سلام دوستان سحر هستم یک همسفر: یادگیری و معرکهگیری دو مقوله کاملا متضاد با یکدیگر هستند؛ یعنی اینکه هرگاه یک قسمت شروع به کار و فعالیت کند، قسمت دیگر از کار میافتد. اینجا دو راه در مقابل ما قرار میگیرد که اگر با بینش و آگاهی راه درست را انتخاب کنیم، بهصورت اتوماتیک راه دوم نمیتواند فعالیت کند. اگر به دنبال معرکهگیری باشیم فرصت یادگیری را از دست میدهیم و وارد حاشیههای زندگی میشویم و مدام بهانه میگیریم، ولی اگر به دنبال یادگیری باشیم دیگر فرصت فکر کردن به حاشیهها و مطالب غیرضروری را نداریم.
یکی از اهداف آفرینش انسان آموزش دیدن، یادگیری و همچنین خدمت کردن است. انسانی که از آموزش فاصله بگیرد، مانند آب راکد است. اگر در زندگی روزمره خود نیز مشغول یادگیری و عملی کردن آموزشهایی که گرفتیم باشیم، قطعاً حال خوش و آرامش در زندگیمان جاری میشود که این دستور جلسه شامل حضورمان در کنگره نیز است که اگر به فکر یادگیری، آموزش و عملی کردن آنها باشیم، قطعاً از معرکهگیری و در حاشیه بودن فاصله پیدا میکنیم و میتوانیم به اهدافی که مد نظر ما و کنگره است نزدیک شویم، زیرا وعده خداوند دروغ نیست.
سلام دوستان تهمینه هستم یک همسفر: از زمان ورود به کنگره اگر خواهان درمان با آموزشها و یادگیری آنها باشیم، میتوانیم این دستور جلسه را در زندگی کاربردی نماییم و با عمل کردن به آن به آرامش برسیم.
ما به عنوان همسفر یا مسافری که وارد کنگره میشویم، وظیفه تک تک ما این است که در درجه اول خودمان را اصلاح کنیم و خودمان را بشناسیم و دوربین را روی رفتار خودمان زوم کنیم و ایراد خود را برطرف کنیم و با آموزش و یادگیری آنها و در انتقال به دیگران کوشا باشیم، اگر در حاشیه یا معرکهگیری باشیم، اولین لطمه را به خودمان میزنیم.
تمام سیستم کنگره ۶٠ بر مبنای الگو است، الگو باید بینقص و عیب باشد، باید راهنما را الگوی خود قرار داده و حرمت و قوانین را اجرا کنیم. تمام هدف کنگره رساندن یک فرد به درمان، صلح و آرامش است و این زمانی صورت میگیرد که در صراط مستقیم باشد و به درستی آموزشها را بگیرد.
معرکهگیری از کمبود دانش، حسادت، منیت و خودخواهی بهوجود میآید. هر شخصی در هر کاری اگر عشق و ایمان نداشته باشد موفق نخواهد شد، کسانی که آموزش میگیرند و خدمت میکنند صددرصد به درمان میرسند، امیدوارم بتوانیم به درستی خدمت کنیم و وارد معرکه نشویم، باید سپاسگزار و قدردان کنگره باشیم.
سلام دوستان حنانه هستم یک همسفر: من وقتی متوجه شدم که دستور جلسه هفتگی در مورد رابطه یادگیری و معرکه گیری است، متنی به ذهنم خطور کرد که اینگونه بود؛ اگر بنایی آباد باشد اما ساکنان آن خراب باشند آن بنا هم کم کم رو به نابودی و خرابی میرود اما ساکنان آباد بناهای خراب و یا ویرانهها را هم میتوانند احیا نمایند.
اگر ما در کنگره ثابت قدم باشیم و برای اهداف و پیشرفت و آبادی این مکان تلاش کنیم و خدمتگزار لایقی باشیم قطعاً اگر بنایی هم خراب باشد میتوانیم آن را با علم، آگاهی و آموزش لازم بازسازی کنیم.
اما در مورد رابطه یادگیری با معرکهگیری؛ برای مثال افراد معرکهگیر هیچ وقت اشتباهات خود را نمیپذیرند و بالعکس تقصیرات خود را به گردن دیگری میاندازند و همیشه و در همه جا نزاع به پا میکنند. علم و آگاهی لازم برای درک موقعیت و مشکل را برطرف ندارند و دچار منیت میشوند.در نتیجه این گونه افراد حتی میتوانند، آبادیهای بزرگ را به ویرانهای تبدیل کنند که درست کردن آنها بسیار مشکل است.
سلام دوستان مهناز هستم یک همسفر: یاد گرفتن؛ فرا گرفتن، دریافت و آموزش اطلاعات مثبت است ولی معرکهگیری یک سری اطلاعاتی رد و بدل میشود که منفی هستند، اگر کنگره بنا و سیستمی مستحکم و آباد هست به دلیل خدمتگزاران این بنا است که مراحل آموزش زیادی را طی کردهاند و به دانایی بالایی رسیدهاند، دور از حسادت، خودخواهی و حسهای منفی قرار دارند،
انسانهایی که خواسته قلبی آنها آموزش گرفتن از استاد و کاربردی کردن آن در زندگی است با تمام توان برای بهدست آوردن این خواسته قدم برداشته و تمام تلاش آنها آموزش و درک بهتر سخنان استادشان است، پس من همسفر باید مواظب باشم تا به طرف حاشیه نروم چون به خودم ضرر خواهم زد، زیرا ما به کنگره آمدهایم تا آموزش ببینیم و به حرمتها احترام بگذاریم.
انسان هر چقدر آموزش ببیند و آن را در زندگی خود کاربردی کند، آن وقت کمتر به طرف حاشیه و معرکهگیری کشیده میشود، نیروی منفی یا مخرب یک کار بیشتر بلد نیست و کارش خراب و آلوده کردن حس انسان است.
آب را از سر چشمه خراب می کنند، اینکه بخواهیم کل مردم یک شهر را مسموم کنیم، بهترین کار این است که آب شهر را از مرکز آلوده کنیم، انسان باید حواسش به سرچشمهاش باشد و نباید حسش آلوده شود، اگر شد نیروی بازدارنده به هدفش رسیده و انسان را از آموزش و یادگیری دور خواهد کرد.
سلام دوستان وجیهه هستم همسفر: مفهوم واژه یادگیری در کنگره به مسئله آموزش و به دنبال آن دانایی برمیگردد که به نظر من این دو برعکس هم هستند، در یادگیری باید همیشه دنبال بالا بردن دانایی باشیم، دانایی خود سه ضلع دارد؛ تفکر، تجربه، آموزش.
ما باید همیشه دنبال یاد گرفتن باشیم تا موفق شویم. انسان معرکهگیر یک انسان ضعیف و ناتوان است و همیشه دنبال بهانه است تا خود را گناهکار نشان ندهد و گناه و اشتباهات کار خود را تقصیر دیگری میاندازد تا خود را بی گناه نشان دهد.
به نظر من هر چه سطح یادگیری، دانایی و دانش ما بیشتر باشد، انسان موفقی هستیم و اگر جهل و نادانی بیشتر باشد، انسانی خواهیم بود که همیشه از دیگران توقع زیاد دارد و مسئولیت کارهایش را به دیگران واگذار کرده و معرکهگیر میشود.
رابط لژیون: همسفر سحر، راهنما همسفر نیره (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
519