چهاردهمین جلسه از دوره سوم جلسات آموزشی لژیون سردار نمایندگی ارتش با نگهبانی همسفر نسرین، دبیری همسفر فهیمه و استادی همسفر پهلوان شیما از نمایندگی مسعود با دستور جلسه «خدمت مالی و تاثیر آن در زندگی من و سیدی کاغذ پوسیده» در روز سهشنبه مورخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.
(1).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزار خداوند، استاد سردار و آقای مهندس هستم که این توفیق نصیب من شد تا باری دیگر در جایگاه استادی قرار بگیرم. دستور جلسه حمایت مالی و تاثیر آن روی من و سیدی کاغذ پوسیده است. به نظر من سیدیها همه دنبالهروی یکدیگر هستند و همه آنها پیامی را میرسانند، هنگامی که آنها را پشت سرهم گوش میکنیم پیام را متوجه میشویم. نگاهی به سیدی هفته گذشته میکنم که در انتهای سیدی گردش آسمانی دو، آقای مهندس در مورد مسائل مالی صحبت کردند و کلیات این سیدی به ما آموخت که اگر انسان میخواهد به ارتقاء و حال خوش برسد، باید با سیستم کل کائنات هممسیر شود در این صورت میتواند ارتقاء پیدا کند و به حال خوش برسد. هر چیزی در کائنات موجودیت دارد حتی درختان، گیاهان و حیوانات همه و همه در حال خدمت کردن هستند. بهنظر من اساس هستی خدمت کردن است، اگر فیلم های مستند را ببینید متوجه خواهید شد در کف اقیانوس موجوداتی تک سلولی پیدا کردند و بعد از بررسی متوجه شدند این موجودات تک سلولی کف اقیانوسها را پاکسازی می کنند. حال انسان از خود سوال میکند که به عنوان اشرف مخلوقات و تنها آفرینندهای که دارای اختیار است چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
چیزی که انسان برای رسیدن به حقیقت به آن نیاز دارد، رمز و راز کشف حقیقت و پیداکردن راه است؛ پس برای رسیدن به ارتقاء و حال خوب باید هدف وجود داشته باشد و خدمتکردن رکن اساسی آن است. بر اساس هدف، اگر خدمت مالی باشد باید پسانداز کرد، حال چگونه پسانداز کنم؟ من اگر صد میلیون پول داشته باشم بیشتر از چهارمیلیون چیزی برای خود نمیخرم؛ زیرا من هدف دارم و میخواهم خود را ارتقاء دهم تا به هدفم برسم و نکته دیگر کارکردن روی حس میباشد.
ما هدفهای بسیاری داریم، کدام هدف من درست است؟ برای کدام یک باید بیشتر تلاش کنم؟ آیا این هدف من را به سمت حقیقت میبرد؟ برای دانستن این مسائل باید روی حسهایم کار کنم در آن هنگام اطلاعات درست از حسهایم به عقل داده میشود و بر اساس این اطلاعات تصمیم درست گرفته میشود، وقتی که آموزش ببینیم به بیداری میرسیم و به سبب حسهای درست تصمیمات درست گرفته میشود.
.jpg)
در جایی که هدف من خدمت مالی است برای این کار نیاز به پسانداز دارم و باید خود را از نظر مالی ارتقاء دهم تا بتوانم کاری انجام دهم؛ زیرا اگر جیب من خالی باشد نمیتوانم کمکی انجام دهم در این سیدی راه نمایان شده است و همه چیز اکنون به برداشت و حسهای خودمان بستگی دارد که چقدر خواسته داریم.
یکی از مهمترین کارها در صراط مستقیم بودن است، این موضوع که این مبلغ کم است و من دوست دارم حتما پنجاه میلیون باشد؛ ولی پانزده میلیون است خیلی اهمیت ندارد، اینکه آن پانزده میلیون حداکثر توان من باشد مهم است، در این صورت است که تغییرات درون من رخ میدهد. قسمت بعدی دستورجلسه تاثیر آن روی من است، اگر کوتاه بخواهم بگویم این یک چرخه است که روی حسهای من کار میکند.
اتفاق بزرگی که برای من افتاده این است که داراییهایم را بهتر میبینم و بیشتر قدردان آنها هستم. خدمت مالی یکسری پردهها را از جلوی دید کنار میبرد و میتوانیم بهتر نعمتهایمان را ببینیم، درک کنیم و به هدفِ بهتر زندگی کردن دست یابیم؛ زیرا هدف اصلی خلقت همین است.
امیدوارم توفیق این خدمت نصیب همه ما بشود تا بتوانیم از برکات آن بهرهمند شویم، ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

مشارکت جمعی از اعضاء لژیون سردار:
همسفر الناز:
امروز اولین مرتبهای است که در جلسه سردار شرکت میکنم و بسیار خوشحالم که اینجا هستم، من هربار که میخواستم کار خیری انجام دهم همیشه به بعد آن فکر میکردم و همیشه از این بابت عذاب وجدان داشتم که شاید خالصانه این عملخیر را انجام نمیدهم. سیستم هستی بر اساس خدمتکردن است؛ یعنی همه موجودات، گیاهان و حیوانات بهجز انسانها که اختیار دارند، خودشان را یک نفر میدانند و میخواهند دنباله مسیر و روش همدیگر را بگیرند تا در این مسیر به تکامل برسند، اگر ما انسانها هم درست تفکر کنیم و چند نفر مثل شما و آقای مهندس راجع به این مسئله با ما صحبت کنند متوجه میشویم که چه خبر است و ما برای این یک نفر واحد چه کاری انجام میدهیم؟
چرخه برای من هم تغییر کرد و حالا وقتی کمکی میکنم نگاهم این است که چیز بزرگی را بهدست میآورم نه اینکه چیزی را از دست میدهم این حس جالبی است و تغییر بزرگی برای من است.
همسفر خدیجه:
امروز پس از یکسال اولین روز حضور مجدد من در سردار است، انرژی که در این جلسات دریافت کردهام را نتوانستم در جایی دیگر دریافت کنم. راهنمای من خانم فریبا، همیشه از جلسات سردار میگفتند؛ که حتما میتوانید، بیایید و وارد لژیون سردار شوید؛ اما من تصورش را هم نمیکردم که بتوانم وارد لژیون شوم؛ اما به لطف خداوند این توفیق نصیب من هم شد و از وقتی وارد لژیون سردار شدم چنان برکتی به زندگی من جاری شده که باور نمیکنم. همیشه تا پولی به حساب من واریز میشد آن را خرج میکردم و من کسی بودم که هیچوقت چیزی نداشت؛ اما حالا خدا را شکر میکنم؛ زیرا هرچه که دارم مدیون کنگره و سردار هستم.
همسفر ماهک:
من هم مثل همه عزیزان کمکهای مالی را قبل از کنگره هم انجام میدادم؛ زیرا از سن کم، کمککردن برای من ارزشمند بود؛ اما اینکه به کجا و چگونه کمک کنیم خیلی مهم است، اینکه به مکان مقدسی مثل کنگره کمک کنیم بسیار مهم است؛ زیرا کنگره در جامعه تاثیرگزار است و دست دردمندان و افراد مصرفکننده را میگیرد. هنگامی که در لژیون سردار عضو شدم نگاهم به پسانداز در زندگی متفاوت شد، ظرفیت وجودی و اعتماد به نفسی که برای هر شخصی لازم است در من به وجود آمد، سپاسگزارم از عزیزانی که لژیون سردار را با وجود خود پرشکوه کردند.
تایپ: همسفر الهه (خدمتگزار سایت از لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
799