جلسه چهارم از دوره چهارم لژیون آبیک با استادی پهلوان محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «DST و تجربه من از سمزدایی و سایر روشها» جمعه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۲ ساعت ۷ صبح آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته «DST و تجربه من از سمزدایی و سایر روشها» است و من یک مقداری راجع به امور مالی و خدمت مالی صحبت میکنم. در کنگره ۶۰ آقای مهندس سالیانه ۵۲ دستور جلسه تعیین میکنند که این هفته قسمت شد اولین مشارکت را راجع به DST انجام بدهم.
روش DST روشی است که توسط خود آقای مهندس کشف و نامگذاری شده است. D مخفف دژاکام و همان ضریب هشتدهم است، S مخفف استپ پلههای ۲۱ روزه و T مخفف تایم که همان ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان لازم برای درمان است. ما در سفر اول کاملاً با این روش آشنا میشویم و مهمترین کار که در سفر اول انجام میدهیم اجرای این روش برای درمان خودمان است . اهمیتی ندارد که ما با چه مواد مصرفی وارد کنگره ۶۰ شده باشیم، بلکه نکته مهم این است که ما مصرف خودمان را در کنگره ۶۰ به روش DST تبدیل میکنیم و با داروی اوتی و پروتکل مخصوص، مواد مصرفیمان و درمان خود را شروع میکنیم. زمانی که ما سرخودمان را با سر راهنمای خود درباره اجرای این روش عوض میکنیم، قطعاً به نتیجه خواهیم رسید.
ما در کنگره ۶۰ برای به درمان رسیدن لازم است در سه بخش جسم، روان و جهانبینی خوب حرکت کنیم و اجرای درست روش DST به من کمک میکند که در بخش جسم نتیجه مطلوب را به دست بیاورم. در کنار جسم، روان نیز به تعادل میرسد و برای جهانبینی خود آقای مهندس نیز میفرمایند که خدا میداند که چه مقدار زمان نیاز دارد. به مرور و با گذشت زمان هم خودم تجربه میکنم و از تجربه دیگران نیز استفاده میکنم. من همیشه دوست دارم در مشارکتهایم آن چیزهایی را که تجربه کردم را عنوان کنم که برای دیگران قابل استفاده باشد؛ زیرا خود من همیشه مشارکتهایی که دلی بود و دوستان از تجربیاتشان میگفتند، تاثیر بیشتری میگرفتم.

من در سفر اول زمانی که وارد جلسه عمومی شدم، آقا عطا یک مشارکتی کرد که خیلی روی من تاثیر گذاشت، ایشان گفتند که ما در اعتیاد درون چاهی افتادیم که بالای این چاه افرادی هستند که میخواهند به ما کمک کنند که از آن بیرون بیاییم، همه ما مثل هم هستیم یکی زودتر رهایی گرفته است، یکی دو بار سفر کرده و بعد رها شده است، یکی قیافش بهتر شده است و یکی بیشتر خدمت میکند. ما باید همیشه تمام تلاش خودمان را کنیم، مخصوصاً در سفر اول که در پایان به نتیجه مطلوب که همان رهایی از بند اعتیاد است و ورود به سفر دوم و خدمت کردن است برسیم.
من باید زحماتی که دوستان برای من میکشند را ببینم، راهنماهای عزیز که بیمنت خدمت میکنند، افرادی که ۶ صبح به پارک میآیند و فضا را برای من آماده میکنند و بقیه خدمتگزاران، باید اینها را ببینم و تمام تلاش خود را کنم که به بهترین شکل ممکن سفر اول را به پایان برسانم و بعد از آن این تجربه را به دیگران انتقال بدهم. همانطور که من وارد کنگره شدم و از این امکانات استفاده کردم و به درمان رسیدم، الان باید من هم تلاش کنم، خدمت کنم که دیگران بیرون از اینجا درگیر اعتیاد هستند، بیایند و آنها نیز استفاده کنند. هر کدام از ما علمی هستیم که تجربه شدهایم و به فرموده آقا مهندس علمی که تجربه شده باشد، سندی است بدون نقص، هر کدام از ما سندی هستیم به روش DST و باید تمام تلاشمان را کنیم که دیگران نیز از این علم بهره ببرند.
درباره مسائل مالی و خدمت مالی اولین نکته را بگویم که من همیشه دوست دارم درباره امور مالی صحبت کنم . زمانی در شعبه کاسپین مرزبان بودم، هر موقعیتی که پیش میآمد که من صحبت کنم قطعاً راجع به مسائل مالی صحبت میکردم. من هم پول را دوست دارم، هم دوست دارم دیگران پولدار بشوند و هم دوست دارم که همه تجربه بخشش را لمس کنند. اگر امروز من حال خوشی دارم مدیون کنگره ۶۰ هستم و اگر یک شعبهای از نظر مالی قوی نباشد در سایر بخشهای دیگر نیز نمیتواند قوی عمل کند.
همانطور که آقای مهندس فرمودند: یکی از اصلیترین ستونهای هر شعبه و حتی خود کنگره ۶۰، ستون امور مالیه است. تنها کسی که از خدمت مالی نفع میبرد خود من هستم و بعد دیگران از آن سود میبرند، مثل یک بمبی که در درون من منفجر میشود و بعد ترکشهای آن به دیگران میرسد.
من در ابتدای سفر اولم تقریباً چند ماهی از سفرم گذشته بود که با لژیون سردار آشنا شدم، اتفاقاً در همین ماهها بود؛ زیرا قرار بود که جشن گلریزان برگزار شود که با راهنمای خودم صحبت کردم و ایشان به من گفتند که به درد تو نمیخورد و فعلاً تو به سفر خودت فکر کن، هفته بعد مجدد اصرار کردم که در جشن شرکت کنم؛ ولی مجدد همان جواب را از راهنمای خودم شنیدم، بالاخره من هم وارد لژیون سردار شدم و چند سال سردار بودم و بعد چند سالی دنور شدم و خدا را شکر در سال ۱۴۰۰ به لطف خداوند توانستم در جایگاه پهلوانی انجام وظیفه کنم و به لطف خدا روزی من بیشتر و بیشتر شد. خیلی مسائل را نمیشود عنوان کرد؛ ولی من از درون خیلی تغییر کردم و این لذت را خودم بردم و زمانی که در لژیون سردار شعبه کاسپین اعلام کردم که برای من دعا کنید سال آینده پهلوان شوم، پیش خودم گفتم مگر من میتوانم پهلوان بشوم؛ ولی به لطف خداوند این اتفاق برای من افتاد و سپاسگزار خداوند هستم و قطعاً این خدمت را ادامه خواهم داد.
یک نکته را هم بگویم که هر کس در کنگره ۶۰میخواهد با آرزوهایش برسد باید وارد لژیون سردار شود و به نظر من لژیون سردار تمام آرزوهای افراد را برآورده میکند. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.


تایپ: مسافر میثم لژیون آبیک
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید لژیون آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
423