در هستی سپاسگزاری از بالاترین صفات است

جلسه ششم از دور بیستم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان با استادی ایجنت مسافر محمود، نگهبانی مسافر جواد ودبیری مسافر حسن با دستور جلسه "هفته گل‌ریزان" 9 آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

کلام دردهان منعقد می‌شود، حقیقت نمایان و عدالت جاری می‌شود؛ آن‌کس که می‌بیند و می‌شنود اگر انسان باشد، می‌تواند با شهر و بلد ما آشنا ‌شود و در پی کشف حقیقت برآید، خداوند را شاکرم که در این بعد از حیات افتخار حضور در جمع دوستان و عزیزان رادارم تا یک سال دیگر و یک‌بار دیگر در چنین جایگاهی و در چنین روز و جشنی حضورداشته باشم؛ انشا الله امسال از آن سال‌های ماورا باشد و بتوانیم کاری درخور شأن و جایگاه انسان و انسانیت انجام بدهیم.

هرسال در کنگره ۴ جشن داریم که یکی از آن‌ها گل‌ریزان است، گل‌ریزان فقط برای خرید زمین و ساخت شعبات برای اعضای همان شعبه به جهت خارج شدن از حالت استیجاری و جلوگیری از جابجایی سالانه جمع‌آوری می‌شود، اما نکته مهم این است که من در این گل‌ریزان چه نقشی دارم، سؤالاتی از قبیل اینکه چرا باید شرکت کنم، چه‌کار باید انجام بدهم؟ و همه این سؤال‌های ریزودرشت که در ذهن تک‌تک ما نقش می‌بندند.
در هستی سپاسگزاری یکی از بالاترین صفات است، این‌که انسان سپاس‌گزار و شکرگزار باشد؛ یک‌راه اینکه من سپاسگزار خالق خود باشم می‌توانم این را درراه مخلوقین خدا نشان دهم و اینکه چطور می‌توانم این کار را در قالب عملی و یا شکرگزاری برای ایشان انجام بدهم.

این خدمت را باید در قالب سپاس‌گزاری و خدمت به مخلوقینش انجام دهیم؛ روز جشن گل‌ریزان ورای تمام‌روزها در کنگره است صحبت کردن در مورد آن بسیار سخت است چون باید چیزی را به زبان بیاوریم که فهمیده باشیم و انسان خیلی چیزها را می‌فهمد که نمی‌شود و نمی‌توان آن را در قالب کلمه بیان کرد.

همه شنیده‌ایم که روزی دنیا گلستان بوده، به روایت قدیمی‌ترها همه‌چیز خوب بوده، اعتماد بوده، اطمینان خاطر برای مردم وجود داشته، کلام و سخن معتبر و باارزش بوده و امنیت مکان‌ها و نوامیس برقرار بوده وهرآنچه که می‌شنوید مصداقی است بر بهشتی و گلستان بودن آن زمان ولی در یک برهه از زمان همه این‌ها از بین رفتند، درب‌ها یکی‌یکی بسته شدند، حرف و سخن از اعتبار افتاد، به عبارتی اعتبار و اطمینان به‌یک‌باره از بین رفت، نادرستی و ناپاکی حاکم شد، خیلی از این ضد ارزش‌ها از دروازه اعتیاد و سوءمصرف مواد وارد شدند؛ مثل وقتی‌که یک ویروس وارد جامعه‌ای می‌شود شاید اولش بگویید به من ربطی ندارد اما روزی خواهد رسید که از دیوار امن ما هم گذر می‌کند، حالا که بعد از چرخش‌های طولانی آفرینش درمان اعتیاد پیداشده است و تک‌تک ما آمدیم و در مسیر درمان کنگره قرار گرفتیم اگر دقت کنیم، بعد از دو سه ماه حتی دروغ گفتن کاسته می‌شود، چه برسد به کارهای ضد ارزش دیگر چون تک‌تک ما آشنا می‌شویم که (هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی).

اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند، بناهم کم‌کم روبه ویرانی و خرابی می‌رود، اما ساکنین آباد، بناهای خراب و یا ویرانه‌ها را هم می‌توانند احیا کنند.

عکاس: مسافر حسین لژیون سوم

ارسال: مسافر حسین لژیون دوم