در نگاه اول متوجه میشویم که یادگیری ومعرکه گیری دو موضوع کاملا جدا و متفاوت از هم هستند و نقطه مقابل هم میباشند پس چه رابطهای میتواند بین انها بر قرار باشد؟!
همه ما مطمئنا بارها در تله معرکه گیران افتادهایم و ناخواسته درگیر مسائلی شدهایم که نه تنها هیچ سودی برای ما نداشته، بلکه باعث تخریبها و آسیب جدی به جسم، روح و روان و روابط خانوادگی امان شدهاست و یا اینکه خودمان معرکه گیری کردهایم و یک سری افراد رابه اصطلاح هوادار دور خودمان جمع کردهایم. برای این که از این وضعیت خلاص شویم؛ اول از همه باید معرکهگیری را بشناسیم که چیست؟ چه زمانی اتفاق میافتد؟ عناصر معرکهگیری کدامند؟ چه کاری انجام بدهیم که در تله معرکه گیر نیفتیم؟ و یا اینکه خودمان معرکه گیری نکنیم. خوب اگر توانستیم به این سولات به روشنی و درستی جواب بدهیم، جز ان دسته از افرادی هستیم که مطمئنا تغییراتی رادر خودمان به وجود اورده ایم پی کسب علم و آگاهی بودهایم و نقطه تفکر جدیدی در خودمان ایجاد کردهایم.
معرکهگیری در چه زمانی به وجود میآید؟
میتواند زمانی باشد که من کار اشتباهی کردهام و به ان کاملا واقف هستم ولی میخواهم دیگران را از موضوع اصلی دور کنم تا مورد شماتت وسرزنش کسی قرار نگیرم و یا اینکه در جایگاه شغلی و کاری و شخصیتی ام خللی ایجاد نگردد و یا اینکه زمانی باشد که من به شدت دچار حسادت، منیت، خشم و. . . هستم و تحمل موفقیت و شادی دیگران را ندارم و خودم را از همه بالاتر میدانم و میخواهم آنها را خراب کنم و یا کار آنها را کم اهمیت جلوه دهم، و توجه افراد را به سمت دیگری هدایت میکنم.
چه کاری انجام دهیم که در تله معرکهگیری نیفتیم؟
اول از همه باید برخلاف ضد ارزشها حرکت کنیم و سطح دانایی و آگاهی خودمان را بالا ببریم، چون همه اشتباهات ما انسانها از روی جهل و ناآگاهی خودمان است، هر چقدر شناخت و آگاهی و دانش ما بالاتر برود نقطه تفکر جدیدی در ما ایجاد میشود، و دائما دست به تجربه کردن نمیزنیم، از شکستها درس میگیریم و از تجربه دیگران هم استفاده میکنیم و به راحتی وارد حاشیهها نمیشویم چون میدانیم که جز تخریب و آسیب چیز دیگری برای ما ندارد و انرژی از ما گرفته میشود و ما را از آموزش گرفتن دور میکند و سر از جای دیگری در میآوریم. پس میتوانیم باید با کسب علم و دانش و آگاهی خودمان را از تله معرکهگیری خارج کنیم.
خیلی از ما همسفرها زمانی را که مسافرهایمان مصرف کننده بودند، به علت آن شرایطی که در زندگیمان به وجود آمده بود، دائما در حال معرکهگیری بودیم و اگر مشکل و یا مسالهای پیش میآمد، حتی با وجود دانستن اینکه اشتباه از خودمان است اما باز برعهده مسافر میگذاشتیم به علت تخریبهای فراوانی که داشتیم میخواستیم عدم آگاهی و عدم دانایی و اشتباه خود را پنهان کنیم و متوجه عواقب آن نبودیم، اما با ورود به کنگره و گرفتن آموزشها، حرکت کردیم و متوجه ضد ارزشهایی شدیم که درگیر آنها بودیم و چگونه ما را تحت کنترل خودشان داشتند و باعث چه تخریبهایی شدهبودند، هر چقدر که سطح آگاهی ما بالاتر رفت از حاشیهها بیشتر دوری کردیم و تمام ذهن و فکر خودمان را صرف بازسازی و ترمیم جسم و روان کردیم. . . . . چون گاهی معرکهگیری در ذهن پیش میآید و باعث حال خرابی و استرس و نگرانی ما میشود، در ذهنمان با دیگران درگیر میشویم، بحث میکنیم، حکم میدهیم، برای خودمان یار جمع میکنیم ساعتهای طولانی به ان میپردازیم، ذهنمان را خسته و آشفته میکنیم و انرژی درونی خود را صرف چیزهای بیهوده میکنیم و مجبور هستیم برای جبران آن در دنیای بیرون از دیگران، از طریق غیبت و تجسس و بدگویی انرژی سرقت کنیم. و حالمان بد است و همیشه دنبال عیب و ایرادی از دیگران هستیم.
انشالله که همه بتوانیم از دانش کنگره به نحو احسنت استفاده کنیم، تا نقطه تفکر جدیدی را در خودمان به وجود بیاوریم وربه یک سطح از دانایی و آگاهی برسیم که از ضد ارزشها فاصله بگیرم و از مسائل حاشیهای پرهیز کنیم وانرژی را در درون خودمان تولید کنیم، تا هم حال خودمان خوب شود و هم باعث حال خوب دیگران شویم.
نویسنده، تایپ و ارسال: همسفر ساناز راهنمای لژیون یکم
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
625