English Version
This Site Is Available In English

من بخواهم در قالب این وادی قرار بگیرم باید ذره ذره آدم خوبی شوم

من بخواهم در قالب این وادی قرار بگیرم باید ذره ذره آدم خوبی شوم

يازدهمين جلسه از دوره‌ پنجاه و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر ايوب، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" در روز چهارشنبه مورخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 

سخنان استاد جلسه:

سلام دوستان، ایوب هستم یک مسافر؛ 

خوشحالم که در جمع شما و در خدمت شما هستم ، از آقا رضا بابت اجازه تجربه این جایگاه تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم؛

حس خیلی خوبی دارم که در کنگره هستم و یادم می آید اولین روز آمدنم به کنگره حال خرابی داشتم که وارد اینجا شدم و ساعتی قبل از جلسه آمده بودم که آقای جاوید گفت خیلی زود آمدی و برو ساعت پنج بیا و من گفتم اگر از این در بیرون بروم فکر نمی‌کنم که دیگر  بتوانم دوباره داخل اینجا بیایم و همین یک‌باری که آمده‌ام خانواده گفته‌اند که آمده‌ام، چون آمدن به اینجا با ترس و لرز بود که نکند یک وقت اینجا بگیرند و زندانی ام کنند؛ همینجا نشستم تا بچه‌ها که آمدند با دیدن نگهبان جلسه فکر کردم همه‌کاره شعبه پس ایشان است ولی دو سه جلسه که آمدم دیدم اینجا با ذهنیت من متفاوت است و ماندگار شدم و خیلی هم از اینجا بودنم خوشحالم.

دستورجلسه امروز وادی دهم و تاثیر آن روی من است که می‌گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است؛ 

صفتِ هرچیز یعنی ویژگی و خاصیت آن چیز که مهندس در توضیح آن می‌گویند سیاهی صفت تخته سیاه است یا چاقی صفت یک آدم چاق است، و مثلا من قبلا یک مصرف‌کننده بودم و مصرف‌کننده بودن صفت من بود که آمدم اینجا و از تاریکی به طرف روشنایی حرکت کردم و درمان شدم و این صفت در من تغيير کرد و مهندس هم می‌گویند که صفت‌ها می‌تواند در ما تغيير کند و می‌توانیم آدم خوبی باشیم و به بد تبدیل شویم و بالعکس؛

من بخواهم در قالب این وادی قرار بگیرم باید ذره ذره آدم خوبی شوم و کم‌کم کارهای خوب انجام بدهم تا نه اینکه در نگاه خودم خوب باشم بلکه این خوبی من باید در نگاه و قضاوت دیگران به چشم بیاید ؛ من فکر می‌کردم مصرف‌کننده هستم و همیشه این‌گونه خواهم بود اما مهندس این تابو را می‌شکنند و می‌گویند اگر مصرف کننده بودم می‌توانم درمان شوم و اگر آدمی بد بوده‌ام می‌توانم آدم خوبی شوم و هر صفت منفی دیگری را می‌توانم ذره ذره در خودم تغيير بدهم می‌توانم اگر فقیر بوده‌ام پولدار شوم و اگر به طرف نور حرکت کنم به هرچیز مثبتی که بخواهم می‌رسم اما اگر در جهت تاریکی حرکت کنم و ضدارزش ها را انجام دهم بدتر از قبل خواهم شد و تغييرات در من در جهت منفی شکل خواهد گرفت.

برداشت خودم را بخواهم بگویم در ابتدای وادی ها مهندس از تفکر می‌گوید و وقتی نگاه می‌کنم زمان مصرفم خیلی از کارهای خودم را دلی انجام داده‌ام و خب در آن کارها ضرر هم کرده‌ام مثلا رفتم مغازه‌ای باز کنم و ماشینم را برای این‌کار پنجاه میلیون فروختم اما بعد از یک‌سال همان ماشین را نمی‌توانستم با صدمیلیون بخرم و به پسرعمویم گفتم اگر در این یک‌سال در خانه میخوابیدم و ماشین را نگه می‌داشتم سود می‌کردم الان یک‌سال کار هم کردم و ضرر کرده ام.

مهندس می‌گوید که تفکر کنید و بعد کار انجام بدهید، ولی این خاصیت مصرف‌کننده است که اراده لازم برای انجام کار را ندارد و نمی‌تواند کار را انجام دهد و باید یک‌نفر او را هول بدهد تا کار انجام بدهد، مثلا من میخواستم خانه ام را عوض کنم و یکی دوسال عقب انداختم و آخرش تحت فشار خانواده این کار را انجام دادم.

 

شچعش۷فکر می‌کنم موفقیت با اندکی ریسک بدست می‌آید چون من خودم وقتی زیر بار قرض می‌روم دیگر تا نه صبح نمی‌توانم بخوابم و بلند می‌شوم و مشغول کار می‌شوم چون باید تاوان بدهکاری را بدهم دیگر، پس ریسک لازمه موفقیت است ولی من خودم ده‌سال بخاطر مواد مخدر درجا زدم چون هرکاری که بود را می‌گفتم نه نمی‌توانم انجامش دهم ، اما حقیقت این است که کسی مفت به نان و نوا نمی‌رسد و باید تلاش کرد؛ الان یکی از بچه‌ها اینجا کار داشت اما به چابهار رفته تا با تلاش بیشتر در آنجا پول بیشتری بگیرد و این از راحتی اش گذشته است تا به راحتی برسد.

ممنونم که به حرفهای من گوش کردید. 

ثبت تصاویر: مرزبان خبری مسافر امیرحسین 

 

 

 

نگارش متن: مسافر علی اکبر( رهجوی لژیون ششم)

 

بارگزاری و ارسال: مسافر علی اکبر (رهجوی لژیون ششم )

 

 

 

  تهیه و تنظیم وبسایت نمایندگی پرستار

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .