در وادی اول آموختیم هر ساختاری با تفکر شکل میگیرد و برای شناخت، آگاهی، درک مطالب و همچنین شناخت پیرامون خود باید روی موضوعات مختلف زندگی و حقیقت آن تمرکز کنیم و تفکر بالایی داشته باشیم تا در مسیر زندگی به بیراهه کشیده نشویم. در وادی دوم درک میکنیم که تمام موجودات هستی و آفرینش، همگی خود هدفی بزرگ هستند و هر آفریدهای باهدف و رسالتی خلقشده است که وجود آن الزامی است و هیچ موجودی جهت بیهودگی آفریده نشده است.
انسان موجودی قدرتمند است و خداوند نیروهای فراوانی را در وجود او قرار داده است که با آنها قادر به انجام خیلی از کارها است؛ اما شیطان با خنثی کردن آنها از درون انسان میتواند حرکت او را متوقف کند و امید را به ناامیدی، شجاعت را به ترس و سربلندی را به حقارت تبدیل کند و انسان را بهجایی برساند که خودش را نابود کند و با حرکت نادرست و رفتن به سمت ضد ارزشها ویرانیهای زیادی را ایجاد کند. هرچند فرد در اینجا دچار مشکلات جسمی، روحی، روانی، مادی، معنوی و بیماریهای فراوانی خواهد شد؛ اما این وادی ما را به سمت نور و روشنایی هدایت میکند و این نوید را میدهد که باید خود را از تاریکیهای درون و برون نجات دهیم.
لازمه خروج از تاریکیها، داشتن خواسته قوی برای حرکت و تغییر کردن است؛ باایمان و یقین به اینکه اگر در مسیر درست گام برداریم، نیروهای الهی پشتیبان ما هستند و اگر الماس درونی و گوهر وجودی خود را بهعنوان یک انسان و اشرف مخلوقات خوب درک کنیم و در مورد آن خوب فکر کنیم قدم در مرحله اول سازندگی خود گذاشتهایم که در ادامه میتوانیم تغییر و تحول را در قسمت جسم، جان، روان و جهانبینی خود احساس کنیم. این احساس، ایمان ما را در ادامه مسیرمان محکمتر و باورمان را قویتر خواهد کرد. همانا خداوند فرموده است: «مطمئن باشید به همراه هر سختی آسانی است.»
ما یاد گرفتیم هیچچیزی بیهوده خلق نشده است و در خلقت هر موجودی حتماً حکمتی نهفته است، حتی اگر به موجودی مثل کرم که ازنظر ما بیارزش است توجه کنیم، میبینیم که همین کرم باعث هوا رسانی به خاک میشود و شرایط را برای رشد گیاهان فراهم میکند و یا بعضی از آفاتی که در خاک هست را از بین میبرد و شاید خیلی کارهای مفید دیگری را در خاک انجام میدهد. حال ما که انسان هستیم و بدن ما از هزاران میلیارد سلول تشکیلشده است و هر سلولی خودش شهر عظیمی است و ما بر این کیهان بس خارقالعاده فرمانروایی میکنیم، چطور ممکن است بگوییم چرا خداوند مرا خلق کرده است؟ آری! هیچ موجودی جهت بیهودگی خلق نشده است و اینکه هیچکسی بیشتر از خود ما به خویشتن خویش نمیاندیشد. ما باید همواره بیندیشیم به وجودمان، به عظمت خلقتمان و به کمال ارتقاءمان تا به منشأ و معبودمان برسیم و بدانیم و باور داشته باشیم که ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم.
موقعی که انسان پا به هستی گذاشت، نیروی مافوق یا قدرت هستی، او را به یک دوراهی هدایت کرد و این دوراهی، یکی راه تاریکیهاست و دیگری راه روشناییها و اصولاً انسان تاریکیها را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها؛ اما موقعی که در تاریکیها فرورفت، بایستی از گذرگاههای بسیار سخت عبور کند و اگر توانست از این گذرگاهها جان سالم به درببرد، آنوقت انسانی کارآزموده و رها خواهد شد.
نکته مهم این است که ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم و نیروی عظیم و شگفتانگیزی به نام قدرت مطلق، خداوند و یا نیروی برتر وجود دارد که میتواند یاریرسان ما باشد، ولی جلب حمایت این نیرو، سازوکار خودش را دارد و شرط اول آن، دوری از ضد ارزشها، پرداختن به ارزشها و راه رفتن در مسیر صحیح و یا صراط مستقیم است.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون ششم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر فاطمه
ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر مریم
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1326