در وادی دوم گفته میشود، که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در وادی اول تفکر را مطرح کرده است؛ اگر ما انسانها بخواهیم کاری را درست و صحیح انجام بدهیم و درست تصمیم بگیریم باید از وادی اول درس بگیریم، باید روی هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم تفکر کنیم.
در وادی دوم آمده است که ما بیهوده به این جهان هستی پا نگذاشتهایم، باید به فلسفه خلقت خود و جهان هستی پی ببریم، با توجه به قوانین هستی؛مثلا اگر غیبت کنیم، دروغ بگوییم و تهمت بزنیم باید روی این کارهای نادرست تفکر و اندیشه کنیم چون قوانین هستی را زیر پا گذاشتهایم و در کتاب آسمانی همه قوانین هستی آمده است، مثلا غیبت کردن گناه بزرگی است و حال ما را بد میکند. انگار گوشت برادر مردهی خودمان را خورده باشیم.
به هر صورت خوشحالیم که با تفکر و تلاش به راه خود ادامه میدهیم تا دنیای درون ما تبدیل به دنیای خوب و شادی بشود. با تلاش و کوشش خودمان به نتیجه مطلوب برسیم تا در وجود ما و خواستههای ما خلل و ناراحتی ایجاد نکند.
ممکن است بعضی از ما در اثر ایجاد مشکلات و مسائل گوناگون یا پیشرفت بیماریهای جسمی، روانی در وجودمان این طور تصور کنیم که همه چیز تمام شده است؛ دیگر زندگی برایمان هیچ ارزشی ندارد و یا اصلا رقمی نیستیم و بیهوده به این دنیا آمدهایم، ما را عوضی زاییدهاند و هزاران حرف و حدیث دیگر که در مرحله اول این یک تفکر غلط است، برای خودمان و عاملی برای فرورفتن در ناامیدی و تاریکیها و موجب از دست رفتن اعتماد به نفس ما میشود؛ همچنین میتوان گفت دلیل تسلیم شدن در مقابل نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی و سلامتی میشود.
من از وادی دوم آموختم که در سختیها، مشکلات به جای قر زدن، گلایه کردن و بیقراری باید سختیها را رحمت خداوند بدانم و در دل مشکلات گرههای درونی خودم را بیابم تا به شناخت خود و هستی برسم و با تفکر به فلسفه وجودی خودم و نقش خودم در هستی پی ببرم؛از زندان ناامیدی و تنهایی خارج شوم وبه وظایفم در هستی به درستی عمل کنم.
اگر درست به تمام هستی نگاه کنیم خواهیم دید که امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که بیهوده و بیجهت پا به هستی گذاشته باشد. اگر به جایی رسیدیم که تصور کردیم کسی بیهوده پا به هستی گذاشته است، باید مطمئن باشیم که این تصور و پندار نادرست ما است که نتوانستهایم به اسرار هستی و فلسفه وجودی آن پی ببریم. باز هم ما باید تفکر کنیم تا از کورسویی به نور واقعی و روشنایی کامل برسیم.
ما اگر در جهت ارزشها و در صراط مستقیم حرکت کنیم، نشانههای قدرت مطلق را میتوانیم در هستی ببینیم و درک کنیم. اگر در راه ضدارزشها حرکت کنیم افکار منفی، تفکرات غلط داشته باشیم باعث خواهد شد این تفکرات منفی بر روی ساختار جسم ماتخریبهای فراوانی ایجاد نماید و موجب انواع و اقسام بیماریها چه روحی چه جسمی شود.
انسان وقتی پا به جهان هستی می گذارد، خداوند او را بر سر دو راهی قرار میدهد که یک راه تاریکیها و راه دیگر روشنایی یا راه موفقیت است. ما باید از گذرگاههای بسیار سخت عبور کنیم، اگر توانستیم این مسیر را طی کنیم و جان سالم به در ببریم، آن موقع یک انسان کارآزموده، موفق و رها خواهیم بود.
نکته مهم اینجا است که ما انسانها بدون پشتیبان نیستیم؛ خداوند را داریم که بر سر دوراهیهای سخت زندگی یاریرسان ما میباشد. ما باید برای جلب حمایت خداوند از کارهای ضد ارزش و منفی دوری کنیم و در پایان همه بدانیم که فلسفه خلقت بسیار عظیم است و ما میتوانیم با تفکر در حد ظرف وجودی خودمان به شناخت خود و فلسفه هستی پی ببریم. باید امید داشته باشیم که پایان شب سیه سپید است.
در پایان از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این مسیر سبز آموزش را برای ما فراهم کردند و از راهنما بزرگوارم خانم مهین تشکر میکنم که آموزشها کنگره را برای من به زیبایی بیان کردند تا من به آرامش برسم و خدمت کنم.
منابع: (کتاب عشق، سیدیهای وادی دوم)
ویراستار: همسفر غزال رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
نویسنده: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)
رابطخبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)
عکاسخبری: مرزبانخبری، همسفر آرزو
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
126