English Version
English

جشن اولین سال رهایی مسافر حسین

جشن اولین سال رهایی مسافر حسین

جلسه دهم از دوره سی و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنمای محترم مسافر هاشم، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)» روز شنبه 25 فروردین ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر؛ امیدوارم توانسته باشیم در ماه رمضان استفاده لازم را برده باشیم و عید سعید فطر را نیز به همگی تبریک می‌گویم. دستور جلسه امروز به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ اولی دستور جلسه هفتگی با موضوع "ظرفیت، مسئولیت و قبله گم‌کردن"و دومی مربوط به اولین سال رهایی مسافر حسین است. دستور جلسه بسیار مهمی هست؛ ظرفیت که به وادی نهم برمی‌گردد و هر چیزی در طبیعت دارای ظرفیتی است؛ انسان‌ها هم جدا از این قضیه نیستند. برای اینکه در ما ظرفیت به وجود بیاید نیاز به دانایی داریم که همان مثلث دانایی با اضلاع تفکر، تجربه و آموزش است؛ این موضوع به یکباره اتفاق نمی‌افتد و مطمئناٌ نیاز به زمان دارد. صحبت‌های جناب مهندس را گوش می‌کردم و نکته بسیار جالبی که به نظرم آمد این بود ما گاهی اوقات ظرفیت حال خوب را نداریم؛ رها می‌شویم و ظرفیت آن را نداریم، فکر می‌کنیم کار تمام شده است. ظرفیت بسیار مهم می‌باشد و هر چقدر بیشتر روی دانایی خودکار کنیم ظرفیت خود را بالاتر می‌بریم.

مسئله بعدی "مسئولیت" به معنی پاسخگو بودن می‌باشد. شخصی که تازه‌وارد کنگره شده را نمی‌شود دبیر جلسه کرد چون نمی‌تواند پاسخگو باشد و باید بدانیم در هر جایگاهی در کنگره هستیم باید پاسخگو باشیم. مسئله بعدی قبله گم‌کردن است که با ظرفیت و مسئولیت ارتباط بسیاری دارد. وقتی در من ظرفیتی به وجود نیامده باشد، اگر به من مسئولیتی واگذار شود قبله خود را گم می‌کنم. خیلی اوقات ما گذشته خود را فراموش می‌کنیم که چه شرایطی داشتیم و موقعی که به کنگره آمدیم و درمان شدیم همه چه را یادمان می‌رود و به‌اصطلاح قبله خود را گم می‌کنیم. بخش دوم دستور جلسه اولین سال رهایی حسین می‌باشد. حسین عزیز با یک لباس کارآمد و وارد لژیون من شد و مثل همگی ما که در روز اول استرس، اضطراب و ترس این را داشتیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد حسین هم دارای همین شرایط بود. حسین خیلی خوب همه چیز را رعایت کرد، غیبت نداشت، سی‌دی‌هایش را می‌نوشت و به نظرم تنها چیزی که حسین را در کنگره نگه داشت پارک طالقانی و رشته ورزشش بود که الان هم ورزشبان می‌باشد و چندین مقام نیز آورده است. حسین در کل رهجوی بسیار خوب و گوش به فرمانی  بود و نتیجه آن را دید؛ آرزوی بهترین‌ها را برای حسین دارم.

در ادامه جشن اولین سال رهایی از بند اعتیاد مسافر حسین برگزار گردید؛

اعلام سفر:
آخرین آنتی ایکس شیره کشیدنی. سفر اول ۱۰ ماه و 2۰ روز. راهنما محترم آقا هاشم، رهایی ۱ سال. راهنمای درمان سیگار  آقای علی حجازی.

آرزوی مسافر:
 آرزو می کنم که همه مصرف کنندگان به کنگره بیایند و به درمان برسند و دومین آرزویم این است خداوند، طول عمر با عظت به جناب آقای مهندس عطا فرماید.

صحبت های مسافر: من اولین روزی که وارد کنگره شدم پر از استرس و اضطراب بودم. از ابتدا خواسته قلبیم بود که رها بشوم. معتقدم آموزش هایی که ما در کنگره می بینیم حتی مهمتر از قطع مواد است. به واسطه سختی‌های شغلم در سفر اول، راهنما محترمم از من خواست بین شغل و درمانم یکی را انتخاب کنم و خدا را شاکرم که درمان در کنگره را در اولویت قرار دادم. پارک لاله و استخر خیلی به منظم شدن سفرم کمک کرد. امیدوارم در آینده بتوانم خدمتگزار خوبی در کنگره باشم.

صحبت های راهنمای همسفر: من مسئله امید داشتن را خیلی برای یک همسفر مهم می‌دانم. از ویژگی‌های رهجو خوبم باید به توجه و تعمق ایشان در تعالیم کنگره اشاره کنم. از زوایای مختلف به مسئله نگاه می‌کنند و با آرامش و طمئنینه طی مسیر می‌کنند. امیدوارم در همه مراحل زندگی همینطور موفق باشند.

صحبت های همسفر: من یک سال تمام روی صندلی های همسفران می‌نشستم و جایگاه امروزم را به صورت رویا تصور می‌کردم. خدا را شکر که امروز این آرزو محقق شد. به مسافرم تبریک می‌گم و آرزوی بهترین ها را برایش می‌کنم. در پایان میخواهم به همه همسفران اعلام کنم درمان شدن برای هر مسافری ممکن است، باور کنید!

تایپ: مسافر میلاد و مسافر مجتبی
عکس: مسافر حمیدرضا و مسافر حامد
تنظیم: مسافر ایوب
مرزبان خبری: مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .