جلسه ششم از دوره چهارم، از جلسات لژیون سردار، با استادی مسافر سعید، با نگهبانی موقت مسافر ابوذر و دبیری موقت مسافر مهدی، با دستور جلسه"جشن گلریزان" در روز پنجشنبه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۶ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. من از معلم خود سپاسگزارم که غم و غصهها را از من گرفت و خنده و نشاط را به من هدیه داد، از آقای مهندس که باعث صلح و آسایش من شدند، تشکر میکنم.
اما در مورد دستور جلسه "جشن گلریزان" باید بگویم این جشن از قدیم در کشور ما مرسوم بوده است و همیشه در جهت صراط مستقیم این جشن برگزار شده است، تا اینکه امروز ما در کنگره سعادت این را داشته باشیم که هر سال یکبار در جشن حضور داشته باشیم و نقش خود را بهعنوان عضو کوچکی از کنگره ایفا کنیم. همین طور همه ما میدانیم آنچه را که در جشن گلریزان اهدا میکنیم، هزینه درمان خودمان میشود یا اینکه در تحقیقات بیماریهای لاعلاج و دانشگاه قشم هزینه خواهد شد. در برابر آنچه که ما از کنگره دریافت کردهایم، کمکهای ما ناچیز است. چرا که سلامتی، آرامش و آسایش امروز من با هیچ چیزی در دنیا قابل مقایسه نیست. هستند کسانی که حاضرند میلیونها تومان هزینه کنند تا به درمان برسند، ولی چون راه درست درمان را نمیدانند به در بسته میخورند.
امروز که من در کنگره قرار دارم، اینکه به عنوان یک دنور در لژیون سردار پنجاه یا صد میلیون تومان خدمت نکردهام که بگویم گوشهای از لطف کنگره را جبران کنم، هر آنچه را که در توان دارم اگر اهدا کنم باز هم جبران سلامتی من نخواهد بود. چون اگر کنگره نبود، الان معلوم نبود که من کجا بودم و چه میکردم. در مورد بخشیدن جناب آقای مهندس فرمودند: در مرحله اول ما انسانهایی داریم که از دریافت کردن خوشحال میشوند، زمانی که شخصی یک پرس غذا به ما میدهد، خوشحال میشویم. اما زمانی که با آموزشهای درست انسان به تکامل میرسد، از کمک کردن به دیگران خوشحال میشویم و حس خوبی را دریافت میکنیم.
امیدوارم به این مرحله برسیم تا از خدمت کردن به دیگران خوشحال شویم. اینکه دیگران کاشتند و ما خوردیم، و ما باید بکاریم تا دیگران بخورند. در روزهای ابتدائی شعبه قیدار اساتید ما زحمت بسیار کشیدند، سختیهای بسیاری را تحمل کردند، از نشستن بر روی چهارپایه در پارک و مستاجری، امروز رسیدهایم به این سالن زیبا، همه اینها نتیجه زحمتهای اساتید ما است. اما اینک ما باید بکاریم تا دیگران بخورند، شاید در آینده اقوام من یا فرزند من یک مصرف کننده باشد. اگر چنین بنایی نباشد، چه باید کرد. در کجا باید درمان شوند. ما باید قدر چنین بنایی را بدانیم و در حفظ و نگهداری آن بکوشیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، ممنون و متشکرم.
.jpg)
تایپ، درج و ارسال: مسافر ابوذر، لژیون چهارم
ویرایش و عکس: مسافر یدالله، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
652