با کدام کلام و شعر میتوان شما را توصیف کرد، آنان که راه تو را یافتهاند مانند چراغی میشوند در جهت روشنایی و برای آنها که خواستار نور هستند، نوری که مثل خورشید درخشان میتابید و هر کسی با توجه به ظرفیت خودش آن را جذب میکند و آنگاه که ظلمات راه خود را پیدا میکند و موقعی که دست بینشان خود را به آسمان بلند میکند، ملائکه تو را میستاید.
ياد روزهایی میافتم که من و مسافرم از همهجا رانده شده بودیم و آنگاه روزنه امید پیدا شد و آنجا جمعیتی از احیای انسانی کنگره۶۰ بود. خداوند را هزاران بار سپاس میگویم که به من صبر عطا نمود تا با دیدبانی بینا و گوشی شنوا و قلبی که بتوانم آنچه که در درونم است را بر روی کاغذ بیاورم.
همسری به من عطا نمود که نمیدانستم سالها مصرفکننده است و خداوند من را با او مورد آزمایش و امتحان قرار داد تا بداند چند مَرده حلاج است. همسرم ترکهای زیادی انجام داد؛ اما بیفایده بود، فقط در عرض دو سه ماه و با عذاب و شکنجههای زیادی را تحمل میکرد و با آموزشهای کنگره ۶۰، من را آرام و بینا کرد و چشم من را بر روی حقایق گشود. خداوندا به تو پناه میبرم تا از شر بزرگترین دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است.
اینجا بود که فهمیدم، همسفر بودن لیاقت و صبر عظیم میخواهد و با وجود اینکه من با مسافرم سفر نکردم به دلیل اینکه حال خوبی نداشتم و نتوانستم در کنار مسافرم سفر کنم و مسافرم به تنهایی سفر کرد. خدا را شکر که مسافرم رها شد و اکنون از خداوند سپاسگزار هستم که من را در این راه قرار داد تا به جایی برسم که بدانم طبیعت طبق عدالت رفتار میکند.
ما انسانها؛ اگر کار اشتباه انجام میدهیم، باید آن را قبول کنیم؛ پس عدالت پا بر جاست. خداوند را شکر که لیاقت همسر بودن را به من داد و از خداوند مهربان میخواهم که به من نظر کند تا بتوانم همسر، همراز، همراه و همسفر خوبی برای مسافرم باشم. امیدوار هستم خداوند اذن همسفران دیگر را به کنگره صادر کند شاید کمی دیرتر؛ اما حتماً و قطعاً صادر خواهد شد.
نویسنده: همسفر مینا رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
تایپ: همسفر طاهره رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر جمیله رهجو راهنما همسفر زهرا ( لژیون دوم)
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
152