‌ سوره‌‌ بقره‌ فرموده: «أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»؛ «آن‌ها‌ که‌‌ امید‌‌ به‌ رحمت‌ خدا‌وند‌ دارند‌ و پروردگارتان‌ آمرزنده‌ و مهربان‌ است.»

انسان اگر بخواهد‌، می‌تواند‌ تغییر کند‌ اما‌ در آب‌های ‌پر‌تلاطم‌ اسیر‌ می‌شود‌، برای اینکه به خشکی برسد؛ باید از فکر‌ و قدرت‌‌ خود استفاده‌ کند‌ و از نیروهای‌ الهی‌ خفته‌ درون برای‌ آزادی‌ و رهایی‌ خود‌ از‌ تلاطم‌ آب بهره‌ جوید. انسان‌ برای‌ عبور‌ از‌ تاریکی‌ها‌ باید از گذرگاه‌های‌ سخت‌ عبور‌ کند‌؛ اگر‌ توانست‌ سالم‌ بگذرد‌ آنگاه ‌کار‌آزموده‌ و‌ رها خواهد‌ شد‌، خداوند در این‌ راه‌ پشتیبان‌ اوست‌ و او را‌ یاری‌ می‌کند‌ و شرط آن دوری‌ از‌ ضد ارزش‌ها و قدم‌ برداشتن‌ در مسیر مستقیم است‌ اینجاست‌ که‌ انسان‌ باید‌ شهر وجودی‌ خود را‌ به‌آرامی‌ باز‌سازی‌ و ترمیم‌ کند ‌تا فرمانده‌ای‌ لایق‌ برای آن باشد.

ما به علت نداشتن علم و اطلاعات کافی دلیل خلقت‌ بعضی‌ از‌ چیزها را‌ نمی‌دانیم‌؛ اما باید بدانیم خداوند‌‌ بااین‌همه عظمت‌ چیزی‌ را‌ بدون‌ حکمت‌ خلق‌ نکرده‌ است‌؛ ما در‌ این‌ جهان‌ بدون‌ پشت‌وپناه‌‌ نیستیم‌ و نیروی‌ عظیمی‌ به‌ نام‌ خداوند یاری‌رسان‌ ما‌ست؛ شرط‌ اول‌ جلب‌ رضایت‌ این‌ نیرو‌، دوری‌ از‌ ضد ارزش‌ها‌ و رفتن‌ در‌ صراط‌مستقیم‌ است‌. فلسفه‌ وجود‌ ما‌ و آفرینش جهان‌ و‌ خلقت‌‌ آن‌قدر ‌عظیم‌ است‌ که ما حتی‌ به‌ ذره‌ای‌ از شناخت‌ آن‌ پی نبرده‌ایم؛ ولی‌ همیشه‌‌ و در‌ همه‌ حال‌ باید امیدوار‌ باشیم که‌ خورشید‌ عالم‌تاب‌ طلوع‌ خواهد‌ کرد. ‌احترام‌ به‌ دیگران‌ در‌ هر‌ جایگاهی‌ بیان‌گر‌ آموزش‌ دقیق‌ این‌ وادی‌ است. در‌ هر نقطه‌، بودن‌ و پا‌ به‌ حیات‌ گذاشتن‌، خط‌کشیدن‌ روی‌ بیهودگی‌ و یا‌ تصادفی‌ پا‌ به‌ حیات‌ گذاشتن‌ است.

من‌ از‌ این‌ وادی‌ برداشت‌ کردم‌ اکنون‌که‌ رهجوی‌ کنگره‌ هستم‌ امیدوار‌ باشم‌، فرقی نمی‌کند سفر‌ اول باشم یا دوم، من می‌خواهم‌ روبه‌جلو‌ حرکت کنم تا‌ به‌ منبع‌ نور‌ برسم‌ و ظلمت شب‌ را‌ کاملاً‌ بشکنم، تلاش‌ و ‌آموزش‌ بی‌منت‌‌ خادمین‌ کنگره‌ در‌ این‌ راه‌ مرا یاری‌ می‌کند‌ تا‌ به‌ هدف‌ برسم‌؛ به‌ این‌ امید که‌ من‌ هم‌ یکی‌ از‌ خدمتگزاران‌ باشم‌ و دین‌ خود‌ را‌ به‌ کنگره‌ ادا کنم. من قبل‌ از‌ ورود به‌ کنگره‌ بسیار ناامید بودم اما‌ با‌ ورود‌ به‌ کنگره و با‌ شناخت‌ وادی‌ها‌ که‌ مثل‌ زنجیر‌ به‌هم‌پیوسته‌اند‌ روشنایی‌ وجودم‌ را‌ در‌ برگرفت‌ و افضل‌ «بِسم‌ِالله‌ِالرَحمن‌ِالرَّحیم» و «لا‌اِله‌َاِلا‌الله‌» را در‌ عبارات «بنام قدرت مطلق الله» و «راه‌ راست‌ پیشرو‌ ندارد‌ چون‌ پیشرو‌ آن‌ الله‌ است‌» آموختم.

سلام دوستان شیدا هستم همسفر

وادی دوم می‌گويد: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته و هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم»؛ ما در وادی اول آموختیم که اساس و پایه هر ساختار، هر اتفاق و موجودیتی یک فکر است و تفکر اولیه، آن را به وجود می‌آورد؛ پس نوع تفکر ما بسیار مهم است؛ نوع تفکر ما قبل از انجام هر کار می‌تواند ما را به هدف درست برساند یا اینکه دچار خسارت و زیان کند.

یکی از تصورات ما، مخصوصاً زمانی که در زندگی به مشکل می‌خوریم این است که می‌گوییم: چرا من آفریده شدم، همه‌چیز بیهوده است و ای‌کاش اصلاً وجود نداشتم؛ تکرار این فکر و این تصور که من بیهوده آفریده‌شده‌ام باعث ایجاد ناامیدی و یأس شده و کم‌کم انگیزه ما را از تلاش برای حل مشکلات از بین می‌برد، با از بین رفتن انگیزه و امید، زندگی زجرآور و ادامه دادن آن بسیار سخت می‌شود.

من در وادی اول یاد گرفتم که قبل از انجام هر کاری حتی قبل از یک سخن گفتن کوتاه باید فکر کنم؛ در وادی دوم اهمیت به فکر و تصورات ذهنی دوباره تکرار می‌شود و من در این وادی آموختم که بیشتر از گذشته مراقب تصویری که از خود و اتفاقات اطرافم دارم باشم؛ اگر مشکلی پیش می‌آید با دست خودم و در ذهنم آن را بزرگ نکنم چون هر موضوعی بیش‌ازاندازه در پهنای تفکر و هوشیاری من قرار بگیرد قطعاً همان یا مشابه آن اتفاق می‌افتد؛ همان‌طور که جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «خودتان تابلوی نقاشی زندگیتان را ترسیم می‌کنید.»

نکته‌ای که من در این وادی بسیار دوست داشتم این بود که فرمودند: «اگر بر روی خودمان کارکنیم به قدرتی می‌رسیم که در توانایی ما خللی وارد نمی‌شود» و این واقعاً مهم است و حداقل برای من بسیار جای کار دارد؛ اینکه با هر سخن، رفتار و یا عکس‌العملی از دنیای بیرون نباید به هم بریزیم؛ چون توانایی و قدرت ادامه دادن از ما گرفته می‌شود و ممکن است دوباره جهت را گم کنیم؛ اگر کسی ایرادی به کار ما گرفت، نقدی داشت یا حرفی به ما زد که آن را منصفانه ندانستیم نباید در توانایی ما خلل وارد شود؛ البته در نقطه مقابل خودمان هم حرفی نزنیم که باعث تخریب توانایی و امید کسی شود و همه این‌ها مستلزم فکر کردن قبل از سخن گفتن است. اگر مرتباً به خود یادآوری کنم که هیچ نمی‌دانم (ما از اسرار هستی، از فلسفه اتفاقاتی که در زندگی ما رقم می‌خورد، از وجود و آفرینش جزئی‌ترین موجودات و حتی درون خودمان هم هیچ ‌دانشی نداریم و هنوز نتوانسته‌ایم به عمق آن پی ببریم) همین مسئله بسیار به من کمک می‌کند؛ چراکه باعث می‌شود با هر اتفاق یا بروز مشکلی ناامید نشوم و بدانم که هر چیزی فلسفه و حکمتی دارد که من از آن بی‌خبرم و مطلب آخر اینکه همیشه یادم باشد نیرویی برتر و مافوق همه نیروها وجود دارد و از من حمایت می‌کند به‌شرط اینکه سعی کنم به‌طرف خوبی‌ها حرکت کنم.

سلام دوستان رؤیا هستم یک همسفر

موضوع اصلی وادی دوم این است که: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» منظور از این وادی این است که اگر به تمام هستی نگاه کنیم خواهیم دید که امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد؛ حتی یک کرم که در نظر ما بی‌ارزش است با هدف اکسیژن‌رسانی به خاک و تقویت آن آفریده‌شده است و ما از آن بی‌اطلاع هستیم. دومین مسئله اینکه همه‌چیز به افکار ما برمی‌گردد؛ تفکرات غلط یا حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها می‌تواند روی ساختار جسم ما تخریب‌های فراوانی ایجاد کند و اگر ضد ارزش‌ انجام دهیم از حمایت قدرت مطلق محروم خواهیم شد؛ نکته دیگر اینکه انسان زمانی که پا به هستی گذاشت خداوند متعال او را به یک دوراهی هدایت کرد، راه تاریکی یا راه روشنایی و به انسان قدرت انتخاب و اختیار داد تا خود مسئول انتخاب‌هایش باشد؛ بنابراین انسان مسئول انتخاب‌ها، افکار و تأثیرات افکار خود است و باید به‌آرامی راهی را که گم‌کرده است، پیدا کند، سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهان‌بینی خود به وجود آورد و بداند که اگر به توانایی تفکر، اندیشه و تلاش و کوشش رسیده باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند در توانایی‌هایش خلل ایجاد کند. من از وادی دوم متوجه شدم هرکسی که ما در اطراف خود می‌بینیم توانایی‌هایی دارد و خداوند متعال آن توانایی را در او دیده است و برای همین آفریده‌شده است تا بتواند کاری را که خداوند برایش در نظر گرفته به انجام برساند و اینکه تفکرات ما باید مثبت باشد و به همه‌چیز با دید مثبت نگاه کنیم تا اتفاقات مثبت برایمان رقم بخورد.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر

وادی دوم به‌صورت عام برای همه قابل‌استفاده است و برای قشر یا گروه خاصی نیست. در وادی اول گفتیم انسان اگر بخواهد به صلح و آرامش برسد باید ابتدا تفکر کند و اینجا می‌گوییم آن‌چنان باید به نبرد اندیشه و درون ادامه دهد تا درون را آباد کند و به تعادل برسد؛ باید خود را با تفکر پیدا کنیم و فقط کافی است که انسان خود را پیدا کند، با تلاش و کوشش به قدرتی می‌رسد که در توانایی‌هایش خللی وارد نخواهد شد؛ هر جا روزنه‌ای از نور دید باید به‌طرف آن رفت و حداکثر استفاده را از آن برد.

تصاویر ذهنی تأثیرات شگفت‌انگیزی دارند؛ البته اگر مثبت و در مسیر ارزش‌ها باشند؛ اما انسان در اثر تفکر غلط و یا حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها مشکلاتی را ایجاد کرده و قطعاً روی ساختار جسم خود نیز تخریب‌هایی را به وجود آورده که به‌صورت انواع بیماری‌ها خود را نشان می‌دهد. ممکن است در اثر تفکر غلط و با بروز مشکلات این‌طور تصور شود که زندگی تمام‌شده و دیگر اهمیتی ندارد درصورتی‌که این‌ها همه توجیه و تسلیم در برابر نابودی محض و از دست دادن اعتماد‌به‌نفس است.

ممکن است انسان چنین تصور کند که موجودی جهت بیهودگی آفریده‌شده؛ اما امکان ندارد در هستی چیزی را پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد به‌عنوان‌مثال لاشخورها اگر نبودند میکروب لاشه حیوانات باعث انواع و اقسام بیماری‌ها می‌شد و این ناشی از تفکر غلط ماست که نتوانسته‌ایم به فلسفه وجودی آن‌ها پی ببریم چه رسد به خلقت انسان بااین‌همه پیچیدگی در خلقتش.

سلام دوستان شکوفه هستم همسفر

ما در وادی اول یاد گرفتیم که باید درست فکر کنیم، به خیلی از چیزها فکر کنیم و به بعضی موضوعات هم اصلاً فکر نکنیم و اینکه تفکر، حرکت از یک نقطه مجهول به یک نقطه معلوم است برای اینکه مجهول به معلوم تبدیل شود؛ اما در وادی ‌دوم از کلمه هیچ استفاده کرده است یعنی هر آنچه در این هستی و کره خاکی هست بیهوده به وجود نیامده؛ حتی اگر خود ما به هیچ بودن خود فکر کنیم و به پوچی و نیستی برسیم، این حاصل پندار و تصور نادرست ما است که به هسته درون و فلسفه وجودی هر چیزی پی نبرده‌ایم؛ زمانی که ما وارد کنگره می‌شویم و آموزش می‌بینیم متوجه می‌شویم که به سبب افکار غلط و منفی و ناامیدی، جسم خود را تخریب کرده‌ایم اما وادی دوم روزنه‌ای از باور تازه، نور، روشنایی و امید است که انسان با دوری از ضد ارزش‌ها و پرداختن به ارزش‌ها و رفتن در صراط مستقیم در پرتو قدرت مطلق قرار می‌گیرد و ناامیدی یکی از مخرب‌ترین حس‌هایی است که به سراغ انسان می‌آید و یکی از بزرگ‌ترین ابزارهای نیروهای منفی است که ما را در تاریکی قرار می‌دهد؛ پس باید آن را بشناسیم تا از آن خارج شویم و ما انسان‌ها باید این موضوع فکر کنیم که در جهان هستی تنها نیستیم و خداوند همیشه حامی و پشتیبان ما خواهد بود.


رابط خبری: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر حکمت (لژیون نوزدهم)
عکاس: همسفر لیلا، مرزبان خبری
ویراستار: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون بیست‌و‌یکم)
ارسال: همسفر مینا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخ بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .