به نام قدرت مطلق الله
اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن بنا خراب باشند، بنا هم کمکم رو به نابودی و ویرانی میرود اما ساکنین آباد در بناهای خراب میتوانند ویرانهها را هم احیا کنند. بنا میتواند وجود یک انسان یا یک لژیون باشد. یادگیری و معرکهگیری دو موضوعی هستند که کاملاً متضاد هم میباشند. یادگیری به معنای پیشرفت است و میتواند آرامش، تعادل و درنهایت قرار گرفتن در صراط مستقیم را به ارمغان بیاورد اما معرکهگیری کاملاً برعکس میباشد و باعث از بین رفتن آرامش، تعادل و درنهایت غرق شدن در نیروهای شیطانی و تباهی میشود. خلقت انسانها بر پایه و اصول یادگیری است مثل یک دوچرخهسوار تا زمانی که رکاب میزند، راه میرود و اگر رکاب نزند دوچرخه میایستد و سقوط میکند. ذهن معرکهگیر به دلیل درگیری، دقت و تمرکز را از ما میگیرد و باعث میشود از مسائل مهم زندگی که باید به آنها بپردازیم غافل شویم. وقتی هدف و انگیزه نداریم یادگیری هم نداریم. مشکلات زمانی آغاز میشود که از آموزشها فاصله میگیریم، خواسته یا ناخواسته به حاشیه کشیده میشویم و این باعث میشود که از مسیر درست خارجشده و شروع به بهانهگیری میکنیم. در جامعه امروزی بیشترین معرکهگیریها در فضای مجازی رخ میدهد؛ چراکه من ظرفیت حضور در یک گروه را ندارم یا اطلاعات کافی را ندارم و با هر پیامی شروع به معرکهگیری میکنم. با حضور زیاد در فضای مجازی، کارهای زندگی شخصی من به عقب میافتد. من زمانی که به مشکلی برمیخوردم بهجای اینکه آرام باشم، تفکر کنم و مشکل خودم را حل کنم زود از کوره درمیرفتم، جبههگیری میکردم و دیگران را مقصر و مسبب بهوجودآمدن مشکلاتم میدانستم، خودم را مبرا از هر خطا و اشتباهی میدانستم. همین مسئله باعث میشد شروع به سرزنش، توهین، تحقیر یا هر نوع رفتار و کردار ضد ارزشی میکردم که در ادامه هیچچیزی بهغیراز حال خرابی، بههمریختگی و پریشانی برایم باقی نمیگذاشت. با آموزشهای کنگره متوجه شدم که قضاوت، کینه و نفرت همه از عوارض ذهن معرکهگیر هست و مانع یادگیری میشود و همچنین بدانم که آموزش، باعث بالا رفتن دانایی و از بین رفتن جهالت میشود. کنگره مانند حوض پرآبی است که هرکس با هر ظرفی که در دست دارد از آن آب برداشت میکند و آنچه برداشت میکند، همان یادگیریاش میشود. یک نفر هم بهجای برداشت آب از این حوض حواسش به دیگران هست که چقدر آب برمیدارند؛ این فرد یادگیر نیست بلکه معرکهگیر هست. حضور من در شعبه نشاندهنده این هست که من طالب یادگیری اندوختن دانش هستم تا دانایی خودم را به دانایی مؤثر تبدیل کنم و همینطور هدفمان درکنگره این هست که این معرکهگیریها و حاشیهها را بشناسیم. هدف همه آموزشها، رسیدن صلح با خودمان و مسافرمان است و اگر همسفری نتواند در محیط خانه آرامش ایجاد کند پس هیچ آموزشی را نگرفته چون فرمان، وادی محبت است. فرمان ایراد گرفتن و نق زدن نیست. دقیقاً این مسئله مثل گردبادی میماند که چند دور حول خود میچرخد و اضافهها و زبالهها را به سمت بیرون پرتاب میکند. کار ما درکنگره گروهی است، وقتی هم حس باشیم و در جمع حضور داشته باشیم قطعاً به نتیجه دلخواه و مطلوبی خواهیم رسید. کنگره به کسانی سرویس میدهد که دیگر نمیخواهند در حاشیه باشند. ما درکنگره به دنبال یادگیری درست قوانین زندگی هستیم و بایستی به همه احترام بگذاریم و بدانیم که تکامل در جمع صورت میگیرد. همه ما مانند ستونهای معبد میمانیم که اگر خیلی از یکدیگر دور شویم سقف فرومیریزد و اگر به هم نزدیک شویم بازهم سقف فرومیریزد. ما اعضای کنگره نمیتوانیم به هم نزدیک یا خیلی از هم دور شویم. باید این فاصله و حد را بین خودمان حفظ کنیم.
به قلم: همسفر سکینه شفیعی، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
277