لژیون مجازی همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰ با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است) و تأثیر آن روی من» به استادی راهنمای ویلیام وایت همسفر جلالی در روز یکشنبه ۲۱ آبانماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
هر دستور جلسهای که داریم، میبینم بسیار مهم است و همه به هم مرتبط هستند. یکی از آموزشهای مهم استادان ما همین تغییر کردن ما است. شاید در مورد تغییر کردن زیاد شنیده باشیم یا کتاب خوانده باشیم که مثلاً تغییر سخت است و یا باید تغییر کرد. من با آن سنی که وارد کنگره ۶۰ شدم دوست داشتم تغییر کنم؛ اما هرگز وارد عملیاتی کردن آن مرحله نشده بودم و این را معتقدم که اگر هر اتفاقی بخواهد در انسان رخ دهد باید حتماً رب و مربی داشته باشد. ما با یک سری صفات مخصوص تاریکیها که در ما ایجادشده بود را تغییر بدهیم. وقتی انسان در تاریکی قرار میگیرد خیلی از اجزا صور پنهان و آشکار و شهر وجودیاش درگیر میشوند و مانند این است که در سکون، تاریکی مطلق یا یک مرداب کثیف قرار میگیرند؛ اما اگر آموزش و استاد باشد میتوانیم بسیاری از صفات را تغییر بدهیم. کسی که مصرفکننده بوده قرار نیست تا آخر عمر مصرفکننده باشد، چه مصرف مواد مخدر و چه مصرف نیکوتین یا هر صفتی که با خودش حمل میکند، او باید به رحمت خداوند اعتقاد داشته باشد و کمک بخواهد.
به قول استاد دژاکام: «تغییر خیلی راحت نیست؛ اما شدنی است»؛ شاید سالها طول بکشد و نیاز به زمان دارد ولی واقعاً شیرین است. در کنگره ۶۰ من با تمام وجود خود لمس کردم که مثلاً مسافر من در عمیقترین قسمت جهنم قرار داشتند و توانستند با کمک کنگره ۶۰ و آموزشهای کنگره ۶۰ و البته خواست خودشان و رحمت خداوند از این مرحله عبور کنند؛ زیرا انسان جاری است و اختیار و حق انتخاب دارد و میشنود و آموزش میگیرد و آن سیاهیها آرامآرام کنار میرود و آن گوهر وجودی، قلب و عقلش شروع به کار میکنند و اینها همه از رحمت خداوند است که ما انسانها در پایینترین نقطه هم که قرار بگیریم وقتی صدایش کنیم ما را نگاه میکند و دست ما را میگیرد و شامل رحمتش میشویم و میتوانیم تغییر کنیم.
هستی با چهارعنصر آب، باد، خاک و آتش به وجود آمده است که استاد ما از نور، حس و صوت صحبت کردند که من در مورد حس که اولین شروع به کار انداختن عقل است صحبت میکنم؛ حس در تغییرات من انسان بسیار مؤثر و مهم است. وقتیکه من پا در مسیر تزکیه و پالایش میگذارم حس که مانند یک خبرنگار در تمام هستی وجود دارد، برای من درک و احساس از هستی را میآورد، من میتوانم با آن آشنا شوم و مانند امواج رادیویی موج آن را تغییر دهم و این معجزه خداوند و معجزه دانش کنگره ۶۰ است که میتوانم از نفرت به عشق و از کفر به ایمان برسم. هرکدام از این موارد را ما با تمام وجود خود در کنگره ۶۰ حس کردهایم.
آخرین و شیرینترین تجربهای که من در کنگره ۶۰ کسب کردم این بود که ما انسان بد نداریم و کنگره ۶۰ خانه ما است و ما همه در کنار هم مانند اعضای یک خانواده هستیم؛ بهخصوص ما در کنگره ۶۰ انسان بد نداریم؛ اما انسان ناآگاه داریم. ما باید خودمان تغییر کنیم؛ گاهی توانستن انجام دادن یک کاری است؛ اما گاهی توانستن در مورد انسانها انجام کاری نیست و تنها سکوت و نظارهگر بودن است. ما با انجام دادن کاری، با انجام ندادن کاری و با سکوت میتوانیم به تغییر انسانها کمک کنیم؛ چون ما آمدهایم در کنگره ۶۰ تا بیاموزیم و ارتقا پیدا کنیم و بتوانیم الگوی خوبی باشیم و به دیگران کمک کنیم. به قول استاد: «انسانی که سر راه ما قرار میگیرد و به ما بدی میکند معلم ما است و به ما کمک میکند تا حسهای بدمان را در خود پیدا کنیم». گاهی اوقات میشد که من از حسهای بدی که داشتم شرمنده میشدم؛ اگر فکر میکردم کسی من را اذیت میکند واقعاً میدیدم آن حسهایی که استاد میگویند باید در انسان تغییر کند، آن مراحلی که در پیش روی من گذاشته تا من انجام بدهم ارتقا، تزکیه، تصفیه و پالایش همه یکجاهایی داشت خراب میشد، ولی یاد گرفتم که در کنگره ۶۰ انسان بد وجود ندارد، ولی انسان ناآگاه وجود دارد و آمده است تا آگاهی بگیرد و به قول استاد: «به آن مرحله میرسیم که برایش دعا میکنیم و از خداوند میخواهیم کمکش کند تا حالش خوب بشود.»
مشارکت مسافر نیکوتین سودابه، نمایندگی فردوسی مشهد
این وادی را در کنگره ۶۰ بهخوبی درک کردهام؛ زیرا هر صفت که درگذشته داشتم و باعث ناراحتی من بود را با تفکر کردن توانستم بیاموزم سرآغاز فصل دیگری است و آن را به پایان برسانم و به صفتی ناب که از کنگره ۶۰ آموزش میگیرم برسم. کنگره ۶۰ به من میآموزد که حس من باعث رقم زدن باقی روزهای من میشود، پس باید حس خود را تغییر دهم تا بتوانم به یک انسان با تعادل تبدیل شوم. آموختم با استفاده از آموزشهایی که فرامیگیرم حسهای آلوده را تزکیه و پالایش کنم و همین امر که فرایند زمان هم در پیش رو است باعث میشود من سودابه از روز گذشته تغییر کنم و تمام تلاش من این باشد که مانند جوانهای که به سمت نور رشد و حرکت میکند توقف نداشته باشم.
مشارکت مسافر نیکوتین آرزو، نمایندگی امین قم
در وادی دهم به من امید داده میشود و آن امید این است که اگر مشکلی در من وجود دارد قطعاً نمیتوانم با خود بگویم این مشکل دائماً در من است، با من ماندگار است و قرار نیست از من جدا شود؛ مانند آنکه در مورد مسافران میگفتند: تا آخر عمر این امر با ایشان است؛ اما با آموزشهای که گرفتم متوجه این موضوع شدم که به این صورت نیست و این صفات چه خوب و چه بد که در وجود من است قابلتغییر است و انسان بهمرورزمان و در شرایط خاص میتواند خود را تغییر دهد؛ چراکه جاری است؛ اگر این تغییر در جهت مثبت باشد باعث ایجاد صفت مثبت میشود و اگر در جهت منفی باشد صفت منفی در ما شکل میگیرد.
مشارکت مسافر نیکوتین مژگان، نمایندگی خلیجفارس (بوشهر)
این وادی به من یادآوری میکند امیدواری برای تغییر و تازه شدن و نو شدن همیشه وجود دارد. بهعنوان یک انسان ویژگی اصلی من بودن در هستی و وجود داشتن است؛ این جاری بودن زندگی است که به من توان پشت سر گذاشتن گذشته را میدهد؛ اگر درگذشته بمانم درواقع این ویژگی جاری بودن را کنار گذاشته و از هستی تهی خواهم شد. امیدواری که در کنگره ۶۰ دریافت کردم باعث شد روزبهروز لحظات سختی که با مسئله مسافرم طی کرده بودم، کمرنگ شود.
مشارکت مسافر نیکوتین مریم، نمایندگی دهخدا (قزوین)
همه انسانها نیاز به آموزش دارند و هر شخص به هر طریقی میتواند آن را کسب کند و تا زمانی که خواسته نباشد هیچ تغییری رخ نخواهد داد، چون بهواسطه آموزش گرفتن است که میتوان به آن نقطه تفکر لازم رسید و صفات بد را کنار گذاشت و به سمت ارزشها حرکت کرد. در اطراف ما انسانهای زیادی هستند که سن بالایی دارند و بارها حرفهای اشتباهی میزنند و هرچه با آنها صحبت کنیم قبول ندارند و باز آن اشتباهات را تکرار میکنند. هیچ انسانی تغییر نخواهد کرد مگر اینکه خودش بخواهد و تحت آموزش قرار بگیرد و شخص باید دنبال تغییر صفت بد خودش باشد.
تایپ: اعضای لژیون ویلیام وایت
ویراستاری: مسافر نیکوتین ندا رهجوی راهنمای نیکوتین همسفر جلالی، نمایندگی صادق قم
رابط خبری: مسافر نیکوتین فتانه، نمایندگی چرمهین
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام وایت همسفر طاهره، نمایندگی البرز
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
660