اولین جلسه از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی همسفر مریم، دبیری همسفر الهام و استادی همسفر خدیجه با دستور جلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصهٔ سخنان استاد:
اول از همه خدا را شکر میکنم که دوباره این جایگاه را تجربه کردم از نگهبان و دبیر خیلی ممنونم که این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» است. خیلی دوست دارم پیام اول وادی را بخوانم؛
«آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد، تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق، به اثبات برساند.»
وادی یازدهم خیلی زیبا است، در وادی دربارهٔ چشمههای جوشان و رودهای خروشان صحبت میشود همانطور که میدانیم جناب آقای مهندس خیلی از تمثیل استفاده میکنند و در این وادی انسان را به چشمه تشبیه کردهاند. ممکن است هدف هر چیزی باشد، میتوانیم رهایی، خانه و ماشین خریدن و یا هر هدفی را مد نظر داشته باشیم، هدف میتواند بحر اقیانوس هم باشد. آقای مهندس در این وادی نوشتهاند که ما برای اینکه چشمهٔ جوشان شویم باید حرکت کنیم چون در سکون هیچچیزی به وجود نمیآید حالا برای حرکت کردن به دو ویژگی نیاز داریم؛
یکی منابع اطلاعاتی، که ما همسفرها در کنگره از طریق نوشتن سیدیها و گوش به فرمان راهنما بودن یا در نشریات میتوانیم این اطلاعات را بهدست آوریم و دیگری ویژگی اختلاف پتانسیل است، که از طریق خدمت کردن میتوانیم انرژی به دست آوریم و تغییر جایگاه دهیم. همانطور که میدانیم ابتدای این وادی با پیام شروع میشود که خیلی زیبا و واضح این وادی را برای ما در چهار یا پنج خط بیان میکند و میگوید؛ با اینکه در حرکت هستید ولی فکر نکنید که همه چیز حل شده است، در این مسیر مشکلات زیادی به وجود میآید ولی شما باید به این مشکلات به چشم یک آموزش نگاه کنید.
من در کنگره آموختم که باید به این مشکلات به چشم آموزش نگاه کنم، در کنگره واقعاً یاد گرفتهام که هر مشکلی که پیش میآید میخواهد به من آموزش دهد و من از آن باید بهترین برداشت را داشته باشم تا بتوانم به حرکت ادامه دهم و مشکلات را لعنت خداوند ندانم، این باعث میشود که من دوباره حرکت کنم و به آن هدفی که دوست دارم برسم. شاید گفتنش زیاد خوب نباشد ولی دوست دارم عزیزان بدانند که واقعاً مشکلات یکجایی میتوانند ما را به صعود برسانند، یک تجربهای که خود من در مشکلات داشتهام این بود که مسافرم به پدرش یک چک داده بود، پدر مسافرم مصرفکننده است و او پول آن چک را نریخت و باعث شد مسافر من به زندان بیفتند.
ما در آن حین اسباب کشی داشتیم و خانه پیدا نکرده بودیم، دو فرزند هم داشتیم اما با این حال چون مسافرم در زندان بود باعث شد من به تواناییهای خودم پی ببرم و بدانم که واقعاً من هم میتوانم کاری انجام دهم چون خیلی وابسته به مسافرم بودم ولی این مشکل واقعاً من را به خودم آورد حتی این زندان رفتن چهقدر روی مسافرم تأثیر گذاشت و چهقدر او مسئولیتپذیر شد، بعد از آن اتفاق، زندگی من از این رو به آن رو شد و کاملاً تغییر کرد. واقعاً خدا را شکر میکنم که در کنگره بودم و کم نیاوردم و به حرکت ادامه دادم. انشاءالله که همهٔ ما به مشکلات جور دیگری نگاه کنیم و از مشکلات خود آموزش بگیریم.
و در ادامه؛ مراسم تقدیر از مسئول امتحانات دورهٔ قبل «نمایندگی حر» برگزار گردید.

تایپ: همسفر زهرا، راهنما همسفر لیلا (لژیون ششم) و همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا (لژیون پانزدهم)
ویراستار: همسفر کبری، راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ارسال: همسفر محدثه، راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
عکس: همسفر فرخنده، (مرزبان خبری)
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
517