دوازدهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی بیهقی سبزوار با استادی راهنما مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر محمود و دبیری راهنما مسافر علی با دستور جلسه "گلریزان" یکشنبه 7 آبان 1402 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر. خدا را شاکر هستم که فرصت حضور در کنگره را به من داد تا از آموزشهای کنگره استفاده بکنم تا زندگی بهتری را تجربه بکنم.
دستور جلسه این هفته گلریزان است که من هم این هفته را به تمامی خدمتگزاران و اعضا تبریک عرض میکنم. هفته گلریزان به نام استاد سردار است که من ابتدا چندخطی را از سخنان جناب سردار برایتان میخوانم. استاد سردار میفرمایند: انسانهایی که پا به زمین میگذارند، هر یک برای مأموریتی میآیند که خود بر آن واقف نیستند، انسانی که معتقد باشد فلسفه خلقت او زندگی ظاهری نیست، مسلماً سعی میکند که بیشتر مؤثر باشد. ما همه شکرگزاریم که راه برای خستگان و درماندگان باز شده است، فضل الهی همیشه باقی است و شما با کارهای مفید و انسانی هر روز به مقربین نزدیک میشوید.
نتیجهگیری از فرمایشات سردار برای من این است که من برای مأموریتی آمدهام، کار من فقط خوردن و خوابیدن و یا تولیدمثل نیست؛ بلکه یک وظیفه انسانی دیگر هم دارم که آن را گم کردهام. من قبله خودم که انسانیت بود را گمکرده بودم، برای همین جزو خستگان و درماندگان و جزو مصرفکنندگان شدهام و دغدغه اصلی من در تهیه و مصرف مواد و افکار افیونی خلاصهشده بود تا اینکه راه برای من باز شد و وارد کنگره ۶۰ شدم و در اینجا به درمان رسیدم.

من اگر به درمان رسیدم با همت والای اعضای دیگری بود که آنها هم قبلاً به درمان رسیدند. راهنمایان عزیز، سفر دومیهایی که همه دستبهدست هم دادند تا این مکان پابرجا بماند تا من بتوانم بهآسانی و آرامش سفرم را به پایان برسانم.
من بدهکاری عظیمی به هستی دارم، سالهای زیادی را در هستی نبودم و جزو غایبین هستی به شمار میرفتم، با ورود به کنگره و آموزش گرفتن و با خدمتی که خدمتگزاران کنگره ۶۰ انجام دادند تا من به درمان برسم، من خودم را مدیون و بدهکار این سیستم میدانم و زکاتی برای سلامتی خودم قائلم که آنهم شرکت در گلریزان است تا بتوانم خدمتی هرچند اندک انجام داده باشم.

من معتقدم یکی از جاهایی که خانه و خانواده را حفظ میکند، اینجاست. اگر در اینجا هستیم بهجز خواسته خودمان، یاری نیروهای دیگری هم وجود دارد.
کنگره مکانی است که از حد درمان عبور کرده است و بیشتر به سمت تعادل و تعالی پیش میرود. باید قدردان کنگره ۶۰ باشم تا این ساختار رشد بیشتری داشته باشد و انسانهای دردمند بیشتری وارد این فضا بشوند. هدف هم تنها درمان من نیست، من مسئول این هستم که به دیگران هم کمک بکنم، اگر به گیاهان و سایر موجودات نگاه بکنید میبینید بابت هر دریافتی که از هستی دارند یک بازخوردی انجام میدهند، من هم که در کنگره علاوه بر درمان، با آموزشهای بسیاری توانستم زندگی بهتری داشته باشم، بایستی خدمت و یا کاری انجام بدهم.
من نمیخواهم مصرفکننده بیمصرف باشم، من اگر در گلریزان هرسال شرکت کنم، تنها به خاطر خودم است؛ چراکه شرکت در گلریزان نیز جزو درمان محسوب میشود و من به این باور و ایمان رسیدهام که لژیون سردار من را درمان میکند. انشالله بتوانم گوشهای از وظیفهام در هستی را انجام بدهم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر سعید لژیون چهارم
تایپ: مسافر رضا لژیون هشتم
تنظیم: مسافر علی لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
598