English Version
English

حسِ خوش رهایی؛ 1401/11/17

حسِ خوش رهایی؛ 1401/11/17

«یاد الله در هر جا، یاد خود از قطره به اقیانوس است.»

و هر یک از این رها یافتگان، پرنده‌ای خواهند شد؛ که از ناباوری مطلق به باور واقعی دست خواهند یافت؛ در نتیجه وجود آن‌ها مانند غرش رعد خواهد بود. در سپاس از این عملِ بسیار عظیم شُکر، شُکر، شُکر

ورود همسفران وادی عشق شعبه شفا به سفر دوم جهان‌بینی و دریافت گل رهایی از دستان پرعشق مهندس دژاکام عزیز در تاریخ دوشنبه: ۱۴۰۱/۱۱/۱۷ مبارک باد...

سلام دوستان زهرا هستم همسفر عباس 

مسافر من با ۳۰ سال تخریب وارد کنگره شدند؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک؛ ۱۱ ماه سفر کردند به روش DST؛ داروی درمان شربت شفابخشOT؛ با راهنمای توانا آقای مصطفی نهاردانی لژیون ۱۹ شفا؛ راهنمای عزیز خودم خانم اعظم لژیون یک شفا؛ رهایی به دستان جناب مهندس ۹ ساعت

حالم خیلی خوب است و خیلی خوشحالم در کنار دوستان عزیزم هستم؛ جای همه شما خالی.
ان‌شاالله که همه مسافران به زودی زود، گل رهایی را از آقای مهندس بگیرند.

سلام دوستان افسانه هستم همسفر میثم 

مسافر من با ۱۱ سال تخریب وارد کنگره شدند؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره خوراکی ۱۱ماه و ۶ روز سفر کردند به روشDST؛ داروی درمان شربت شفابخش OT؛ با راهنمایی راهنمای توانا آقای مجید شورابی لژیون ۶ شفا؛ راهنمای عزیز خودم خانم اعظم لژیون یک شفا؛ رهایی به دستان با برکت جناب مهندس ۹ ساعت

خدا را هزار بار شکر می‌کنم که این جایگاه را تجربه کردم؛ حس و حال رهایی به هیچ عنوان قابل وصف نیست و من فقط تو آکادمی خیره شده بودم به مهندس و اشک از چشمان من، خود به خود از سر شوق می‌ریخت.
الهی که سایه مهندس روی سر همه ما مستدام باشد و این حال خوشی که من دارم همه عزیزان سفر اولی تجربه کنند.

 

سلام دوستان هانیه هستم همسفر احمد
مسافر من با بیش از ۱۵ سال تخریب وارد کنگره شدم؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شربت متادون؛ ۱۱ ماه و ۲۶ روز سفر کردند به‌ روش DST؛ داروی درمان شربت OT؛ به راهنمایی کمک راهنمای خوبشان جناب آقای مجید شورابی از لژیون ۶ شفا؛ کمک راهنمای خوب خودم خانم مریم عزیزم ؛ و به دستان پرمهر جناب مهندس ۵ ساعت هست که آزاد و رها هستیم.

دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد
ابری که بر بیابان بر تشنه ای ببارد


یک اتاق پر از انرژی، یک انسان بی آلایش با همان صدایی که تو سی‌دی‌ها شنیده بودم همان قدر مهربان، همان قدر ساده، همان قدر با جذبه، همان قدر با قدرت، لبخند روی لبشان ، حالشان عالی

و چه زیبا بود که نگاهت با نگاهشان تلاقی پیدا کند، و حس سپاسگزاری و قدردانی را با همان لبخند و حس و حال خوبم به ایشان منتقل کردم.

چه زیبا بود که کلامم را به گوش جان شنیدند و پاسخم را دادند؛ خیلی خیلی حس قشنگی بود.

خیلی در اتاق ایشان حضور داشتیم و یک دل سیر تماشایشان کردم و افتخار کردم که زیر سایه چنین بزرگ مردی در حال شناخت خویش هستم و آرزویم این‌است که با خدمت به هم‌نوعان خودم گوشه‌ای از زحمات ایشان را جبران کنم.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر مهدی

مسافرم  با بیش از ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدند؛ آخرین انتی‌ایکس مصرفی شیره خوراکی؛دوازده ما سفر کردیم به روشDST؛
با کمک راهنمای مسافرم اقای نهاردانی؛ کمک راهنمای خوب خودم خانم مریم؛ ورزش مسافرم والیبال؛ ورزش خودم دارت؛ الان به یاری خدا و دستان پر مهر مهندس و تلاش و همت مسافرم دو ساعت هست آزاد و رها هستیم.


لحظه دیدار آقای مهندس خیلی حس و حال عجیبی بود، حسی زیبا، مثل حس پرواز...

فکر می‌کنم این انتظار و این دیدار یکی از زیباترین حال و هوایی که هر سفر اولی باید لمس کند؛ این سفر پر از عشق و طولانی را باید تجربه کرد تا به این حال خوش رسید...

بعد از گرفتن گل رهایی، واقعا آدم فکر می‌کند یک رویا و یک خواب بود که گذشت؛ اما طعم شیرینِ آن برایت ادامه دارد.

سلام دوستان سهیلا هستم همسفر حسن 

مسافرم با بیش از ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدند؛ مدت ۱۰ ماه ۱۳ روز سفر کرد به کمک راهنمایی آقای خانزاده به روش DST؛ الانم ۶ ماه هست که آزاد و رها هستند؛ خودم مدتِ ۹ ساعت است به لطف خدا و دستان پر مهر جناب مهندس رها هستم.

واقعا حس و حال بسیار زیبا و نابی بود؛ لذت بردیم.

امیدوارم این حال خوش نصیب همه بشود.

رهایی گوارای وجودتان باد

خدا قوت، تبریک و شادباش صمیمانه به کمک راهنمای با عشق همسفر اعظم عزیز (لژیون یک) و همسفر زهرا، همسفر افسانه

خدا قوت، تبریک و شادباش صمیمانه به کمک راهنمای با عشق همسفر مریم عزیز (لژیون ششم) و همسفر هانیه، همسفر زهرا، همسفر سهیلا

ارسال خبر: همسفر اعظم، رهجوی کمک راهنما همسفر اعظم (لژیون یک)

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .