English Version
English

درمان اعتیاد از نظر کنگره ۶۰ کاملاً متفاوت است

درمان اعتیاد از نظر کنگره ۶۰ کاملاً متفاوت است

دومین جلسه از دور بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60، مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی، با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر سعید، با دستور جلسه «شیشه و تریاک» 20 آبان 1401 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد .

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. امروز جمعه 20 آبان ماه در پارک طالقانی هستیم. هوا هم امروز عالی است هنوز آن‌قدر سرد نشده. دستور جلسه این هفته طبق قوانین کنگره ۶۰ در تمام شعب کنگره ۶۰، گل‌ریزان است. من گفتم چون مسئله گل‌ریزان در کلینیک‌ها موجب مسئله بزرگی می‌شد ممکن است اختلافاتی به وجود بیاید گفتم که اصلاً در کلینیک‌ها این مسئله حذف بشود. در لژیون پزشکان هم گفتم پولی درنمی‌آید؛ نهایت ۲۰ میلیون یا ۳۰ میلیون، گفتم که گل‌ریزان در لژیون پزشکان انجام نمی‌دهیم و می‌رویم همان مسائل خودمان این‌طوری بهتر است.

دستور جلسه ما شیشه بود که دفعه قبل با همدیگر مقدار زیادی از آن را شکافتیم و راجع به موضوعات مختلفی باهم صحبت کردیم که شیشه بود با الکل که جلسه قبل گفته بودم اگر کسی الکلیسم است و به مصرف‌کننده تریاک بشود خودش یک برد است.

بعضی مواقع باید همه‌چیز را نگاه کنیم گاهی اوقات می‌خواهیم همه‌چیز ایدئال باشد بهترین باشد، یا باشد یا نباشد این‌طوری که نمی‌شود؛ بین سیاه تا سفید رنگ‌های متعددی وجود دارد. گاهی اوقات  واقعاً باید نگاه کنیم کیفیت زندگی فرد به چه صورت شده است. یکی از مسائلی که مشروب و عرق‌خوری داشت من در گذشته به یاد دارم که چاقوکشی‌های زیادی داشتیم قتل‌های زیادی داشتیم دعواهای زیادی داشتیم فقط به خاطر مصرف الکل. شما اصلاً دیدید که یک مصرف‌کننده تریاک چاقوکشی بکند؟ یا یک هروئینی چاقوکشی کند؟ مصرف‌کننده تریاک یک چراغ گردون قرمز ماشین زباله را می‌بیند فرار می‌کند و به سمت دیگر می‌رود؛ ماشین راهنمایی و رانندگی را ببیند مسیر خودش را کج می‌کند، اهل چاقوکشی نیست ولی مشروب نه؛ هر کسی که می‌خواست دعوا کند یا درگیری به وجود بیاورد می‌رفت و مشروب می‌خورد این است که ما جرم‌های سنگینی داشتیم حتی بیشتر از شیشه جرم‌ها و مشکلاتی که ما در اثر مصرف الکل داشتیم خیلی بالاتر از مصرف شیشه بودند قتل‌ها و جنایاتی بود وقتی مست می‌کند اصلاً سیستم کاملاً عوض می‌شود.

بنابراین به این دلیل است که می‌گوییم اگر الکلی تبدیل به تریاکی بشود ما ضرر نکرده‌ایم؛ همین‌طور مصرف‌کننده شیشه اگر تبدیل به مصرف‌کننده تریاک بشود که مشکلی ندارد. ما همه دوست داریم که هیچ‌کس معتاد نباشد و خوب بشود ولی این مشکلات هم هست. در گذشته مصاحبه‌هایی بود که نگاه می‌کردم برای سال ۷۹ که می‌گفتند در زندان‌ها باید متادون بدهید یا سرنگ بدهید خب ما دوست داریم که مصرف نکند ولی خب می‌آید مثلاً فرض کنید مصرف می‌کند و سرنگ به او ندهیم که نه ما سرنگ نمی‌دهیم که مصرف نکند اصلاً چنین چیزی نیست مصرف‌کننده باید برود و مصرف کند حالا اگر به او سرنگ ندهید می‌رود و در آشغال‌های بیمارستان هم شده سرنگ پیدا می‌کند و تزریق می‌کند در زندان‌ها الآن خیلی خوب است که متادون می‌دهند قدیم نمی‌دادند در زندان‌ها همه‌جا البته هست.

اگر تریاک را شما زیاد داشته باشید آن را با وافور می‌کشی، اگر تریاک مقداری پایین‌تر باشد با سیخ و سنگ می‌کشی؛ اگر آن‌هم نشد تریاک را می‌خوری، باز تریاک کمتر می‌شود؛ اگر آن نشد تزریق می‌کنی.  پس کمترین حالت تریاک که بخواهد نشئه بشود با تزریق است. مرحله دوم می‌شود با خوردن، مرحله سوم با سیخ و سنگ و مرحله چهارم با وافور.  این است که نوع آن فرق می‌کند. این است که در زندان‌ها از تزریق استفاده می‌کردند به خاطر کم بودن مواد. حالا با سرنگ تزریق می‌کردند؟ خیر، شیشه‌های که برای قطره چشم است و پلاستیکی هست که فشار می‌دهی و قطره می‌چکاند از این شیشه‌ها بود و یکسر سوزن سرنگ آن را با حرارت سر این چسبانده بودند در این هروئین یا تریاک را حل می‌کردند می‌ریختند و بعد فشار می‌داند مانند سرنگ پمپ می‌کرد در رگ به آن می‌گفتند پمپ. مثلاً با پمپ هروئین تزریق می‌کردند حالا بعد از این که سرسوزن وقتی‌که کُند می‌شد روی موزاییک‌ها می‌کشیدند؛ مثل چاقو که زیر استکان می‌کشیدند برای تیز کردن، این‌ها سوزن را روی موزاییک می‌کشیدند تا سوزن تیز بشود. مواد ضدعفونی‌کننده چی بود؟ آب دهان بود؛ به این تزریق می‌کرد و می‌گفتند که آب دهان ضدعفونی می‌کند و بعد نفر بعدی. خب وقتی‌که ما جلوی آن را گرفتیم این‌جوری شد. این‌ها همه مسائلی است که ما باید در نظر بگیریم.

این است که مسئله بحث ما مصرف شیشه هست با تریاک ولی به‌طورکلی برای درمان اعتیاد، از نظر کنگره ۶۰ کاملاً متفاوت است. به قول آقای دکتر می‌گفت: مهندس شما اصلاً همه‌چیز را به‌هم‌ریخته‌اید همه سیستم‌ها را معکوس کرده‌اید، یک چیز دیگری کرده‌اید. واقعاً نگاهی که ما داریم و باید بچه‌های کنگره ۶۰ و مخصوصاً لژیون پزشکان باید این نگاه را داشته باشند و آن نگاه، نگاه تئوری ایکس x و فرضیه ایکس x است. بسیار بسیار مهم است و بسیار سازگار است. یعنی ما وقتی‌که مصرف‌کننده مصرف می‌کند، نگاه ما این نباشد که این دارد هروئین مصرف می‌کند، این تریاک مصرف می‌کند، ما باید به‌عنوان یک مریض به او نگاه کنیم. وقتی یک مریض به پزشک مراجعه می‌کند نگاه می‌کند که مریض مثلاً کلیه آن مشکل دارد و نگاه آن به کلیه است یا نگاه به قلب است یا نگاه به کبد است؟

آن جزئی که مریضی دارد به آن قسمت نگاه می‌کند؛ به خود فرد نگاه نمی‌کند. ولی ما به فرد مصرف‌کننده چطوری نگاه می‌کنیم؟ پزشک درمان‌کننده اعتیاد به معتاد به چه چشم نگاه می‌کند به کجای آن نگاه می‌کند؟ او به هروئین نگاه می‌کند، به متادون نگاه می‌کند، به شیشه، به تریاک نگاه می‌کند به هیچ کجای مریض ازنظر فیزیولوژی نگاه نمی‌کند. می‌گویند شما مصرفت شیشه است؛ مواد را نگاه می‌کند فیزیولوژی را نگاه نمی‌کند. در سیستم پزشکی باید نگاه این باشد و به این نتیجه ما رسیده‌ایم که یک مصرف‌کننده از هر نوع مواد مخدری باشد چه الکل، چه شیشه، تریاک، حتی سیگار باشد کوکایین باشد سیستم ایکس X به قول ما چون در کتاب پزشکی نداریم من گذاشته‌ام X اسمش را، یعنی مجموعه نوروترانسمیترهایش، هورمون‌هایش، مدیاتورهایش و ... این‌ها به‌هم‌ریخته است، ما باید به این نگاه کنیم. باید نگاه کنیم که بدن الآن دینورفین تولید نمی‌کند، نگاه کنیم که انفکالینش به‌هم‌ریخته، سروتونین به‌هم‌ریخته؛ ما باید به این‌ها نگاه کنیم. اگر به این‌ها نگاه کنیم آن موقع می‌توانیم درمان را انجام بدهیم اگر به این‌ها نگاه نکنیم ما به کجا می‌خواهیم برویم؟

وقتی می‌گویم که درمان هروئینی زمانی اتفاق می‌افتد که هروئینی را درمان کنیم وقتی برود در لابراتوار هروئین سازی کار کند، یعنی همین. شوخی و شعار نیست ما چندین هزار نفر داریم چندین ده هزار نفر داریم می‌توانم بگویم چند تا ده هزار که درمان شده است و می‌رود در لابراتوار هروئین سازی کار می‌کند، تریاک کار می‌کند و چیزهایی دیگر و بر روی آن اثری ندارد باید نگاه به آن باشد ولی هنوز علم به آنجا نرسیده است که ببیند اندازه‌گیری کند الآن مثلاً گلبول‌ها را می‌شمارد  می‌گوید بالا است پایین است فشارش بالا است پایین است، قند چقدر است چربی این‌ها همه مقیاس دارد ولی برای اعتیاد هنوز ابزارهایی نیست که اندازه‌گیری کنند امیدوارم در سال‌های آینده بتوانیم اندازه‌گیری کنیم بگوییم بله این مریض دینورفین آمده است پایین دوپامین این‌قدر است و... این‌ها را بتوانیم در حد سلولی مولکولی اندازه‌گیری کنیم و بگوییم بله به این دلیل این‌قدر کم است.

الآن هم اگر روی مریض اندازه‌گیری کنیم قطعاً می‌بینیم که این‌ها روی مریض کم است، پس این می‌شود تئوری ایکس ما می‌خواهیم این را درست کنیم این را هم که می‌خواهیم درست کنیم فقط این را می‌دانیم که ذره‌ذره مواد مخدر را مصرف کرده شخص و از سد خونی مغز گذشته، ذره‌ذره ذره رفته و این‌ها را از کار انداخته است و تعادل را به هم زده است اگر ما فرایند را معکوس کنیم درست می‌شود این را می‌دانیم و اطمینان هم پیدا کرده‌ایم و هیچ راهی نیست نه ماتریکس است نه متادون درمانی است و. این‌ها هیچ‌کدام به درمان نمی‌رساند این‌ها برای نگه‌دارنده کاهش آسیب خوب است سرش را گرم کنی جلوی آن را بگیری آسیب بیشتر نبیند خودش خیلی‌ خیلی خوب است نمی‌گویم بد است عالی است شما یک مصرف‌کننده هروئین را می‌آورید مطب کلینیک متادون را می‌گیرد و می‌برد خودش خیلی عالی است ولی درمان در آن نیست ما اگر درمان می‌خواهیم باید نگاه دیگری داشته باشیم پس اگر درمان می‌خواهیم باید به این‌ها نگاه کنیم آنها هیچ‌کدام جواب نمی‌دهند خیر هیچ‌کدام جواب نمی‌دهند ما هر متدی داشته‌ایم تا الآن یا داریم آنها هیچ‌کدام به درمان جواب نمی‌دهند کاهش آسیب بله ولی درمان خیر. این است که ما باید به درمان برسیم اگر به اینها نگاه کنیم ما می‌توانیم به درمان برسیم، اگر نه بخواهیم همان گفته‌های قدیم همان‌ها که سر کلاس و کارگاه‌های آموزشی گفته‌اند این‌جوری و این است و آن است نه با اینها من فکر نمی‌کنم کسی به نتیجه‌ای برسد.

حال امروز راجع به این مسئله صحبت می‌کنیم که بیمار شیشه مصرف می‌کند با تریاک خیلی هم ما داریم که شیشه مصرف می‌کنند با تریاک. این ها را باید انجام بدهیم مثلاً مصرف الکل با تریاک خیلی کم است به‌ندرت پیدا می‌شود ولی بازهم ما در کنگره شاهد هستیم. چرا الکل را با تریاک باهم استفاده می‌کنند؟ یا چرا شیشه را با تریاک باهم مصرف می‌کنند؟ علت مصرف چه است؟ کسی می‌تواند به من بگوید که مصرف‌کننده چرا شیشه و تریاک را باهم مصرف می‌کند؟ علت مصرف شیشه با تریاک چه است؟

سلام دوستان شهرزاد هستم همسفر. در رابطه با مصرف‌کننده شیشه خب قاعدتاً ما در رابطه با این گفته بودیم که شیشه خیلی‌ میزان دوپامین را در مغز بالا می‌برد یازده برابر بالا می‌برد و فرد خیلی پرانرژی می‌شود و خیلی بی‌خواب می‌شوند، بعد از یک مدتی وقتی‌که ظرفیت‌های دوپامین کاملاً کم می‌شود و فرد نسبت به این قضیه کم می‌آورد و به خاطر توهماتی که شیشه دارد اگر هر چه دوز مصرفی شیشه را بالا ببرند خب نه دیگر آن انرژی را می‌دهد نه آن نشئگی را می‌دهد و جز تخریب اتفاق دیگری رخ نمی‌دهد و دچار مشکل خواب هم می‌شوند مشکل غذا پیدا می‌کنند و خیلی عوارض دیگر مثل عوارض دوقطبی پیدا می‌کنند و دوشخصیتی می‌شوند و من فکر می‌کنم مصرف تریاک در این رابطه می‌تواند کمک کند میزان انرژی را به دست بیاورند و آن علائم خاص خودشان که آرام بشوند و انرژی به دست بیاورند قطعاً این خیلی می‌تواند مهم باشد و فکر می‌کنم که به این خاطر است ۱۰۰% می‌روند سراغ مصرف تریاک.

آقای مهندس: چرا تریاک را با الکل مصرف می‌کنند؟
همسفر شهرزاد: شما که خاصیت تریاک را فرموده بودید که آدم‌ها را خیلی کسل می‌کند و بیشتر می‌نشینند و از پلیس هم می‌ترسند و همش آرام هستند الکل این‌طوری نیست الکل فعال می‌کند.
مهندس: من توضیح می‌دهم مرسی متشکرم.

ببینید این‌ها هرکدام بر مبنای خواص خودشان هستند تریاک باوجوداینکه ماده‌ای دارد به نام پاپاورین و پاپاورین باعث اریکشن می‌شود در آقایان ولی زمانی که به مدت طولانی استفاده بکنند دیگر تریاک قدرت اریکشن را از دست می‌دهد و فرد در رابطه زناشویی دارای اریکشن نیست آنجا زمانی که الکل مصرف می‌کند الکل به آن اریکشن را می‌دهد به این دلیل کسی که تریاک مصرف می‌کند مصرف‌کننده الکل هم می‌شود و به این دلیل روزها تریاک مصرف می‌کنند و برای مسائل جنسی آن موقع الکل هم مصرف می‌کنند و بعد می‌شوند الکلی و بعد تریاکی به‌این‌علت است و روی شیشه و تریاک هم ما همین حالت را داریم که از همین خاصیت‌ها استفاده می‌کنند. البته اگر مصرف‌کننده‌ای مصرف‌کننده شیشه دائماً شیشه مصرف کند ممکن است دچار اختلال توهمات زیاد بشود اسکیزوفرنی می‌شود ولی اگر شیشه را با تریاک مصرف کند توهمات خیلی کمتر می‌شود و مهار می‌کند پس مصرف خود شیشه به‌تنهایی دچار اسکیزوفرنی می‌شود ولی همراه با تریاک و شیره باشد جلوگیری از آن مسئله می‌کند و دیرتر وارد مرحله توهم می‌شود.

زمانی که این‌ها را ترکیبی استفاده می‌کنند یکی از مسائل مهم مسئله رابطه جنسی است. مسائل جنسی در مسائل مصرف مواد مخدر نقش بسیار بالایی دارد تمام مسائل را در نظر بگیرید یکی از مسائلی که بسیار مهم است مخصوصاً در بین آقایان مسئله جنسی و مصرف مواد مخدر رابطه تنگاتنگی و خیلی قوی و نیرومندی دارند ولی یکی  مسائلی که فرد برگشت به مصرف مواد مخدر دارد باز همین است چون زمانی که مصرف می‌کرد به‌عنوان یک دوپینگ کننده استفاده می‌کرده است و حالا مثلاً مواد را کنار گذاشته دیگر قادر به انجام مسائل جنسی نیست و همین قضیه باعث می‌شود که بازگشت کند.

حال اگر مصرف‌کننده تریاک و شیشه را باهم مصرف می‌کند و به پیش ما می‌آید و ما می‌خواهیم آن را درمان کنیم باید نگاه کنیم که قالب کدام است مصرف قالب آیا تریاک است یا مصرف قالب آیا شیشه است. شیشه همراه با تریاک همیشه مصرف قالب تریاک است یعنی شما نمی‌توانید برای فرد شیشه‌ای مصرف تریاک را قطع کنید بیشتر و معمولاً برای مصرف‌کننده شیشه ما در کنگره ۶۰ چه کاری انجام می‌دهیم؟ برای درمان، شیشه را قطع می‌کنیم و بعدازاینکه مصرف شیشه قطع شد می‌رویم روی پروتکل تریاک یعنی انگار شیشه را در نظر نمی‌گیریم و می‌رویم روی مسئله تریاک حالا تریاک کشیدنی است خوردنی باشد طبق همان مصرف تریاک برنامه پروتکل درمان را می‌دهیم.
حالا من صحبت کردم و می‌خواهم بچه‌هایی که مصرف‌کننده شیشه و تریاک را ترکیبی داشته‌اند برای شما صحبت کنند
برای دوستان کمی صحبت می‌کنید؟

سلام دوستان امید هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی ۳ گرم تریاک و ۳ گرم شیشه و ۳ گرم شیره خوراکی مدت ۱۱ ماه سفر کردم به روش DST به کمک راهنمایی آقای احمد جعفری لژیون ششم آکادمی در حال حاضر ۵ سال و یازده ماه و هشت روزه که آزاد و رها هستم در ضمن سفر سیگار داشتم آخرین آنتی ایکس ۶۰ نخ سیگار در روز طول سفر اول یازده ماه به راهنمایی آقای احمد جعفری در حال حاضر تقریباً شش سال است که آزاد و رها هستم.
عرض به حضور شما آقای مهندس خودتان هم می‌دانید من همیشه هم گفته‌ام کمترین کاری که کنگره ۶۰ به روش DST برای من انجام داد این بود که به من خواب را برگرداند. چند سالی که مصرف شیشه داشتم، لذت خوابیدن را نچشیدم و خداوند را شاکرم که لااقل خواب راحتی دارم.

در زمان مصرف شیشه یک بمب اتمی بدون چاشنی بودم، همیشه از منزل تا محل کار، توی ماشین پایپ دستم بود، وقتی به محل کارم می‌رسیدم، شیره می‌خوردم و باز هم شیشه می‌کشیدم و این روند ادامه داشت و در طول روز ۹ گرم مواد می‌خوردم و الآن که این مقدار را در دست می‌گیرم، برایم عجیب است. در زمان مصرف شیشه که با مصرف تریاک و شیره هم همراه بود، یک روز به مسافرت رفتم و در مسیر کاشان به قم، کنار عوارضی از ساعت ۱۲ تا ۵ بعدازظهر نشستم تا تصمیم بگیرم از اتوبان بروم یا از یک مسیر دیگر و ساعت ۲ صبح به خودم آمدم و دیدم که در اتوبان کاشان در حال حرکت هستم، وقتی از آینه به عقب نگاه می‌کردم، می‌دیدم که یک گاری با چندین اسب پشت سر من می‌آید و می‌خواهند مرا بکشند، هرچقدر گاز می‌دادم، سرعت آنها هم بیشتر می‌شد و همه این‌ها را به‌وضوح می‌دیدم و بارها توقف کردم و پیاده شدم اما آنها را نمی‌دیدم یا داخل خانه، سر سفره به دخترم می‌گفتم شامت بخور که قرار است به سفر حج برویم چون یک روحانی سر سفره غذا می‌دیدم، من به گل‌های فرش آب می‌دادم، شاید الآن برای کسی که می‌شنود غیرقابل‌باور است اما همه این‌ها را با همه وجود لمس کردم، همسر و فرزند من هنگام خواب در اتاق را قفل کرده و بدون من می‌خوابیدند، به‌واسطه مصرف شیشه بزرگ شدن دخترم را ندیدم و الآن که به آن فکر می‌کنم برایم دردناک است؛ اما به لطف خدا با روش Dst و داروی ot درمان شدم و الآن خیلی راحت دارم زندگی می‌کنم، به‌واسطه این روش و این دارو بیماری کرونای من خوب شد و در حال حاضر هم با همین روش و دارو، سرطان کلیه‌ام در حال درمان است و بابت همه این‌ها از کنگره و جناب مهندس ممنونم.
جناب مهندس: لطفاً راجع به درمانتان توضیح بدهید که چگونه وارد کنگره شدید، چگونه درمان شدید، پله‌ها چطور بود؟
زمانی که وارد کنگره شدم، طبق پروتکل ماده شیره به بقیه مواد مصرفی من غالب بود و با پروتکل شیره شروع کردم و پله‌پله میزان بیشتر و بعد هم کم‌کم کاهش و این پروسه ۱۰ ماه طول کشید و مهم‌ترین مسئله‌ای که در کنگره به من کمک کرد، نظمی بود که یاد گرفتم و با خودم عهد کردم که صبور باشم و روش Dst و آموزش‌های کنگره خیلی برای من مؤثر بود با توجه به اینکه در گذشته یک‌بار سفر کرده بودم و بعد از ۴ سال رهایی به‌واسطه مصرف شیشه برگشت خوردم که باز مجدداً سفر کردم و به درمان رسیدم.


