English Version
English

مرزبانی، جایگاهی برای رسیدن به صلح درونی

مرزبانی، جایگاهی برای رسیدن به صلح درونی

جلسه سوم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی ویژه کمانداران کنگره ۶۰،،  به استادی اسیستانت محترم ورزش همسفران، خانم منیره، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «جشن هفته ایجنت و مرزبان» ساعت ۱۷ روز جمعه ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۲ در سایت تیراندازی باکمان کنگره ۶۰ در مجموعه ورزشی تختی آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
درابتدا از آقای حکیمی بسیار سپاس‌گزار هستم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. امیدوارم که بتوانیم جلسه آموزشی بسیار خوبی در کنار هم داشته باشیم. هفته ایجنت و مرزبان را خدمت آقای حکیمی و مرزبان‌های آقا و خانم تبریک می‌گویم. همان‌طور که همه می‌دانیم جایگاه ایجنت و مرزبانی ورزشگاه تختی مقداری با نمایندگی‌های دیگر متفاوت است و کار این خدمت‌گزاران هم بیشتر است و بیشتر بار این مسئولیت بر دوش مرزبان‌های عزیز است. من بسیار از مرزبانان‌های خانم سپاس‌گزار هستم که هماهنگی‌ها را انجام می‌دهند و کار اجرایی ورزشگاه را برعهده دارند، سه روز در هفته اینجا حضور دارند و زودتر از بقیه دوستان می‌آیند و دیروقت به خانه می‌روند. امیدوارم که برکات این خدمت در زندگی‌شان جاری و ساری باشد. در مورد جایگاه‌های خدمتی کنگره که به اشخاص داده می‌شود؛ همان‌طور که آقای مهندس در صحبت‌هایشان بارها فرمودند که اگر ما یک چوب خشک بگذاریم و روی آن شال مرزبانی بیندازیم، وظیفه افراد کنگره این‌ است که به این شال احترام بگذارند و فرمانبردار باشند.
وقتی جایگاه‌های خدمتی در کنگره مطرح می‌شود؛ هم عملکرد آن شخص در جایگاه مورد نظر مهم است که چگونه عمل کند و هم رفتار بقیه افراد مهم است و این دو مکمل یکدیگر و باهم هستند. من متاسفانه در جایگاه مرزبانی خدمت نکردم ولی از همان اول برای خودم یک چیز را مشخص کردم؛ زمانی‌که ایجنت شدم، آقای مهندس یک توصیه به من کردند و گفتند که در درجه اول مردم‌داری داشته باشم. این حرف را آقای مهندس شش یا هفت سال پیش به من گفتند و این آویزه گوش من بود و در جایگاه‌های مختلفی که خدمت کردم، اول سعی کردم که مردم‌دار باشم و اینکه اگر من جایگاه خدمتی دارم؛ من در این جایگاه اجازه بی‌احترامی به دیگر افراد ندارم! من نمی‌دانم آن شخص که وارد می‌شود با چه گره‌ و مشکلی نزد من می‌آید.
 

درست‌ است که آقای مهندس می‌گویند به مرزبان احترام بگذارید و افراد خدمت‌گزار برای آقای مهندس خیلی قابل احترام هستند؛ اما وقتی مسئله‌ای پیش می‌آید، آقای مهندس از کسی که جایگاه دارد بیشتر انتظار دارد که بتواند آن مسئله را خنثی کند و حل کند. وقتی در جایگاه‌های مختلف کنگره مثل ایجنتی، مرزبانی یا جاهای دیگر قرار دارم، اصلا جای این نیست که اگر من در زندگی یک ناراحتی دارم، بیایم و در آن جایگاه بخواهم تلافی کنم، اصلا ما در کنگره چنین چیزی نداریم؛ چون کیفیت جایگاه و آن چیزی که قرار است برای من اتفاق بیفتد را کامل از دست می‌دهم و من نمی‌توانم از آن مرحله عبور کنم و شبیه آن مسئله برای من مدام تکرار می‌شود و من نمی‌توانم آن را حل کنم؛ اما زمانی که طرف مقابل را درک می‌کنی و می‌گویی اگر شاید منم جای او بودم این خطا را انجام می‌دادم، در هر جایگاهی باشی دیگر می‌توانی این مسئله را خیلی راحت حل کنی. جایگاه خدمتی مرزبانی بسیار حساس است و آقای مهندس همان تعبیری که گفتند: «جایگاه مرزبانی یعنی با پای برهنه، در آتش راه رفتن است» اگر در هر جایگاه من بتوانم صلح درونم را بیشتر کنم و بتوانم با آدم‌های زیادی در کنگره ارتباط برقرار کنم، محال است که در جایگاه خدمتی اذیت شوم و خیلی راحت می‌توانم از مسائل عبور کنم و اصلا درس کنگره همین است. روزی که خانم کماندار با من تماس گرفتند برای اسیسانت ورزش، من اصلا فکر نمی‌کردم که اسیسانت ورزش شوم! جایگاه ورزشی داشتم و همان لحظه به خانم کماندار چشم گفتم و فکر کردم که حتما حکمتی در این قضیه وجود دارد و یک‌سری آموزش برای من دارد و همه خدمت‌ها هم این‌گونه هستند. روزی که ایجنت شدم، یا زمانی که خانم کماندار گفتند که مسئولیت همسفران تختی با شما است، من فقط چشم می‌گفتم و در واقعیت هم همین است که با حرکت راه نمایان می‌شود و من سعی می‌کردم روزبه‌روز با جایگاه‌هایی که کسب می‌کنم، ظرف وجودی‌ام را بزرگ کنم و آن صلح، عشق و آرامشی که می‌توانم در آن جایگاه داشته‌باشم را بیشتر و بیشتر کنم. جایگاه خدمتی در ورزشگاه تختی برای من خیلی آموزنده بود. من به‌عنوان اسیسانت ورزش وارد ورزشگاه تختی شدم. در کنار دیده‌بان آقای حکیمی بسیار آموزش گرفتم و احساس امنیت داشتم. در کنار یک دیده‌بان بودم و این مسیر را بیشتر رفته بودند و سختی‌ها را کشیده بودند. من هر زمانی که با خانم کماندار در مورد ورزش همسفران صحبت می‌کنیم و به ورزشگاه تختی که می‌رسیم می‌گویند که حتما با آقای حکیمی مشورت کنید. امیدوارم تا الان موفق بوده باشم و فرمانبردار خوبی باشم.

تقدیر ایجنت محترم باشگاه از مسئول گروه همسفران باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰، همسفر منیره:

تقدیر مسئول همسفران باشگاه  از مرزبانان بخش همسفران ، همسفر مریم و همسفر زینب:

تقدیر  ایجنت محترم باشگاه از مرزبانان آقا:

در پایان، سپاسگزاریم از همه اعضای باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰ که با حضور خودشان، چهره زیبای  قدردانی را به تصویر کشیدند.

 

تصویر بردار: همسفر سجاد، همسفر کیمیا

تایپ و ویراستار: مسافر حمید

تنظیم و ارسال: مسافر منوچهر(مرزبان خبری)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .