English Version
This Site Is Available In English

دستور جلسه" جهان بینی در ورزش

دستور جلسه

امروز یازدهمین جلسه از دوره سی و نهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی ابوریحان با استادی راهنمای محترم مسافر عیسی و نگهبانی  مسافر کوروش و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه" جهان بینی در ورزش " در روز شنبه چهارم آذر ماه  1402 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

تشکر و قدردانی می کنم از لژیون نهم که امروز خدمتگزار بودند و این افتخار را به من دادند که اینجا باشم و خدمت کنم و بتوانم آموزش بگیرم، به دوستانی که امروز شال راهنمایی گرفتند تبریک می گویم، به کسانی که دیروز رها شدند تبریک می گویم و همچنین به تیم فوتبال شعبه برای برد دیروز تبریک می گویم.

من برای چه باید ورزش کنم؟ کار کنگره درمان اعتیاد است و مثلث درمان شامل جسم، روان و جهان بینی است، یکی از فاکتورهای مهم درمان جسم است، قبل از اینکه وارد بحث جسم شوم نگاهی به گذشته می کنیم و اینکه چه شد که ما معتاد شدم؟ فقط این را می دانم که همه آنچه به عنوان داشته های من بوده است و همه علم و جهان بینی من، من را راهی دنیایی به نام اعتیاد کرد، دنیایی که همه ما تجربه کردم، اعتیاد، اعتیاد است و هیچ فرقی هم نمی کند و تاریکی هم تاریکی است.

این اتفاقات برای ما رقم خورد تا وارد کنگره شویم، بعضی می گویند که من 10 سال طول کشید تا وارد کنگره شوم، برای همه متفاوت است، این مقدار، مقدار اعتیاد زمینی من است، خدا می داند که من در گذشته ها چقدر در اعتیاد بوده ام و چند هزار بار آمده ام و رفته ام، هزاران سال درگیر اعتیاد بوده ام تا امروز پایم به کنگره باز شده است. آنچه توسط اساتید کنگره گفته می شود، به آقای مهندس گفته می شود که کنگره را راه اندازی کنند و ایشان می گویند نیروها و انسان ها از کجا می آیند؟ و اساتید به ایشان می گویند که ما می فرستیم، همیشه نیروها از بین بهترین ها انتخاب می شوند، شاید ما در زندگی های گذشته بهترین بودیم که توسط اساتید به کنگره فرستاده شده ایم، به اعتقاد من ما در زندگی های قبلی حتما نمره قبولی گرفته ایم که اکنون در کنگره هستیم، هر کدام از ما هم به طریقی به اینجا راهنمایی شده ایم، حال اینکه اینجا چگونه حرکت می کنیم بستگی به خودمان و میزان خواست و تلاش ما دارد.

حرکت در کنگره فقط یک کلمه است و آن هم چشم گفتن به راهنماست، اگر این مورد را درست انجام دهیم همه چیزمان درست می شود.

در مورد جهان بینی در ورزش و در مورد جسم، آقای مهندس می فرمایند که بدن ما 37.2 تریلیون سلول دارد که تک تک آن ها به مواد مخدر آغشته شده و بمب اتمی مواد مخدر این جسم را از تعادل خارج کرده است و باید به تعادل برگردد، سه پارمتر را مطرح می کنند که یکی تغذیه سالم است، یکی آب و هوای خوب است و یکی هم ورزش است، خدا را شکر که به واسطه پارک طالقانی همه این پارامتر ها برای ما فراهم است.

در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد یکسال رهایی حامد را داریم، همه راهنماها شرح حال کاملی از رهجویشان می دهند، هیچ کدام از این ها را من ندارم، فقط این را می دانم که حامد گذشته ای قبل از اعتیاد داشته، گذشته ای در زمان مصرف و بعد هم سفری در کنگره، در دو مورد اول خود حامد و همسفرش می توانند بیایند و صحبت کنند، ولی من فقط در مورد روند درمانش چند مسئله را می گویم، این که درمان اعتیاد انجام شده و درمان سیگار نیز انجام شده است و خدمتگزار هست یا خیر، در زمان رهایی حامد ما به اتفاق آقای باباکوهی خدمت آقای مهندس رفتیم و درمان سیگار و اعتیادش هم زمان انجام شد که این موضوع باعث خوشحالی آقای مهندس شد، حامد در لژیون سردار هم خدمت می کند و هم خودش و هم همسفرش دنور هستند، برایش آرزوی چایگاه پهلوانی دارم، این تولد را به خودش و به همسفرش و در راس به جناب آقای مهندس تبریک می گویم.

خلاصه صحبت های مسافر حامد:

من در زمان مصرف دوتا تخریب بزگ داشتم، یکی دروغ می گفتم و دروغ هایی که می گفتم هیچ سودی برایم نداشت و به واسطه دروغ گفتم مجبور بودم دروغ های بیشر و بیشتری بگویم و تخریب دوم بد قول بودنم بود و سعی می کردم این دو عادت بد را وارد خانه نکنم ولی به واسطه مصرف مواد ناخداگاه این عمل ناشایست انجام می شد.

یکی از علت های برگشت خوردنم پا دردم بود، که با آقای اشکذری مشورت کردم و برنامه آناتومی به من دادند و با همان برنامه نود درصد مشکل من حل شد، این تجربه را برای عزیزان سفر اولی گفتم که اگر این مشکل را دارند، برنامه آناتومی را اجرا کنند.

من با حال خوب و انگیزه بالایی وارد کنگره شدم چون همسفرم در کنگره در حال خدمت کردن بود ولی بعد از شروع به سفرم حالم خراب شد و بعد از ورود به لژیون راهنمای محترم آقا عیسی معجزه کردند و مثل یک خمیر در دستان راهنما بودم و روز به روز حالم بهتر و بهتر شد.

در آخر از راهنمای عزیزم، همسفرم و راهنمای هفسرم تشکر می کنم.

خلاصه صحبت های همسفر نسرین:

خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفته ام، از جناب مهندس و خانواده محترم متشکر و سپاسگذارم.

یک موقع راهنمایم به من گفتند، به جایی خواهی رسید که می گویی خدا را شکر که همسرم یک مصرف کننده بود و من به این واسطه وارد کنگره شدم.

حامد در زمان مصرف حتی آن موقع که در اوج مصرف بود خانواده را اذیت نمی کرد. زمانی که حامد برگشت خورد آنقدر بهش ایمان داشتم که درون خانواده( خواهر و برادرش) ازش حمایت می کردم با اینکه می دانستم در حال مصرف کردن مواد هست، به این دلیل بود که من در کنار راهنمای عزیزم و خواهر لژیونی هایم انرژی می گرفتم و حال خوبی داشتم.

مرزبان کشیک: مسافر محسن

عکاس: مسافر محمد

تنظیم و ارسال گزارش: مسافر محمدصالح

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .