English Version
English

گروه خانواده - امید؛ تنها چیزی که انسان را به حرکت وامی‌دارد

گروه خانواده - امید؛ تنها چیزی که انسان را به حرکت وامی‌دارد

جلسه چهارم از دوره دوم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران کنگره 60 ویژه نمایندگی زاهدان با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» به استادی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهدیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مریم در روز چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

پیشاپیش هفته راهنما را تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله که بتوانیم جشن خیلی خوبی را برگزار کنیم. قدردانی و تشکر می‌کنم از خانم مهدیه عزیز، خانم زهرای عزیز و خانم ام‌البنین راهنمای تازه‌واردین. کسانی که برای ما زحمات بسیار کشیده‌اند؛ خانم محدثه، خانم عاطفه و خانم سمیه که قبلاً به‌عنوان راهنمای تازه‌واردین به زاهدان می‌آمدند.

اول از خداوند تشکر می‌کنم که به من اجازه ورود به کنگره را داد. از جناب آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را برای من فراهم کردند تا آموزش بگیرم. از ایجنت گروه خانواده و همین‌طور خانم زهرا نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که من را لایق دانستند و اجازه خدمت کردن را به من دادند. خانم مهدیه، راهنمای خوبم که به من آموزش دادند و حال خوب امروزم را مدیون ایشان هستم. ایشان اکسیر عشق و محبت را در وجود من تزریق کردند و من همیشه و تا آخر عمر مدیون ایشان و خانواده محترمشان هستم. ایشان باوجود سختی‌های زیاد این راه را می‌آمدند و مسافرشان به ایشان اجازه می‌داد تا برای رهایی ما این مسافت را طی کنند. تشکر می‌کنم از راهنمای خوبشان خانم سحر که چنین رهجویی را پرورش داده‌اند. از خداوند می‌خواهم خیروبرکت و سلامتی را نصیب این عزیزان گرداند. از آقا جواد راهنمای مسافرم و خانواده محترمشان خیلی سپاسگزارم. از مسافرم تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت می‌دهند و من را همراهی می‌کنند. امیدوارم امروز جلسه خوبی را در کنار شما عزیزان داشته باشیم.

وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌دهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» وادی‌ها مثل چراغ‌هایی هستند که راه را برای ما روشن می‌کنند. چطور باید از این راهی که پیش روی ماست عبور کنیم؟ وادی‌ها مثل آبادی‌هایی هستند که هرکدام آموزش‌های خاص خودشان را دارند و برای رسیدن به آرامش ما هستند. آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر ما وادی اول را بیاموزیم که به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم بیشتر چیزها حل می‌شود.»

قبل از اینکه به کنگره بیایم همیشه می‌گفتم خدایا چرا من را آفریدی؟ چرا من به وجود آمده‌ام؟ چرا همسر من اعتیاد دارد؟ چرا من این‌همه مشکلات دارم؟ اما هیچ فایده‌ای نداشت و من همیشه غمگین بودم و از هیچ‌چیزی لذت نمی‌بردم. هیچ حس خوبی نسبت به زندگی و بچه‌هایم نداشتم. فشارهای عصبی‌ام را بر سر بچه‌ها خالی می‌کردم. ناامید و به‌هم‌ریخته همیشه می‌گفتم تا کجا باید عذاب بکشم؟ وقتی با آموزش‌های کنگره فهمیدم در این جهان هیچ‌چیزی بیهوده نیست، آموختم که باید امیدوارانه به زندگی نگاه کنم. مشکلات همیشه هست؛ مهم این است که به این درک برسم که چطور می‌توانم با مشکلات مقابله کنم.

من از وادی دوم آموختم که بیهوده نیستم و به داشته‌هایم باید فکر کنم. من یک مادرم؛ وقتی با حس خوب برای همسر و بچه‌هایم غذا درست می‌کنم، وقتی در درس‌ها به فرزندانم کمک می‌کنم، همه این‌ها باعث دلگرمی خانواده می‌شود. این برای من خیلی لذت‌بخش است و باعث می‌شود که به حال خوب برسم. من همیشه با سی‌دی نوشتن به خودم کمک می‌کنم؛ چراکه بسیاری از سؤالات بی‌جوابم را از درون آن‌ها بیرون می‌کشم. خیلی وقت‌ها که حال خرابی داشتم و به خانم مهدیه زنگ می‌زدم فقط به من می‌گفتند که سی‌دی بنویس و بعد انگار آقای مهندس برای من حرف می‌زدند و جواب سؤالات مرا می‌دادند. من به اشکالات خودم پی می‌بردم و می‌فهمیدم با صبر و گذشت این مشکلات حل می‌شود.

امیدوارم همیشه در صراط مستقیم باشیم و باعث حال خوش خودمان و دیگران شویم. امیدوارم راهنمایان زیادی از دل نمایندگی زاهدان بیرون بیایند و بتوانیم به بقیه کمک کنیم؛ به کسانی که حال خرابی دارند و منتظر هستند تا به اینجا بیایند تا یک روز به این حال خوب برسند. امیدوارم ما هم بتوانیم راه خانم مهدیه را ادامه دهیم. ما حداقل کاری که می‌توانیم برای راهنمای خود انجام دهیم این است که در هفته راهنما به نحو احسن از ایشان با دلنوشته و پاکت تشکر و قدردانی کنیم.

مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی زاهدان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .