لژیون ویلیام وایت نمایندگی پارک طالقانی با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند) و تأثیر آن روی من» و تولد یکسال رهایی راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه به راهنمایی و استادی راهنمای ویلیام وایت همسفر اکرم در روز جمعه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۷:۳۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
همیشه دستور جلسهها رابطه مستقیمی با تولد هر شخص دارد. چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس میرسند، همه ما موظفیم که به این بحر و اقیانوس برسیم؛ حال این بحر میتواند رسیدن به علم و دانش باشد یا عشق به خداوند، هرکسی یک تعریفی از آن دارد. اصل این است که بهواسطه این آمدن و رفتنها، اندوختههایم بیشتر از قبل باشد. سکون بر هیچ موجودی جایز نیست و سکون؛ یعنی سقوط. هیچ موجودی در جهان در حال سکون نیست و این وادی این موضوع را بیان میکند. من باید رونده و در حال کسب علم باشم، باید امروزم با دیروزم فرق داشته باشد، باید دریافتی داشته باشم و در قبال این دریافتها یک پرداختی داشته باشم. این پرداخت میتواند خدمت کردن، امتحان دادن، راهنما شدن و شرکت در لژیون ویلیام وایت باشد. در این دریافتها و پرداختها باید تبدیل به آن رود خروشان بشوم.
حال رابطه تولد معصومه با وادی یازدهم چه چیزی است؟ ایشان وقتی وارد لژیون ویلیام وایت شد؛ برای خوردن آدامس نیکوتین بسیار مقاومت میکرد. خدا را شکر از الگوهای بدون نقص لژیون درس گرفت و به این نتیجه رسید که لژیون ویلیام وایت لژیون خود او است، کاری به مسافر و یا دیگران نداشته باشد، همه مسائل را پشت در بگذارد، در لژیون ویلیام بنشیند و هدف این است که به درمان برسد. ایشان سفر خوبی داشت به درمان رسید، امتحان داد و راهنمایی ویلیام وایت قبول شد. شال خدمت را از دستان مهندس گرفت، لژیون دایر کرد و انشاءالله بهزودی اندکاندک جمع یاران میرسند.
به یاد دارم از زمانی که تشکیل لژیون دادم تا زمانی که اولین رهجو آمد ۸ ماه زمان برد؛ بهقولمعروف چشم انداختم و راه را نگاه کردم تا اندکاندک جمع یاران به لژیون پیوستند. سرمنشأ لژیون ویلیام وایت ستارخان راهنمای ویلیام وایت همسفر شهلا هستند. هر رهایی که در ستارخان و هر حال خوشی که به بچههای ویلیام وایت میرسد؛ باعث آن در وهله اول خداوند، آقای مهندس، راهنمای ویلیام وایت همسفر جلالی و بعد راهنمای ویلیام وایت همسفر شهلا است. ایشان از آکادمی به نمایندگی ستارخان میآمدند و دوباره برمیگشتند و بسیار برای لژیون ویلیام وایت ستارخان زحمت کشیدند.
برای راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه افق بسیار بلندی میبینم. در ایشان پتانسیل و منابعی ذخیرهشده که شرط وادی یازدهم است؛ انشاءالله لژیون پر باری داشته باشند. یک نفر هم که با دستان ما که دستان پنهان خداوند هستیم، درمان شود بسیار لذتبخش است.
مشارکت راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه
جانا به خرابات آ تا لذت جان بینی
جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه
در یک روز سرد زمستانی خورشید با تمام عشق شروع کرد به تابیدن روی برفها که منابع و ذخایر زمینی بودند. برفها تبدیل به رودهای روانی شدند که مایه حیات بودند. دراینبین قطرهای به نام معصومه شروع به سرکشی کرد و از انشعاب اصلی جدا شد، زیان کرد، ناسپاس شد و بهواسطه افکار مخرب، رسید به جادوی هفترنگی به نام خمر (نیکوتین) که پرده و پوشش بر روی عقل کشید. رسید به فاضلابهای جوشانی که در تاریکی مطلق در حال گندآبها بود. یادم افتاد که اگر بر مادیات سوار شوم، میتوانم اهریمن را شکست دهم. درخواست بازگشت کردم و خداوند گفت: «برای توبه لازم است فرامین را اجرا کنی». من حرکت کردم، به رسیمان الهی چنگ زدم و پیمان بستم که خودبین نباشم، گمان بد نبرم، عیبجو نباشم، حق را ناحق نکنم و همواره تفکر و تعقل کنم. در مسیر برگشت، برای رسیدن به رودهای خروشان دو راه بیشتر نداشتم؛ منابع و اطلاعاتی که به دست آورده بودم را در درون خود نگهدارم؛ مثل آن کویر لمیزرعی باشم که هیچ روئیدنی ندارد یا مثل چشمهای زلال باشم که در حال بازپرداخت است و برای گیاهان، حیوانات و موجودات مایه شعف و حیات است.
بهواسطه شال خدمتی که به من عطا شد تصمیم گرفتم تا خروشان باشم، میدانستم که در مسیر حرکت به موانع زیادی برخورد میکنم و مسیرم هموار نیست؛ اما درنهایت به منبعی از انرژی میرسم که ازآنجا انشعاب یافتهام و آن اقیانوس قدرت مطلق الله است. از چشمههای جوشانی که مرا در این مسیر هدایت کردند؛ مثل راهنمای ویلیام وایت همسفر جلالی که با تهور و بهتنهایی این مسیر را هموار کردند، تشکر میکنم. از راهنمایان همسفر شهلا و همسفر اکرم که عصاره جان و تمام علم و آگاهیشان را در اختیارم گذاشتند و درنهایت جناب مهندس که منبع نور و انرژی هستند، متشکرم.
مشارکت مسافر نیکوتین سپیده
به راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه که بسیار برایش خوشحالم، این روز قشنگ را تبریک میگویم؛ موقعی که میخواست شالش را تحویل بگیرد و خدمت کند، نیروهای اهریمنی بهشدت در ایشان نفوذ کرده بودند که این خدمت را نگیرد و لژیون تشکیل ندهد؛ اما از جایی که خواستهاش را داشت، در آزمون ویلیام وایت هم قبولشده و خواستش با خواست الهی همسو بود، این اتفاق مبارک افتاد. با حرکت در مسیر خواسته همان رودی خواهد شد که حتماً به بحر و اقیانوس خواهد رسید؛ مطمئنم که خیلی زود در زمان مناسب رهجوهایی مثل خودش، بسیار قوی، پخته و عالی به ثمر خواهند نشست.
مشارکت مسافر نیکوتین نسرین
این روز زیبا را به راهنمایان ویلیام وایت همسفر شهلا، همسفر اکرم و همسفر معصومه تبریک میگویم. وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم ایشان را داخل لژیون دیدم که صحبت میکنند و اشک میریزند؛ ولی بعدها شاهد بودم که چقدر حالشان بهتر شده، لبخندهای قشنگی میزدند و بهنوعی تلاشهای ایشان را میدیدم. راهنمای ویلیام وایت همسفر اکرم اشاره کرد که ۸ ماه زمان برد تا رهجو جذب کند، امیدوارم برای راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه زودتر اتفاق بیفتد، ولی معمولاً میگویند: رهجوها هم مثل راهنمایشان میشوند.
مشارکت مسافر نیکوتین زهرا
این روز عزیز را به شما و راهنمایان ویلیام وایت همسفر جلالی، همسفر اکرم و همسفر شهلا تبریک عرض میکنم و امیدوارم لژیونی پر از موفقیت داشته باشید. درباره دستور جلسه وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند)، امروز فکر میکردم اگر ما واقعاً تلاش کنیم بالاخره به آگاهی میرسیم و نتیجه تلاشمان را میبینیم، همانطور که شما تلاش کردید و امروز در این جایگاه قرار گرفتید.





رابط خبری: مسافر نیکوتین سپیده رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر اکرم، نمایندگی ستارخان
ویراستاری و ارسال: مسافر نیکوتین زهرا رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر مریم، نمایندگی سلمان فارسی
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
2632