سیزدهمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر علی رضا با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" در روز دوشنبه مورخ ۱۳ آذرماه ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد؛
.jpg)
خلاصه سخنان استاد جلسه:
سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر؛
دستورجلسه وادی یازدهم است که میگوید چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند؛
یک روز من با حال خراب و با درگیری با مواد مخدر و با تاریکیهای حاصل از مصرف مواد وارد کنگره شدم و با اوتی و در کنارش ورزش شروع به ترمیم و باز سازی جسمم کردم ولی همه میدانیم در کنار بازسازی جسم در روش کنگره واجب و ضروری است که جهانبینی بیاموزم و یکی از مهمترین منابع افزایش علم جهانبینی همین مکتوب چهارده وادی است؛
همه وادی ها بار آموزشی دارند اما هرکس با توجه به احوال جاری خودش ممکن است با یک وادی ارتباطی عمیقتر بیابد و احساس کند که از آن وادی مطالب بیشتری دریافت میکند که برای من این تعامل نزدیک با وادی یازدهم اتفاق افتاد که چیزهای زیادی از این وادی آموختم و هنوز هم برای آموختن از این وادی و کاربردی کردن آن مسیری باز پیش روی خودم میبینیم.
وادی میگوید اهریمن پس از اخراج از بهشت یارانی جمع آوری کرد و در اولین قدم دشمن را به آنها شناساند که این دشمن آدم بود که شرایطی پیش آورد تا اهریمن از خوشگذرانی های قبل از آن محروم شده و از بهشت اخراج گردد و اینجای وادی به من میآموزد که اگر بخواهم دشمنی کنم هم باید دشمنم را بشناسم که اهریمن هم در ابتدا مشخصات دشمنش را به یارانش گفت که اینها زیانکارند و ناسپاسند و پنهان کنندهء خدای خودشانند ولی به واسطه اختیار و وابستگی به مادیات میتوان گولشان زد ، و همه نقاط ضعف و قوت انسان را بعنوان دشمن بیان کرد و گفت انسان در سایه قوانین مستحکمی که به او ارائه شده زندگی کرده و آموزش میگیرد که این قوانین غیرقابل تغيير ولی قابل مخدوش کردن است؛ مثلا قوانین برای انسان دروغ را منع کرده ولی اهریمن به یارانش میآموزد که به انسان بگویند این دروغ نیست و بیانش خیر است و اگر این را نگویی ممکن است خونریزی شود و.... و اینقدر این توجیهات ادامه مییابد تا غالب شود ؛ من در زمان مصرف دوستی داشتم که میگفت دارد با مصرف مواد به خانوادهاش لطف میکند چون بدون مواد انرژی و کارایی و درآمدش پایین آمده و قادر نخواهد بود خواستههای خوانواده را برآورده کند ، میگفت پس مصرف میکنم بخاطر آنها؛ اینها همان مخدوش کردن قوانین است.
اهریمن به یارانش یک جمله طلایی میگوید که "تعادل قانون است و افراط و تفریط خواست ما" ؛ از این جمله میآموزم که در هر افراط و تفریط که انجام دهم بدون شک دنباله رو اهریمن شدهام و اصلا از یاران اهریمن شدهام چون دارم خواستههای او را انجام میدهم؛
در ادامه متن وادی میگوید پیرو حمله اهریمن و یارانش به انسان، شرایط خیلی بد شد و بازار دروغ و کینه و حسادت و... اوج گرفت و زندگی برای موجودات سخت شد و برای انسان سختتر، و میگوید شرایطی پیش آمده بود که گویی درهای الهامات آسمانی به سبب نافرمانی بشر بسته شده بود؛
بعد میگوید در این شرایط فقط کسانی میتوانستند بمانند که توان مالی و اندیشه بسیار داشتند.
اینجا هم به من میآموزد که اگر بخواهم در مشکلات زندگی حداقل به راحتی از پا در نیایم باید توان علمی و مالی ام را افزایش دهم که میگوید :
برو قوی شو اگر راحت جان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است
ضعف علمی یا مالی آدم را محکوم به شکست میکند و این مسئله در طبیعت نیز صدق میکند که در مستندهای حیات وحش میبینیم گله شیرها که حمله میکنند قویترها را نمیتوانند شکار کنند چون آنها میگریزند اما ضعيف ترها به لحاظ جسمی یا ضعف تدبیر که از گله جدا میشوند شکار میشوند، پس در قانون طبیعت است که ضعیف محکوم به فنا است.
درادامه میگوید یک چشمه برای جوشان شدن باید منبع آب ذخیره و اختلاف ارتفاع داشته باشد تا آب با فشار از چشمه خارج شود ، و رود هم با جریان دائمی خروشان خواهد شد پس نباید هیچگاه منبع رود قطع شود چون از خروش افتاده و به مرداب تبدیل خواهد شد.
حالا میگوید اگر آدمی بخواهد رود خروشان و چشمه جوشان بشود باید همین شرایط را برای خودش فراهم کند. اگر رود و چشمه به بحر و اقیانوس نرسند محکوم به فنا هستند
و هر رود یا چشمه ای ممکن است روزی بخشکد ولی اگر به بحر و اقیانوس برسد دیگر خشکیده نمیشود.
.jpg)
حالا انسان مترادفِ منبعِ آبِ آن رود، نیاز به داشتن منبع اطلاعات دارد و باید دانشش را افزایش دهد و با تغییر دائمی جایگاه در خودش انرژی ایجاد کند یا بتواند به حرکتش ادامه بدهد.
آخرین نکته که میگویم این است که گفته رودهای خروشان در مسیر خود به مشکلات فراوانی میخورند مثلا به کوه و به دره و خیلی سختی های دیگر میخورند ولی یک رود از حرکتش پشیمان نمیشود و به راهش ادامه میدهد و این برای من درسی است که اگر اینجا آمدهام و سفرم را شروع کردهام با رویت اولین مشکل پا پس نکشیده و برای تبدیل شدن به رود خروشان ادامه بدهم ، اینجا و در این سفر برای من راهی گشوده شده تا به راحتترین شکل ممکن بتوانم بزرگترین مشکلم را حل کنم اما من با اولین سختی که پیش بیاید وا بدهم و بگویم اینجا جای من نیست و اصلا از اول اشتباه کردم آمدم و میروم دنبال کارم ، یا اگر در زمان مصرف همه غرهای کارفرما را نشنیده گرفته ام تا به مصرفم برسم اما الان که در مسیر درمان هستم با اولین سنگ اندازی اش بگویم که خدا هم نمیخواهد که شرایط اینگونه است؛ میگوید اگر بخواهی رود خروشان باشی بدان که قطعا این مشکلات را پیش رو داری و حتما در امتداد این مسیر مشکلات بیشتری هم خودنمایی میکنند و برای تبدیل شدن به رود خروشان و رسیدن به بحر و جاودانه شدن باید پذیرای این مشکلات بوده و آنها را حل نمایید.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
ثبت تصاویر: مرزبان خبری (مسافر امیرحسین )
تایپ و بارگزاری و ارسال و تهیه و تنظیم: وبسایت نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
335