سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر
متنی که قرار است در ارتباط با آن مشارکت داشته باشیم رابطه یادگیری و معرکه گیری است که به بررسی کردن جداگانه هرکدام از این واژه ها می پردازیم....
معنی و مفهوم واژه یادگیری در کنگره ۶۰ به معنای آموزش و همین طور به دانایی برمیگردد. به نظر من یادگیری یعنی ، هر فرد در هر لحظه ، وقت و مکانی به دنبال بالا بردن دانایی خودش باشد و از هر آموزشی فقط به دنبال یادگیری آن باشد و به حاشیه و مسائل اطراف آن توجه نداشته باشد.
اگر بخواهم معنی و مفهوم معرکه گیری را بیان کنم ، می توان گفت که ؛ نقطه مقابل یادگیری است و به جهل و نادانی و ناآگاهی انسان ها برمی گردد. فردی که معرکه گیر است به دلیل وجود منیتش نمیتواند اشتباهات خودش را بپذیرد و می ترسد که همه آن را مقصر بدانند و همیشه در حاشیه است و بیشتر اوقات ناامید است و غر میزند،پس تصمیم بر این می شود که اگر فردی خودش را با یادگیری عجین کند و دانایی که مهم ترین است و یادگیری را بالا ببرد می تواند به راحتی از معرکه گرفتن دور باشد.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
خداراشاکرم که به عنوان کوچکترین ذره در این شعاع پهناور وپرنور کنگره ۶۰ قرار گرفته است و از آقای مهندس دژاکام عزیز و خانواده محترمشان کمال تشکر و قدردانی را دارم. در مورد رابطه یادگیری ومعرکه گیری، آگاهی داشتن به وظایف و قانون و آموزشهایی که هرکس در تمامی مراحل باید بدرستی انجام دهد و آگاه باشد . در کنگره ۶۰ قوانین ومطالبوآموزشهایی که به روزرسانی میشود و سطح آگاهی بالا میرود و ارتفاع و شعاع میگیرد و این چرخه ادامه دارد . همینطور فرضیه خلقت انسان و موجودات براساس یادگیری پایهگذاری شده است. حالا در مورد هر چی باشد و در ادامه معرکهگیری یعنی، عوض کردن موضوع و اشتباهی که در آن قرار گرفتیم و شانه خالی کردن جای معذرت خواهی که در مورد اشتباهات خود قضیه رابر عکس وانمود میکند و دیگران را مقصر میداند. مثلا افرادی که در کنگره۶۰ به درمان میرسند و دوباره پنهانی مواد مصرف میکنند شروع به سرزنش کردن میکنند و خطای خود را میپوشانند و عذاب وجدان میگیرند و دیگران را مقصر میدانند و در خانواده هم همینطور است.
سلام دوستان نگین هستم همسفر
آنچه من از مبحث یادگیری و معرکهگیری برداشت کردم این است که یادگیری در مقابل معرکهگیری قرار گرفته است. انسان هایی که در زندگی به دنبال یادگیری هستند، در تمام مراحل زندگی سعی میکند بیاموزند و در زندگی خودشان اجرا نمایند. ما در هر زمینهای یادگیری داریم در زمینه علمی هنری موسیقی و ورزشی و... . ولی در مقابل، انسانهایی هستند که وقت خود را صرف یادگیری نمیکنند وبه دنبال حاشیه هستند و همیشه و در تمام موارد دوربین خود را روی دیگران میاندازند و وقتی مورد بازخواست قرار میگیرند همه را متهم میکنند که خود را هیچکاره و بیتقصیر جلوه بدهند . این افراد بقیه را دور خود جمع میکنند وبا زیر سوال بردن بقیه ، انرژی آنها را میگیرند و جو را متشنج میکند. در کنگره همینطور است، یکسری افراد سعی در فراگیری آموزشها دارند و سعی میکنند روز به روز علم خود را ارتقا دهند اما بعضی افراد همیشه به دنبال حاشیه هستند و با مقصر نشان دادن و عیبجویی از راهنما و مرزبان و... میخواهند خود را بی تقصیر جلوه دهند و حاشیه سازی کنند.
سلام دوستان زینب هستم همسفر
در مورد مبحث یادگیری و معرکه گیری ،معرکه گیری می تو اند در همه مسائل و موارد زند گی اتفاق بیفتد.هر انسانی که در مورد هر مسئله ایاموضوعی،آموزش نداشته باشد و به دانایی کافی نرسیده باشد در مقابل شروع می کند به معرکه گیری، در حقیقت اگر فرد از آن موضوع اطلاع و دانش کافی نداشته باشد به خاطر اینکه کم نیاورد از روی جهل و نا آگاهی شروع می کند به معرکه گیری و روی مسئله پا فشاری می کند تا حرف خودش را به کرسی بنشاند و از اطرافیانش به نحو احسن استفاده می کند تا او را تایید کنند. این می شود معرکه گیری که من قبل از کنگره آن را به خوبی بلد بودم. هر کاری که خودم نمی توا نستم درست انجام بدهم مسافرم را مقصر جلوه می دادم و می گفتم هر چه بدبختی سر ما آمده است تقصیر شماست غافل از اینکه شاید بیشتر بد بختی ها تقصیر خود من بود.به خاطر اینکه من چیزی از جهان بینی، آموزش و دانایی موثر نمی دانستم. ممنون از آقای مهندس و کنگره که این آموزش های ناب را به من آموختند . من امروز اگر معرکه ای هم می گیرم در جهت مثبت است . مو قعی معرکه گیری من می تواند مثبت باشد که من در مورد مسئله ای اطلاعات کافی و دانایی دارم و آموزش هم دیده ام ، آن موقع می توانم با معرکه گیری یا با کار های که انجام می دهم طرف مقا بلم را متوجه اشتباهاتش کنم.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
در زمان های قدیم معرکهگیری به صورت نمایش بود که به وسیله حیوان یا مارها انجام می دادند . در کنگره ۶۰ رابطه یادگیری به این شکل تفسیر می شود که اگر من به کنگره بیام باید درست آموزش بگیرم ، وبه دنبال چون و چرا و مسائل پوچ نباشم که باعث آموزش نگرفتن چند نفر دیگر بشوم. پس به این دلیل آموزش میگیرم که معرکه گیر نباشم ومعرکهگیری باعث میشود من از آموزش دور بمانم و جلوی رشد من را میگیرد.
در کنگره ۶۰ ، آقای مهندس میگوید :همه چیز با یک فکر آغاز میشود و احساس در ما موجب بروز یک رفتار میشود و این رفتار ما است که به نتیجه میرسیم ،پس من باید فکرم را زیبا کنم و نباید مسیر را با مقصد اشتباه بگیرم . ممکن است وقتی توی این مسیر حرکت کنم، هوا طوفانی شود یا جاده سنگلاخ شود و به سختی حرکت کنم. یا مدتی اصلا نتوانم تکان بخورم. اما مقصد سرجایش است و هدف از بین نرفته و فقط زمان و انرژی بیشتر باید مصرف کنم و در این راه صبر و شکیبایی را یاد بگیرم و ناامید نشوم. پس من امید را از کنگره یاد گرفتم و هیچ ابر و بارانی نیامده که بعدش آفتاب نباشد . تا وقتی پرده ضخیم را کنار نکشم و تو این اتاق تاریک بمانم نمیتوانم قدم به بیرون بگذارم . من یاد گرفتم از زندگیم لذت ببرم و خوب به زندگی نگاه کنم و یاد گرفتم که افکار مثبت و آموزشهایی که می گیرم را روی کاغذ بنویسم ، چون تاثیرش دوبرابر است و بسیار از جناب مهندس ممنونم که زندگی دوباره به من برگرداند.
سلام دوستان مدینه هستم همسفر
یادگیری و معرکهگیری با هم رابطه معکوس دارند ،پس یک معرکه گیر هیچ وقت نمیتواند آموزش بگیرد . ما هرگز نباید فراموش کنیم که برای چه به کنگره آمده ایم .ما به کنگره آمدیم تا یاد بگیریم . یکی از موارد معرکه گیری در مورد ما همسفران است که در ظاهر و کلام هیچ اتفاقی نمی افتد ،فقط در ذهن ما اتفاق میافتد که به مشکلات درونی بر میگردد . بواسطه ترس و منیت است که گاهی معرکهگیری درمورد مسافرمان اتفاق میافتد . قضاوتهایی که در موردش میکنیم ، حتی اگر به زبانمان نیاوریم در ذهنمان دچار معرکه گیری شدهایم . پس یادگیری دریافت و آموزش اطلاعات مثبت و مفید است ، ولی معرکه گیری یک سری اطلاعات رو بدل میکند که به این ها منفی میگویند . پس من همسفر به کنگره آمده ام تا بیاموزم و به حرمتها احترام بگذارم و مراحل زیادی را طی کنم تا به دانایی برسم که همان مثلث تفکر، تجربه و آموزش است . ما باید در حال تفکر کردن و آموزش گرفتن باشیم ،که نقطه مقابل معرکه گیری است که ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها بر میگردد .
تایپ: همسفر مدینه لژیون سوم
تنظیم: همسفر وجیهه لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
507