گروه خانواده - لژیون سردار فرصتی برای بخشش

جلسه پنجم از دوره سوم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی باکمان کنگره ۶۰ به استادی اسیستانت ورزش همسفران دنور همسفر منیره، نگهبانی پهلوان همسفر نرگس و دبیری همسفر فاطمه دنور، با دستور جلسه «گلریزان» روز یک‌شنبه 7 آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
یک سری هماهنگی‌ها قبل از این جلسه انجام شد که جشن گل‌ریزان به چه شکل و به چه نحو باشد. یک پیام کلی داشتیم که شامل مواردی بود که آقای مهندس روز چهارشنبه اعلام کردند و گروه مسافران خواندند و طبق آن استاد، دبیر و نگهبان را مشخص کردیم. قبل از اینکه بخواهم راجع به جایگاه‌ها صحبت کنم، کوتاه در مورد گلریزان بگویم؛ وقتی‌که هفته گلریزان می‌شود یک شادی وهم یک غمی درونم هست که اصلاً نمی‌دانم این احساس از کجاست و به چه شکل است؟ تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که در لژیون سردار ما وارد بهشت شدیم. ما که پا به این مکان گذاشته‌ایم، این احساس را لمس کرده‌ایم. این احساس مثل این است که به یک نفر بگویم فلان گل یا فلان عطر خیلی خوشبو و معطر است ولی تا وقتی آن فرد آن عطر را نگیرد، خودش نمی‌تواند متوجه شود که من چه می‌گویم.

هنر ما این است که افراد را دعوت کنیم. فکر نکنید که کار من نیست، من می‌توانم روی یک نفر تأثیر بگذارم که شاید فرد دیگری نتواند این کار را انجام دهد. امروز به‌صورت اتفاقی با یکی از دوستان کاری داشتم که می‌گفت: درگیر ارتقاء کارم هستم، من هم به او گفتم چرا فقط به شش میلیون فکر می‌کنی؟ قدم‌هایت را بلندتر بردار و نترس و هم‌زمان کارت را هم ارتقاء بده، همگی به این ایمان رسیده‌ایم. من هیچ‌گاه نسبت به بخششی که داشتم در کنگره شک نداشتم و ذره‌ای به این سیستم شک نکردم و ذره‌ای هم نترسیدم. اتفاقاتی که برای من افتاد، سردار اولیه‌ام را همسرم عضو کرد، دنور اولیه‌ام را هرچه در کارتم بود آن را کارت کشیدم و چهل میلیون آن را همسرم داد و پارسال دو عضویت سردار را داشتم. خودتان هم در پرداخت مبلغ سهیم باشید، خیلی لذت‌بخش است، امسال تمام مبلغ دنوری‌ام را می‌خواهم خودم پرداخت کنم.

چیزی که می‌خواهم بگویم این است که هر فردی خودش بایستی در دل قضیه برود و نترسد، این ترس کار دست آدمی می‌دهد. من هیچ‌گاه به برگشت آن فکر نکردم تنها به دلیل تزکیه و پالایش آن و به خاطر اتفاقاتی که در درونم می‌افتد این کار را انجام می‌دهم. وقتی بخشش را انجام می‌دهم، تغییرات زیادی را متوجه می‌شوم به شرطی که خودم نیز وسیله آگاهی و شناخت را در این زمینه برای خودم فراهم کنم. امیدوارم همگی در این زمینه از این فرصت بخشش که در کنگره وجود دارد و بسیار زیباست استفاده کنیم و در دل این قضیه برویم و بتوانیم در این بخشش عظیم سهیم باشیم. به قول آقای مهندس که از قول یک پهلوان گفتند: «یک نفر پول درمان مرا داده است و من پول درمان ده نفر دیگر را می‌دهم.» بخشش برای دیگران، برای خداوند بسیار ارزشمند است. به گفته آقای زرکش؛ شما صدقه می‌دهی تا خودت در امان باشی، وقتی در کنگره بخشش را انجام می‌دهی برای این است که دیگران در امان باشند و این موضوع برای خداوند بسیار ارزشمند است. هر یک از ما که وارد این داستان می‌شویم، می‌توانیم به زبان خودمان و به دل خودمان؛ انسان‌ها را به این حال خوش و به این حس خوب دعوت کنیم.

تایپ: همسفر جمیله (لژیون چهارم تیراندازی باکمان)
عکس، ویراستاری و ارسال: همسفر زینب مرزبان خبری
همسفران نمایندگی تیراندازی باکمان کنگره 60