گروه خانواده - برای دنور شدن، ابتدا باید صفت بخشندگی را به دست آورد

چهاردهمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان کنگره 60، با استادی دستیار اسیستانت لژیون‌های سردار همسفر ژیلا، نگهبانی همسفر مونا پهلوان و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «دنور» در روز پنج شنبه 18 خردادماه ۱۴۰۲ ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که این فرصت به تک‌تک ما داده‌شده که دریکی از حلقه‌های لژیون سردار که پر از عشق و آموزش است کنار هم جمع‌شویم و جریان آموزشی را به راه بیندازیم تا بتوانیم از صحبت‌ها و انرژی همدیگر استفاده کنیم.

چون من یک عضو سردار هستم و هنوز دنور نشده‌ام، داشتم فکر می‌کردم که چگونه صحبت کنم! گویی این جایگاه من را صدا زد؛ چون در این ماه که دستور جلسه، «دنور» است، من برای استادی در شعب مختلف دعوت شدم. فکر می‌کردم، چه چیزی در پس این دعوت‌ها است و من چه آموزشی باید از این قضیه بگیرم؟ منی که هنوز دنور نشده‌ام ولی مطمئن هستم برای رسالتی که امروز بر عهده‌ام است، به‌عنوان تفهیم درک این جایگاه، قطعاً می‌توانم یک صحبتی داشته باشم.

اولین چیزی که می‌خواستم در مورد جلسه بگویم، مفهوم خودِ جایگاه است. به نظر من جایگاه، مقام و مرتبه‌ای است که در هستی وجود دارد و برای رسیدن به آن باید تلاش کنیم. ثابت‌شده است فردی که می‌خواهد به یک جایگاه دست پیدا کند و خود را در آن نقطه به اثبات برساند، باید با تکیه‌بر تلاش خودش باشد. هر جایگاهی مثل حقیقت می‌ماند؛ روشن و درخشان. در زندگی جایگاه‌های مختلفی را تجربه می‌کنیم. مثل جایگاه‌های پدر و مادر بودن و یا جایگاه رهایی که یک فرد یک سال می‌رود و می‌آید و هزینه‌های زیادی می‌دهد، فشار مالی یا هر چیز دیگری را تحمل می‌کند تا آن جایگاه را به دست بیاورد. کسی می‌تواند راجع به رهایی صحبت کند که دوره‌ اعتیاد را از سر گذرانده باشد. درواقع یک پیشینه و یک دوره‌ای را طی کرده باشد تا آن جایگاه را به دست آورده باشد.

جایگاه‌ها، همگی مثل حقیقت می‌مانند؛ در زندگی، حقیقت بوده، هست و خواهد بود. یکی از جایگاه‌ها، کشف حقیقت متد DST است. آقای مهندس توانستند متد DST را کشف کنند. ایشان چه پشتوانه‌ و روح بزرگی داشتند که توانستند این جایگاه، یعنی کشف حقیقت DST را به دست بیاورند که حالا تک‌تک ما که در کنگره هستیم به برکت حضور ایشان بتوانیم این جایگاه‌ها را تجربه کنیم؟ پس جایگاه یک حقیقتی است که در هستی ثبت‌شده و انسان برای این‌که آن را به دست بیاورد، باید هزینه زیادی بدهد.

کلام‌الله را مطالعه می‌کردم؛ در سوره اسرا آیه ۲۸، خداوند مستقیماً می‌فرمایند: «ما فرزندان آدم را خلق کردیم و کرامت بخشیدیم و بر خشکی و دریا‌ها نشاندیم و به آن‌ها روزی عطا کردیم و برتری انسان را بر سایر موجودات قراردادیم». این کرامت انسانی یک تعارضی دارد بازمانی که خداوند، انسان را خلق کرد و به فرشتگان گفت: «باید سجده کنید» و فرشتگان سجده نکردند، گفتند: «چطور می‌خواهی فردی را که فساد و خونریزی می‌کند، خلق کنی؟» خداوند به فرشتگان گفت: «شما نمی‌دانید آنچه را که من می‌دانم». حالا این تعارض چیست؟ آقای مهندس در سی دی سفر می‌گویند: «انسان موجود و خلقی است که از پایین‌ترین قسمت‌ها می‌تواند خودش را به بالاترین و بهترین قسمت‌ها ارتقا بدهد». این ارتقا در سایه‌ اختیاری که به انسان داده‌شده است اتفاق می‌افتد؛ یعنی می‌تواند خودش را در هر جایگاهی قرار بدهد. این جوابی است که در روشن‌ترین حالت به فرشتگان داده شد.

در کنگره هم داریم کسی که می‌خواهد در قسمت مالی خدمت داشته باشد؛ اول باید سرداری را تجربه کند. سردار بودن، یک جایگاه است. یک دوره یک‌ساله است که فرد طی می‌کند. جلساتش را می‌آید و آموزش‌هایش را می‌گیرد. شخص این جایگاه را با تمام وجودش درک می‌کند. در این مرحله گذرنامه‌ای را دریافت می‌کند که با آن می‌تواند وارد مرحله بعدی شود. درست است که کنگره در سفر اول، رایگان است، ولی به نظر من در سفر دوم، همه باید هزینه آن را بدهیم. در سفر دوم، با ورود به قسمت مالی و خدمت مالی می‌توانیم این هزینه را بپردازیم. این اتفاق برای افرادی می‌افتد که گذرنامه‌ سردار را دریافت می‌کنند و مجوز این را می‌گیرند تا بتوانند مرحله‌ بعدی یعنی دنوری را هم تجربه کنند.

در وادی هفتم گفته می‌شود: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است‌؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماید»؛ در قسمت برداشت‌های ما، قسمت دنوری یا پهلوانی تازه شروع راه است. کسی که پهلوان می‌شود، درواقع انگار آموزه‌ها را دارد زندگی می‌کند. انگار به جنگ بعضی از وادی‌ها رفته است، انگار با بعضی از وادی‌ها زندگی کرده و در بعضی از وادی‌ها غرق‌شده است. در وادی عشق که وادی ۱۴ است، زندگی می‌کند تا بتواند این قضیه را با خودش حل کند که بتواند پهلوان شود. این اتفاقی است که در جایگاه دنوری هم به نحو دیگری می‌افتد و فرد باید آن آمادگی لازم و صفت بخشندگی که خداوند مدنظرش است را به دست بیاورد. پس خداوند هم اگر در مقابل فرشتگان می‌ایستد و می‌گوید:«چیزی را من می‌دانم که شما نمی‌دانید»؛ درواقع منظور آن کمالاتی است که انسان می‌تواند در مسیر زندگی دریافت کند و یک سری از کمالات هم هستند که اکتسابی‌اند؛ مانند کرامات ذاتی مثل بخشش که در وجود همه‌ انسان‌ها هستند.

برای رسالتی که امروز به عهده من است و برای تفهیم درک جایگاه دنوری با توجه به آموزش‌هایی که تابه‌حال گرفته‌ام می‌خواهم صحبتی داشته باشم.

خداوند می‌گوید: «خلق کردم جهان را با امواج عشق»؛ یعنی این امواج عشق در وجود تک‌تک ما وجود دارند ولی چه کسانی می‌توانند از آن عشق بهره لازم را ببرند؟ افرادی که واقعاً توانسته‌اند این کرامات را کسب کنند. یکی از راه‌هایی که انسان بتواند آن‌ بخششی که خداوند مدنظرش است و خودش را با آن صفت معرفی می‌کند و می‌گوید؛ به نام خداوند بخشنده و مهربان همین بخشش مالی، سردار شدن، دنور و پهلوان شدن است.

کنگره برای خود من، یک دریچه‌ای را باز کرد و من تازه فهمیدم که خداوند، عشق و محبت چیست؟ یعنی انگار زندگی در زندگی را به من یاد داد. من تازه فهمیدم مفهوم بخشش و خدمت چیست؟ شاید اگر  در زندگی عادی بودم و وارد کنگره نمی‌شدم این اتفاق برای من نمی‌افتاد. کنگره بستری است که ما بتوانیم جایگاه‌ها را درک کنیم و نحوه رسیدن به آن‌ها را جوری طراحی کرده که بتوانیم از پایین‌ترین نقطه، به بالا‌ترین نقطه، ارتقاء پیدا کنیم و درعین‌حال در اوج داشتن و ثروتمند بودن، بتوانیم سقوط کنیم. این‌ها‌ چیز‌هایی بود که از دریچه کنگره به ما اجازه داده شد به آن نگاه جدیدی داشته باشیم و بتوانیم این جایگاه‌ها را درک کنیم.

کسی که دنور می‌شود صرفاً آن مسئله پولی و مالی‌اش نیست. من دنور نیستم، ولی قطعاً اگر در انجام این خدمت، فاعل نبوده‌ام شاید عاملی بودم برای این قضیه که بتوانم به افرادی کمک کنم که تفکر کنند و این جایگاه را تجربه کنند. کمک کنم کسانی شهامت این را پیدا ‌کنند که وارد این راه بشوند. درهرصورت ما هرکدام به‌عنوان خدمتگزار در کنگره، یک جایگاهی را به عهده گرفته‌ایم و خدمت می‌کنیم. یکی کانال خیلی خوبی می‌شود، یکی دنور پرور خوبی می‌شود یا پهلوان پرور خوبی می‌شود، یکی هم تفکر سرداری را خیلی خوب می‌تواند اشاعه بدهد. من خودم کسی بودم که در شعبه رودکی آن موقع که تازه افتتاح‌شده بود، از طریق مشارکت یکی از کمک راهنمایان مسافران فهمیدم که کنگره دارد شعاع اضافه می‌کند و در این مسیر نیاز دارد که کمک شود. «کسانی که توان مالی دارند در این زمینه یاری رسانند و باید دست‌ِ یاری آقای مهندس باشند». این جمله باعث شد که من سردار بشوم. مشارکت زیبای آن مسافر باعث شد که من وارد این مسیر شوم.

آقای مهندس دارند یک جریان عظیمی را کنترل می‌کنند. این نیست ‌که من در لژیون سردار بنشینم و فقط بگویم دنور این است، سردار این است و قول و قرار چیست؟ ما وظیفه‌مان خیلی سنگین‌تر از این مباحث است. خدمت خیلی بزرگی است. همه به کمک هم احتیاج داریم. اگر ما دستیار خداوند هستیم، باید رسالتمان را در این بعد، در این جهان فیزیکی به آن شکلی که خداوند مدنظرش است، به انجام برسانیم. ما در کنگره علم و آگاهی را دریافت می‌کنیم؛ چون مسیر، مسیر الهی است و ساختار الهی است. قطعاً دست ما در دستان خداوند است. قطعاً عزیزان دنور، جایگاه دنوری را هم در صور آشکار و هم در صور پنهان تجربه می‌کنند.

پرداخت آخرین قسط دنوری همسفر فائزه

پرداخت آخرین قسط دنوری همسفر فاطمه

پرداخت آخرین قسط دنوری همسفر شهناز

در ادامه این جلسه، پهلوان همسفر نرگس به عنوان نگهبان دوره جدید و همسفر فاطمه دنور و همسفر فائزه دنور به عنوان دبیران اول و دوم دوره سوم جلسات لژیون سردار و همسفر فخری دنور به عنوان خزانه‌دار جدید معرفی شدند. ضمن سپاس از خدمات و تلاش‌های همسفر مونا پهلوان، نگهبان دوره قبل و دبیرانشان؛ همسفر فخری دنور و همسفر نرگس و همسفر نرگس خزانه‌دار برای نگهبان و دبیران دوره جدید دوران خدمتی پرباری را از خداوند مهربان طلب می‌کنیم.

تایپ: همسفر نرگس، دبیر و عضو لژیون سردار
عکس: همسفر زینب مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب مرزبان خبری
گروه همسفران باشگاه تیراندازی باکمان کنگره 60