English Version
This Site Is Available In English

با اجرای فرامین الهی درون و بیرون یکسان می‌شود

با اجرای فرامین الهی درون و بیرون یکسان می‌شود

بالاترین هنر و علم؛ علم و هنر زندگی‌کردن است، زندگی مانند بندبازی است که فرد باید تعادل خود را حفظ کند، با فراگیری علم بیشتر فرد روابط نیکویی با دیگران دارد که سرشار از آسایش و آرامش می‌باشد، اما بدون علم زندگی در هر قسمتی ایجاد تشنج و مشکلات می‌نماید و باعث تخریب خود و دیگران می‌شود، حتی ادیان الهی برای آموختن هنر و علم زندگی آمدند و نکته حائز اهمیت؛ اجرای قوانین و فرامینی است که از نیروی برتر برای بهبود وضعیت انسان‌ها ابلاغ گردید و شاید برخی افراد برداشت دیگری از مذهب داشته باشند به‌عنوان‌مثال؛ کلام‌الله در مورد خمر اشاره‌کرده؛ "یسئلونک‌َ عنِ الخَمر" قرآن در پاسخ افرادی که در مورد خمر می‌پرسند به زیبایی فرموده؛ خمر برای انسان منافعی دارد، اما ضرر آن بیش از منافع می‌باشد، بنابراین از آن اجتناب و پرهیز کنید که عملی شیطانی است. هیچ شخصی منکر منافع الکل یا شربت اپیوم تینکچر نیست، اما در صحبت‌های قبل گفته شد؛ خمر یعنی پرده، حجاب و پوششی که بر روی افکار، اندیشه و شخصیت انسان کشیده شود به‌عنوان‌مثال؛ مصرف شیشه باعث حجاب بر روی اندیشه و تفکر، عدم تعادل و تغییر شخصیت فرد می‌شود، در علم زندگی استفاده یا عدم استفاده از خمر به‌دلیل ثواب یا گناه آن نیست، بلکه در حقیقت ضرر آن به خود فرد بازمی‌گردد و بسیاری مسائل و مشکلات برای فرد به‌وجود می‌آید.
قوانین الهی هنر زندگی‌کردن را می‌آموزند و ما را از عواقب انجام کارهایی مانند غیبت آگاه می‌کند و الحق که عمل به آن بسیار سخت است چراکه بین گفتن تا عمل‌کردن از زمین تا کره مریخ فاصله دارد، در عمل پرهیز از ضد ارزش‌ها و رفتن به سمت ارزش‌ها کار آسانی نیست، بنابراین از خود دلگیر نشوید که چرا هنوز کارهای من مرتب‌نشده است؟ درواقع برای ادامه حیات خود باید هنر زیستن را فراگیریم تا با دیگران روابط خوبی داشته باشیم با دیگران درگیر اصطکاک نشویم و آنچه را برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران نیز نپسندیم، زیرا کل خلقت و سیستم برای درست‌ زیستن انسان‌ها آفریده‌شده است، البته با دو کلمه قادر نیستیم علم زندگی را فراگیریم و نیاز به توان بالایی می‌باشد.
درون و بیرون در حقیقت همان ظاهر و باطن انسان است به این دلیل باید هنر و علم زندگی را بیاموزیم، بنابراین در ابتدا بایستی اضطراب، ناامیدی و افسردگی درون ما حل شود و تا زمانی‌که درون ما ناآرام باشد یا تا زمانی‌که روابط ما با دیگران حل‌نشده یعنی هنوز هنر زندگی‌کردن را یاد نگرفتیم، زیرا همه مطالب از درون حل می‌شود به‌عنوان‌مثال؛ باید فرد را از درون ببخشم یا از درون فردی را دوست داشته باشم تا این اتفاق در بیرون نیز تراوش کند در غیراین‌صورت ایجاد مشکل می‌کند یا در ابتدا فرد مصرف‌کننده باید مواد را درون خود رها کند تا بیرون موفق باشد، البته به‌مرورزمان حل می‌شود، حتی برای خواندن نماز یا گرفتن روزه باید از درون حل شود که این کار واجب چنین خوبی‌هایی دارد یا قهر و آشتی یا تحصیل در دانشگاه و یا هر کاری باید ابتدا از درون راضی باشیم و لذت ببریم، سپس آن را انجام دهیم. نکته حائز اهمیت این‌که هر چیزی را باید در جهان ذهنِ درون و سپس در جهان بیرون حل کنیم تا جهان بعدی قادر به استفاده از آن باشیم.
استاد می‌گوید؛ در گروه تحقیقاتی ما همه درون و برون خود را یکی کردند و با دوستی و عشق ادامه می‌دهند. واژه محبت با دوستی و عشق تفاوت دارد، دوستی زمانی برقرار می‌شود که انسان از مصاحبت با فرد مقابل خود لذت ببرد و از ادامه دوستی محبت پدیدار می‌شود، البته محبت برمبنای دوستی است و زمانی‌که با شخصی دوست هستید برمبنای آن نسبت به دوست خود معرفت پیدا می‌کنید و دانایی شما بیشتر می‌شود، البته اگر معرفت در جهت شر باشد در ادامه محبتی وجود ندارد، معرفت و شناخت در جهت خیر باعث ایجاد محبت و شروع دوستی است، زمانی‌که دو نفر از سر پنهان یکدیگر مطلع باشند بین آن‌ها محبت به وجود می‌آید و به این معنا نیست که تمام جزئیات زندگی خود را بیان کنیم، زمان بیان مشکل با دوست خود ترس از قضاوت ندارید، زیرا بین شما محبت ایجادشده است. از خیر محض محبت پدید می‌آید و در اوج محبت، عشق نمایان می‌شود که این عشق به خالق و همچنین عشق به مخلوق می‌باشد.
در طول مسیر باید با محبت، دوستی و عشق عجین شده باشیم. همه افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند همین هدف را دنبال می‌نمایند تا شخصی به درب بسته برخورد نکند. اگر درون و بیرون یکی نباشد و دوست داشتن درونی وجود نداشته باشد به درب بسته برخورد می‌کنیم. بدون فراگیری هنر زندگی مرتب با درب بسته برخورد می‌کنیم، البته با اجرای فرامین الهی درون و بیرون یکسان می‌شود و با استفاده از دوستی، محبت و عشق به نتیجه مطلوب می‌رسیم چنان‌چه با عشق‌ ورزیدن به کار اصلاً احساس خستگی نمی‌کنیم. الگوهای خلقت همه یکی هستند و تمام قوانین حاکم بر یک سلول همانند قوانین حاکم بر کائنات است و در تمامی آفرینش یکسان‌بودن مطالب و الگوها به چشم می‌خورد. در مسیر حرکت برای یافتن آگاهی به شما کلید و اطلاعاتی از فجور یا تقوا الهام می‌شود، بنابراین تا فرصت هست باید مسائل و مشکلات جهان فیزیکی خود را حل کنیم.
مسائلی که بیان می‌کنیم به جهت یکی‌شدن درون و برون انسان و خلوص افراد است، آیا گمان می‌کنید رساندن اطلاعات به اشخاصی که به درجه‌ای از بخشش نرسیده‌اند، مفید است؟ میخ آهنین نرود در سنگ و تا شخص به درجه‌ای از بخشش نرسیده باشد صحبت در او اثری ندارد، پهلوانان در کنگره از وضعیت مالی بالایی برخوردار نیستند، اما با کمال میل این بخشش را انجام می‌دهند، زیرا به درک و آگاهی بخشش رسیدند و ادعا دارند که مال به افرادی تعلق دارد که بتواند ببخشد و از این بخشش لذت می‌برند و حتماً خداوند به آن‌ها کمک می‌کند، زیرا بنابر آیه خداوند این بخشش معامله به خداوند است و وعده خداوند هرگز دروغ نیست. انسان در هر مورد باید به درجه‌ای از درک و فهم رسیده باشد تا موضوع را بپذیرد، البته استاد حدود ۲۷ سال پیش به شاگرد تأکید می‌کند؛ برای این صحبت‌ها ارزش قائل باشیم و این مطالب باید به دست کسانی برسد که از آن به نفع ساختن خود و اصلاح درون و بیرون خود بهره می‌برند و مانند کتابی نباشد که یک‌مرتبه بخوانند و به گوشه‌ای بگذارند، همیشه مدنظر باشد مانند کتاب ۶۰ درجه که در هر مطالعه به مطالب جدیدی پی می‌بریم با افزایش آگاهی، درک از کتاب بیشتر می‌شود و این مطالب ارزشمند برای کسانی که به دنبال یافتن مطالب هستند و یافت نمی‌کنند به آن دست یابند. به‌هرحال باید درون و بیرون را اصلاح کنیم و هر چیزی اول باید در درون حل شود، زیرا هدف از خلقت این است که در درون حل شود تا به بیرون تراوش کند، بنابراین باید مقدمات کارها را در ذهن خود فراهم و سپس به‌آرامی اجرا کنیم تا به مراحل بالاتر برسیم.

به‌قلم؛ همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون بیست‌وپنجم)

عکس؛ همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال؛ همسفر خدیجه (لژیون متفرقه)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .