جلسه دوم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی آبیک با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری روز سهشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم و خداوند را شاکرم؛ تبریک ویژه میگویم بابت افتتاح این مجموعه زیبا به تمام شما عزیزان، برای مردم آبیک و حومه خیلی خوشحالم که چنین مکانی برای آنان فراهمشده است؛ از دوستانی که زحمت کشیدند و من دورادور در جریان بودم، تشکر میکنم. متأسفانه قسمت نشد در پارک به حضور شما برسم، از همه دوستان و آقا سامان عزیز تشکر میکنم که زحمت کشیدند، مطمئنم که آبیک و حومه گنجایش و لیاقت بیشتری دارد. انشاالله به فضل خدا زمینی را تهیه کنید و باسلیقه کنگره ۶۰ و همت شما دوستان یک مجموعه زیبا را برای خودتان داشته باشید؛ در اینجا جا دارد از آقا کوروش عزیز که استارت کنگره ۶۰ قزوین را زدند، یادی بکنم. مطمئنم ایشان در اینجا حضور دارند و حاصل تلاشهای خودشان را میبینند.
دستور جلسه این هفت رابطه یادگیری و معرکهگیری است. ما با دو مؤلفه در این دستور جلسه روبرو هستیم، یکی یادگیری و در مقابل آن معرکهگیری؛ در این دستور جلسه یاد میگیریم که این دو چه ارتباطی باهم دارند. انسان از بدو خلقت راه رفتن و حرف زدن را یاد میگیرد و این یادگیری همیشه با ما است. ما سعی میکنیم همیشه چیزهای جدیدی را یاد بگیریم.
در کنگره ۶۰ دلیل گنجانده شدن این دستور جلسه به این واسطه است که ما به کنگره میآییم تا آموزش بگیریم و وقتی من آموزشها را خوب دریافت نکنم و حواسم جای دیگری باشد و خواست درمان در من شکل نگرفته باشد و به خاطر اصرار خانواده آمده باشم؛ به خاطر همین سر جلسات یا لژیون گوش نمیکنم و آن یادگیری در من شکل نمیگیرد و باعث میشود که وقتی به عمل رسید، راهنما میبیند که من روی پله نیستم و بهاصطلاح به من گیر میدهد که چرا روی پله نیستی، سیدیها را نمینویسی و چرا خدمت نمیکنی.
من برای خودم دلایلی میآورم که از نظر خودم خیلی قانعکننده است ولی از نظر راهنما به هیچ دردی نمیخورد. این را در کنگره میگویند معرکهگیری و به قول آقای مهندس که میگویند، قدیم که تلویزیون نبود افرادی میآمدند در میدان ها، افراد را دور خودشان جمع میکردند، زنجیر پاره میکردند یا کارهای دیگری برای سرگرمی مردم میکردند که به آن میگفتند معرکهگیری و اصل در این کار بر این بود که حواس یک عده را به خودت جلب کنی و حواس آنها را پرت نمایی.

وقتی من به عنوان رهجو شروع میکنم به معرکهگیری کردن، در حقیقت میخواهم حواس راهنمای خودم را از روی موضوع اصلی که چرا من روی پله نیستم، پرت کنم؛ برای اینکه خودم را توجیه کنم و بهانهای درست کنم که راهنمای من از آن موضوع دست بردارد. آقای مهندس میگویند، کسی که روی پله باشد هیچ وقت معرکهگیری نمیکند.
من خودم استاد معرکهگیری بودم و هنوز بعضی وقتها به سراغم میآید ولی با آموزشهایی که در کنگره میگیرم یواش یواش و پله پله از خودم دور میکنم و این یک خصوصیت خیلی زشتی است که آدم در خانه یا محل کار برای فرار از وظیفهای که گردنش بوده است و آن را درست انجام نداده است، بهانهجویی کند.
حالا در کنگره به چه روشی معرکهگیری را از ما میگیرند؛ در کنگره با آموزشها و نوشتن سیدیها جلوی معرکهگیری را میگیرند یعنی یک رهجو اگر گوشبهفرمان باشد و داروی خود را سر موقع بخورد و جلساتش را بیاید و مشارکت بکند اصلاً جایی برای معرکهگیری نمیماند و رفتهرفته این خصلت زشت از رهجو دور میشود.
آقای مهندس میگویند، آموزشهای کنگره هم سخت است و هم سهل؛ برای کسی سخت است که کنار رودخانه باشد، دیدید کنار رودخانه تمام آشغالها جمع میشوند ولی وسط رودخانه زلال است. کسی که وسط رودخانه باشد، مستقیم بهجایی که هدف کنگره است میرسد. این است می گویند سفر اولی که به کنگره میآید با سفر دومیهایی که موفق هستند، نشست و برخاست کنند و آنها را الگوی خودشان قرار بدهند.
امیدوارم که همیشه جوابگوی کارهای خودمان باشیم و اگر یک کاری را نتوانستیم انجام بدهیم مردانه بگوییم وقت نکردم، این دیگر بهانه آوردن و معرکهگیری ندارد. باید راستی و صداقت در زندگی انسان جاری باشد. امیدوارم این برای تمام ما اتفاق بیافتد تا از معرکهگیری و ضد ارزشها فاصله بگیریم و به سمت ارزشها حرکت کنیم؛ برای نمایندگی آبیک روزهای خوشی را آرزو میکنم و برای شما خوشحالم این نمایندگی، با این انرژی بالا را دارید. خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر حسین
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید
- تعداد بازدید از این مطلب :
289