English Version
English

جهان هستی بر پایه انرژی و فرکانس آفریده‌شده

جهان هستی بر پایه انرژی و فرکانس آفریده‌شده

سیزدهمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی دهخدا به نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر فریده و با استاد همسفر فاطمه با دستور جلسه‌ «خدمت مالی و تأثیر آن روی من و سی دی کاغذ پوسیده» در روز دوشنبه 13 شهریورماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱۴:۱۵ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر فرصت داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و از محضر شما عزیزان آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز «خدمت مالی و تأثیر آن روی من و سی دی کاغذ پوسیده» است که جناب مهندس این دو را باهم ادغام کردند به دلیل اینکه در این سی دی هم از توان مالی و هدف‌مند بودن دراین‌رابطه صحبت کردند. ما به‌عنوان انسانی که اشرف مخلوقات هستیم دارای امتیاز بزرگی مثل اختیار هستیم، درنتیجه کارمان نسبت به سایر مخلوقات خداوند در این کره خاکی سنگین‌ترمی باشد؛ چون هدف از خلقت ما این بوده که کالبد روحانی ما، در کالبد جسمانی قرار بگیرد و به تکامل و ارتقا برسد و به دانش و آگاهی خودش اضافه کند این ممکن نیست مگر اینکه در مسیر خدمت و آموزش قرار بگیرید. ما چند نوع خدمت داریم؛ خدمت به خود، خدمت به جامعه، به خانواده، همنوعان خود و خدمت به مخلوقین الهی و انواع خدمات دیگری که می‌توانیم در قالب یک انسان به دیگران داشته باشیم؛ من فکرمی کنم اصلی‌ترین آن خدمت به خود است؛ بنابراین زمانی مقدر بر این می‌شود در مسیر آموزش قرار بگیرم اولین کار این است که فرمان‌بردار استاد یا رب خودم باشم و بعد اینکه خودم را خیلی دوست داشته باشم، باور داشته باشم با خودم مهربان باشم و درواقع به یک صلح درونی با خودم برسم، اگر درگذشته خطایی کرده‌ام باید این اشتباهات را انجام می‌دادم که اکنون در این مسیر آموزشی قرار بگیرم زمانی این اتفاق درون من افتاد ناخودآگاه در دنیای بیرونم تغییرات چشمگیری به وجودمی آید؛ مثلاً شما وقتی به یک گل یا درختی آب و کود می‌دهید یا به حیوانی که گرسنه است غذا می‌دهید دارید به او خدمت می‌کنید و بعد می‌بینید چه حال خوشی با این خدمت‌های کوچک به شما دست می‌دهد؛ بنابراین خدمت‌کردن یعنی من به آن آرامش درونی برسم و حال دلم خوب باشد. خب حالا کنگره برعکس همه‌جاست؛ ما بیرون کار می‌کنیم حقوق دریافت می‌کنیم؛ اما اینجا می‌گویند شما باید بیایید پول بدهید و هزینه کنید تا خدمت بگیرید چرا؟ چون می‌خواهد ما را با خودمان آشنا کند و ما را به حال خوش برساند؛ بنابراین خدمات همیشه در کنگره رایگان است؛ یعنی راهنما، ایجنت، مرزبان و حتی آقای مهندس تمام خدماتی که به کنگره ارائه می‌دهیم رایگان است چرا؟ زیرا در دل همین خدمات رایگان باز آموزشی هست تا من در مسیری قرار بگیرم که سرانجام آن، همان باور و ایمان و آرامش است.
همه ما می‌دانیم که جهان هستی بر پایه انرژی و فرکانس آفریده‌شده و در جزوه جهان‌بینی استاد امین هم فرموده‌اند: در جهان بیرون پول یا ثروت معادل انرژی درونی است؛ بنابراین هرچقدر انرژی و فرکانس جهان فیزیکی بالا باشد پول و ثروت هم به‌وفور یافت می‌شود منتها این به باور ذهنی و باور قلبی من برمی‌گردد که چگونه به ثروت یا پول فکر کنم یا نگاه کنم؛ مثلاً من خواسته‌ام این است که یک‌خانه داشته باشم و می‌گویم خدایا یک‌خانه ۵۰-۶۰ متری بخرم بسیار عالی است؛ جهان هستی این خواسته تو را می‌شنود ساخته‌وپرداخته می‌کند و همان را در اختیارت می‌گذارد حالا فکر کنید اگر ۲۰۰۰ متری بخواهید آیا می‌توانید خریداری کنید؟ من می‌گویم می‌توانید چرا؟ زیرا باید به آن ایمان و باور قلبی برسید که جهان هستی آن‌قدر ثروتمند و هوشمند است که تمام خواسته‌هایمان چه معقول و چه غیرمعقول را در اختیارمان قرار می‌دهد؛ اما من اگر خواسته‌های بالاتری داشته باشم ذهن بازدارنده و نیروی بازدارنده به من می‌گوید تو نمی‌توانی، قادر نیستی، از کجا می‌خواهی بیاوری، بنابراین با گفتن نمی‌توانم و نمی‌شود مانع از حرکت من می‌شود و ترس در درون من قرار می‌گیرد و بنابراین باورتان کوچک می‌شود و در همان اندازه می‌ماند درنتیجه باور و ایمان یکی از پارامترهایی است که می‌تواند ما را ثروتمند یا فقیر نگه دارد.

در کنگره به من می‌گویند؛ اگر ادعا می‌کنی که عضوی از کنگره ۶۰ هستی و تحت آموزش هستی و خدا را شکر به آرامش رسیدی اکنون بیا خودت را محک بزن و مورد آزمایش قرار بده اما می‌پرسی چگونه؟ در لژیون سردار شرکت کن و خدمت مالی انجام بده؛ یک کارت دعوتی از طرف استاد سردار برای ما فرستاده می‌شود و بابت آن باید 6 میلیون تومان پرداخت کنیم زمانی که این دعوت را پذیرفتیم می‌بینیم که جایگاه سرداری عجب حال خوشی دارد و چه آموزش‌هایی را اینجا دریافت می‌کنیم. بعد می‌گویند در این سرای عشقی که وارد شدید می‌خواهید حال بهتری به شما بدهیم؛ زیرا ورودی‌های دیگری هم دارد ولیکن مقداری هزینه‌هایش گران‌تر است که باید 50 میلیون هزینه کنی و لقب دنوری هم به شما می‌دهیم؛ بنابراین من که در جایگاه سرداری بودم و لذت آن را برده‌ام باجان و دل می‌پذیرم و می‌بینم بخشش از مال چه لذتی دارد. بعد به ما می‌گویند می‌خواهید بی باده و می سرمست عشق شوی؟ چراکه نه؛ باید چه‌کار کنم؟ می‌گویند هیچ، بیا 500 میلیون بده و جایگاه پهلوانی را تجربه کن؛ در نگاه و وهله اول شاید برایتان سنگین باشد که ۵۰۰ میلیون از ثروتم را به کنگره ببخشم، اما درواقع ما داریم به خودمان می‌بخشیم و به‌خاطر دلمان این کار رامی کنیم؛ کنگره به ما دینی ندارد و ما مدیون کنگره هستیم و یادمان نرود گذشته‌ای که داشتیم و چه سختی‌هایی که می‌کشیدیم، دنبال راهی می‌گشتیم که بتوانیم به یک آرامش نسبی برسیم اکنون‌که رسیدیم زمان ادای دین است و این بستگی به باور هر شخصی دارد که چه مقدار بتواند بخشش را در خودش تقویت کند. درسی دی کاغذ پوسیده هم آقای مهندس راجع به توان مالی صحبت می‌کند و می‌فرمایند که باید هدف‌مند زندگی کنید تا به نتیجه برسید؛ اکنون چگونه می‌توانم توان مالی‌ام را بالا ببرم؟ با آموزش‌هایی که در وادی پنجم؛ پله قناعت و پله پس‌انداز دارد به من یادمی دهد که دانه‌دانه است غله در انبار، با یکی دو دانه گندم نمی‌توانم آرد تهیه کنم تا نان بپزم؛ بلکه با خروارها گندم می‌شود آرد تهیه کنیم یا با قطره‌قطره باران است که یک رودخانه یا دریا و اقیانوس تشکیل می‌گردد؛ من هم باید یاد بگیرم ذره‌ذره از مالی که خداوند و جهان هستی در اختیارم قرار داده کنار بگذارم، برای هدفی که تعیین کرده‌ام صبر و تلاش کنم هرچند ممکن است سال‌ها طول بکشد؛ بنابراین برای رسیدن به هدفم بی‌صبری نکنم و تلاش کنم؛ زیرا خداوند هنگامی‌که ببیند سعی و کوشش می‌کنم تمام نیروهایش را برای کمک می‌فرستد تا به آن هدفی که مدنظر دارم برسم، با حرکت راه نمایان می‌شود. نباید با خداوند معامله کنیم؛ می‌گوییم خدایا من می‌بخشم تو هم مشکل مراحل کن و این یعنی معامله‌کردن با خداوند که غلط است درصورتی‌که جهان هستی هوشمند است و می‌داند که دارید چه‌کار می‌کنید و خودش به‌موقع نیروهایش را برای کمک سر راهت می‌فرستد فقط تو باید باایمان حرکتت را شروع کنی و به تلاشت ادامه بدهی. امیدوارم امسال گل‌ریزان خوبی داشته باشیم تا حداقل بتوانیم یک مکانی را برای خودمان خریداری کنیم تا در کمال امنیت و آرامش آموزش بگیریم و برای آیندگانی که در راه هستند با خیال راحت بیایند به مکانی که متعلق به خودمان است.

مشارکت اعضاء؛
همسفر پروانه:

روی صحبتم در ابتدا باخانم فاطمه است و می‌خواهم بگویم اگر شما نیت پهلوانی کرده‌اید قطعاً در زمره پهلوانان اسم شما نوشته‌شده است. در مورد دستور جلسه که چه ربطی با سی دی کاغذ پوسیده دارد می‌توانم بگویم که خدمت مالی خودش می‌تواند یک هدف باشد؛ زمانی پیام لژیون سردار به من هم‌سفر می‌رسد من می‌آیم این عضویت و خدمت را هدف خودم قرار می‌دهم و شروع می‌کنم به برنامه‌ریزی و مدیریت‌کردن که چگونه عضو شوم؛ به‌مرورزمان پس‌انداز می‌کنم تا روز موعود پولم را پرداخت کنم.
حالا چه تأثیری می‌تواند روی زندگی من داشته باشد؟ قطعاً همه شما در لژیون سردار هستید تأثیر آن را در زندگی‌هایتان دیده‌اید، اینکه خیلی‌ها نداشتند و اعلام کردند عضو لژیون سردار می‌شوم کم‌کم این پول آمده و توانسته‌اند به تعهدشان عمل کنند؛ اما این کار ذره‌ذره شکل می‌گیرد؛ یعنی از سبدی که جلوی من به‌عنوان تازه‌وارد نگه می‌دارند که چقدر حمایت می‌کنم توان‌بخشش و بخشیدن را به من یاد می‌دهد، بعد حامی زمین شدن که در ماه چقدر می‌توانم کمک کنم، بعد عضو لژیون سردار شدن و همین‌طور پرداخت 50 میلیون یا 500 میلیون تومان که نتیجه‌اش اولین خدمت به خودم است؛ زیرا این تغییر جایگاه‌ها باعث می‌شود اختلاف‌پتانسیل درونی من افزایش پیدا کند، انرژی‌ام زیاد شود که این حس و حال خوبم را دوست دارم با فریاد به بقیه بگویم کمک کردم اول به خودم و بعد به دیگران چه لذتی دارد.

همسفر طاهره:
خیلی خوشحالم زیرا قبل از ورودم به کنگره اصلاً حال خوبی نداشتم، همش استرس و اضطراب در وجودم بود. همین‌که پایم را به کنگره گذاشتم بعد از مدتی حالم خوب شد. همیشه می‌گویم کنگره یک قطعه‌ای از بهشت است که باید قدرش را بدانیم. امیدوارم همه بیایند این حال خوب را تجربه کنند، خوشحالم عضو لژیون سردار شده‌ام و از محضرشم آموزش می‌گیرم.

همسفر معصومه:
دیروز مطلبی می‌خواندم که نوشته بود کمک و بخشش از مال، توان مالی زیادی نمی‌خواهد؛ بلکه دل‌بزرگی می‌خواهد. به این فکر می‌کردم تک‌تک افرادی که در لژیون سردار هستند واقعاً دل‌بزرگی دارند؛ شاید خیلی‌ها توان مالی خوبی نداشته باشند و به‌سختی این پول را پرداخت کنند؛ ولی این کار را می‌کنند و قطعاً خداوند کمک می‌کند تا این خدمت مالی را انجام بدهند. حالا ما چرا این کار را می‌کنیم؟ من خودم را می‌گویم واقعاً آرامش و حال خوشی که اینجا دارم هیچ جایی ندارم. چند صباحی قبل با مسافرم هزینه سیگارکشیدنش را به نرخ الآن حساب کردیم شد 6 میلیون تومان، پس چرا من این هزینه را اینجا پرداخت نکنم؟ برای حال خوب خودم و مسافرم و بچه‌هایم پرداخت نکنم؟ بنابراین باید تمرین کنیم تا این بخشش را انجام دهیم تا بتوانیم قسمتی از مالمان را از خودمان جدا کنیم. شاید در بیرون از کنگره بخشش از مال برای بعضی‌ها سخت باشد و توان آن را نداشته باشند؛ اما ما در کنگره با عشق این کار را انجام می‌دهیم و برایمان اصلاً سخت نیست و لذت هم می‌بریم چرا؟ زیرا نتیجه این خدمت مالی به خودم برمی‌گردد؛ جدا از اینکه به زندگی‌ام برکت می‌دهد آن حال خوش است که برایم بسیار مهم است. چند سال پیش وضع مالی خوبی داشتیم؛ ولی آرامش و حال خوب نداشتیم اگر مسافرتی می‌رفتیم ما را فقط یک جایی می‌گذاشتند و خودشان دنبال مصرف موادشان می‌رفتند؛ ولی الآن مدام در کنار ماست، با ما می‌گوید و می‌خندد و حالمان خوب است که برایم خیلی ارزشمند است و فکر می‌کنیم این 6 میلیون مبلغی نیست. تمام تلاشم را می‌کنیم مبلغ سرداری‌ام را پرداخت کنم و همچنان عضو لژیون سردار باشم تا حال خوش بیشتری دریافت کنم.

تایپ: همسفر سمانه، راهنما همسفر مستانه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر گلی (مرزبان خبری)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر مستانه (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .