هفتمین جلسه از دور چهل و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره 60، نمایندگی پارک لاله با استادی راهنمای محترم مسافر بهروز، نگهبانی مسافر افشین و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش " یکشنبه 4 آذر 1402 ساعت 6 صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهروز هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم و از نگهبان جلسه، دبیر ارجمند و تمام خدمتگزاران پارک لاله تشکر میکنم که به من فرصت خدمت در این جایگاه را دادند.
دستور جلسه امروز جهانبینی در ورزش است. به نظر من هر کاری در زندگی مانند غذا خوردن، راه رفتن، حرف زدن و هر چیز دیگری که فکر کنیم نیاز به جهانبینی دارد. ورزش کردن هم از این قاعده مستثنا نیست.
کنگره 60 یک مثلث دارد که به نام مثلث درمان شناخته میشود و اضلاع آن شامل جسم، روان و جهانبینی است. هرکدام از این سه ضلع برای درمان، نیاز به یک مکمل یا دارو دارد. داروی جسم، همان شربت OT است که طی ده ماه مصرف میشود؛ داروی جهانبینی هم همان لژیونها، کارگاههای آموزشی، جزوات، کتابها و سیدیهایی میباشند که جناب مهندس در اختیار ما قرار میدهند. شما برای درمان جهانبینی باید چند صد ساعت آموزش ببینید تا به حال خوش برسید؛ اما داروی ضلع سوم که روان است، خدمت کردن است.
اگر در کنگره 60 خدمت کنیم، روان ما هم به درمان و حال خوب میرسد. من قبلاً در قسمت OT خدمت میکردم و در حال حاضر در قسمت مرزبانی مشغول خدمت هستم و متوجه شدهام اکثر کسانی که برگشت میخورند، کسانی هستند که در سفر خودشان خدمت نکردند و بعد از رهایی خود، کنگره را رها کردهاند.
جهانبینی قواعد زندگی یا به بیانی دیگر نوع نگاه ما به زندگی است. جهانبینی در ورزش هم به همین شکل است، من قبل از ورود به کنگره در لیگ تهران در رشته فوتبال فعالیت داشتم. در آن زمان هر کاری میکردم که در یک مسابقه پیروز شویم. آن زمان اصلاً برای من مهم نبود چطور و چگونه؛ بلکه هدف فقط پیروز شدن در مسابقه بود؛ اما در کنگره به این شکل نیست! در مسابقات کنگره ۶۰ اصلاً برد و باخت مطرح نیست یا بهتر بگویم اصلاً کلمهای با عنوان باخت وجود ندارد؛ بلکه آموختن است.
ما باید از خودمان بپرسیم که اصلاً برای چه ورزش میکنیم، هدف ما از ورزش کردن چیست! در خارج از کنگره وقتی شخصی مسابقهای را میبازد، حالش خوب نیست و یادش میرود اصلاً برای چه چیزی ورزش میکند؛ اما در اینجا به ما آموزش میدهند که ورزش کردن برای رسیدن به حال خوب و تعادل است و به همین دلیل ورزش اهمیت بسیاری دارد.
ما در کنگره پارکهای متعددی برای ورزش کردن داریم؛ مانند پارک طالقانی، پارک لاله و... افراد ساعت 5 صبح در این پارکها حضور پیدا میکنند. شما اگر در روزهای مشخص، خارج از ساعات حضور اعضای کنگره به این پارکها بروید، امکان ندارد که شاهد یک دعوا و مشاجره نباشید؛ اما برای مثال در روزهای جمعه با وجود حضور بیش از هزار نفر از اعضای کنگره در این پارکها، امکان ندارد بحث و یا دعوایی پیش بیاید.
در دوره قبلی مسابقات فوتبال کنگره، بیش از 66 تیم شرکت کردند و مسابقات بدونِ هیچگونه مشاجره و بحثی انجام شد. یک موضوع جالب که من شاهد آن بودم، آماری بود که با کمک آقای مهدی اعرابی، نگهبان فوتبال به آن رسیدیم و نکته این بود که اکثر تیمهای فوتبالی قوی در این مسابقات که درگیر اعتراض میشدند، بهمرور از دور مسابقات حذف میشدند.
ما اینجا آموزش میبینیم که بهجای برد و باخت به دنبال حال خوب و تعادل باشیم و شعار کنگره این است که یا میبریم یا میآموزیم.
پهلوانی هم در کنگره به جامه نیست به جان است؛ یعنی باید درون زیبا باشد. در گذشته معماری زورخانهها بهگونهای بود که درب ورودی آن را کوتاه میساختند تا هنگام ورود، شخص خم بشود و مفهوم آن این بود که در این مکان جایی برای بحث و خط و نشان کشیدن نیست. من فکر میکنم که قواعد کنگره نسبت به هرجایی متفاوت است و جهانبینی است که باعث تفاوت در این امر شده.
نکته دیگری که میخواستم به عرض شما برسانم این است که جهانبینی در ورزش فقط جوانمردی نیست؛ بلکه قسمت دیگر آن یادگیری قواعد بازی و آموزشهایی است که در حین ورزش ارائه میشود. اگر قواعد بازی را بلد نباشیم، باعث ایجاد تأثیر منفی در حال دیگران میشویم و این نکته بسیار مهمی است. هر کاری که ما میخواهیم انجام بدهیم و یا هر ورزشی، ابتدا باید آموزش و تفکر را نسبت به آن داشته باشیم.
من سه سال پیش در جام سردار، در یک تیم فوتبال حضور داشتم و در یک مسابقه تیم ما با نتیجه یک بر صفر عقب بود، در دقایق آخر در یک فرصت مناسب برای گلزنی و رسیدن به حداقل نتیجه که تساوی بود، دروازهبان تیم حریف به زمین افتاد و یکمرتبه راهنمای ما توپ را با دست برداشت، من از این کار او بشدت تعجب کردم و با خودم میگفتم این چطور امکانپذیر است که یک فرد به این جایگاه برسد! این همان وجه تمایزی است که گفتم، اینکه فکر کنیم من به یک جایی رسیدم، حالم خوب است، مشکلی ندارم و هر کاری کنم دیگر بهم نمیریزم، یک اشتباه بزرگ است. حرکت انسان یا رو به جلو است و یا سقوط، درجا زدن وجود ندارد.
امیدوارم همه در کنگره حرکت رو به جلو داشته باشیم و به حال خوش برسیم.
خیلی ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
نگارش و پیادهسازی: مسافر محسن و مسافر محمدحسین.
- تعداد بازدید از این مطلب :
446