وادی یازدهم و تاثیر آن روی من

امروز جلسه دوم  از دوره چهل و یکم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ ویژه مسافران؛ نمایندگی ابوریحان با نگهبانی مسافر امیرحسین  و استادی راهنمای محترم مسافر محمد  و دبیری مسافر فرشاد با دستور جلسه" وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" در روز دوشنبه 13 آذرماه  1402 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خدارو شکر می کنم که بار دیگر فرصت داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و خدمت کنم.
در مورد دستور جلسه اگر بخواهم مشارکت بکنم،دستور جلسات ما که این هفته وادی یازدهم می باشد می خواهد جهانبینی را به ما آموزش دهد و مهندس می فرماید: علم جهانبینی که ما داریم در کنگره 60 کار می کنیم و دنبال یادگیری و آموزش  آن هستیم همان علم زندگی کردن است که بالاترین علم است و علوم دیگر در خدمت این علم می باشند.
چرا ما در کنگره باید جهانبینی را آموزش بگیریم؟  یک بخشی از پاسخ این سوال در وادی یازده آمده است،آن تمثیلی که این وادی بیان می کند از رود خروشان و چشمه جوشان دقیقا می خواهد همین موضوع را بیان بکند.

ما قبل از کنگره و زمانی که مواد مصرف می کردیم هم داشتیم زندگی می کردیم یا زمانی که اصلا با کنگره آشنا نبودیم و از این علم و قوانین خبر نداشتیم،الان چه فرقی کرده است؟ الان که من در کنگره هستم ودارم این علم را یاد می گیرم کجا میتوانم ازش استفاده بکنم؟ جناب مهندس در یکی از سی دی ها از مشکلات و چگونگی آن ها صحبت می کرد،این وادی به من می گوید تو باید به یک آرامشی برسی و آن چشمه ای که قرار است جوشش داشته باشد و تبدیل به یک رود خروشان بشود قرار است به یک آرامشی برسد و این آرامش کجاست؟ و به چه دردی میخورد؟ یک مثالی مهندس می زد و می گفت مشکلات زندگی برای ما مثل یک ساختمانی است که پر از لوله کشی است و یک جایی آن لوله کشی نشتی دارد و آمده سقف را خیس کرده است در واقع سقف نم دارد میگوید: ما می توانیم نسبت به این موضوع بی تفاوت باشیم یا در نهایت یک پولی بدهیم تا کسی آن را تعمیر کند.

ما در کنگره می گوییم که درمانگر خود ما هستیم و مشکلاتمان را خودمان باید حل بکنیم برای این که آن آموزش را بگیریم،حالا اگر از کنار این آموزش ها ساده رد شویم و بهشان فکر نکنیم و دنبال راه حل نباشیم در نهایت آن آسایش و آرامش از من گرفته می شود و آن نشتی لوله ها بیشتر و بیشتر می شود و باعث می شود آن سقف روی سر من خراب شود.
این قضیه در صور پنهان هم هست و هر مشکلی را باید در درون خودمان حل بکنیم و اگر توانستیم در درون خودت حل بکنیم آن وقت می توانیم بیرون هم آن را اجرا بکنیم،در درمان اعتیاد هم همینطور است اول راه حل و پروتکل پیدا می شود و بعد من می آیم طی 10 ماه این را اجرایی می کنم و وقتی اجرایی شد آن مشکل حل می شود و گویی من آن مسیر را رفتم و به آن آسایش و آرامش رسیده ام.

و این تمثیلی که وادی یازدهم بیان می کند بنظر من همین است و می گوید اگر می خواهی از این تاریکی خارج شوی مانند آن رود باش که هدفش رسیدن به آن آرامش است.

مرزبان کشیک: مسافر محسن

عکاس: مسافر اصغر

 تنظیم و ارسال گزارش: مسافر مرتضی