جناب مهندس: پزشکان عزیز اگر سؤالی دارید از ایشان بپرسید، به‌صورت کامل هم بپرسید.

همسفر بهنام: دوستمان فرمودند که دومرتبه سفر کرده‌اند، یک‌بار با مصرف تریاک و شیره، یک‌بار هم با مصرف شیشه، ارزیابی شما از این دو سفر چیست و به نظرتان سختی یا راحتی کدام بیشتر بود و بگویید که بین مرفین و آمفتامین، بیشترین تأثیر داروی ot بر روی کدام ماده است؟

جواب مسافر امید: با توجه به اینکه سفر اول من با اپیوم (تریاک) بود و سفر دوم را با داروی ot انجام دادم و به نظرم ضربه‌ای که به من وارد شد به دلیل عدم جهان‌بینی، فاصله گرفتن از کنگره و بالطبع خدمت نکردن بود وگرنه ازلحاظ پذیرش روش و دارو مشکلی وجود نداشت، اما این بار ماندم و خدمت کردم و حس می‌کنم که اتصال با کنگره باعث رهایی و دوام رهایی و سلامتی من شد و هم در زمان مصرف شیره و هم در زمان مصرف شیشه، هیچ مشکلی با پروتکل نداشتم یعنی پروتکل تعیین شده برای هر دو ماده دقیق، مشخص و بی‌نقص است.

همسفر رزیتا: شما راجع به درمان سرطان کلیه صحبت کردید، لطفاً بگویید که برای آن سفر مجزایی داشتید یا هم‌زمان با همین سفر مواد بود؟

جواب مسافر امید: خدمت شما عرض کنم که سال پیش مبتلا به بیماری کرونا شدم و چون نتوانستیم خدمت جناب مهندس برسیم به‌ناچار به بیمارستان امام خمینی مراجعه کردیم اما قبل از آن به بیمارستان دیگری رفتیم و در گزارش تست ریه، نوشتند که بررسی کلیه سمت راست توصیه می‌گردد. ریه من تقریباً ۸۰ درصد درگیر شده بود و همان‌جا بستری شدم، وقتی‌که دکتر با دستگاه، ریه مرا اسکن کرد، گفت کرونا مقابل مشکل کلیه تو هیچ است و هر چه سریع‌تر برای درمان اقدام کن و ما خدمت آقای مهندس رسیدیم و با ایشان مشورت کردیم و دستورات و راهکارهایی که به ما دادند که در هردو بیماری خیلی جواب داد و در حال حاضر مشکلی ندارم.

مشارکت مسافر حسین
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، مصرف مواد را از دوران دبیرستان شروع کردم، از مصرف حشیش و تریاک و شیره و انواع مخدرها که درنهایت در سال ۸۲ با شیشه آشنا شدم و آرام‌آرام به‌صورت تفننی مصرف می‌کردم و از سال ۸۶ مصرف شیشه همراه شد با کراک، دو سال بعد تحت‌فشار خانواده و شرایط به‌هم‌ریخته به یک کلینیک مراجعه کردم که دوره متادون تراپی همراه با دوره ماتریکس را برای من شروع کردند و انجام دادند و حدود ۶ ماه همین برنامه را پیش رفتیم، آن‌وقت من اطلاعی راجع به کاهش تدریجی و روش Dst نداشتم اما خودم کم‌کم کاهش دادم و بعد هم قطع کردم، مدت ۶ ماه دوام آوردم اما باز به مصرف شیشه برگشتم.

سال ۹۰ بود که اعلام پیامبری کردم و گفتم که آمده‌ام برای هدایت بشر و مشکلات زیادی را برای خودم و خانواده به وجود آوردم، توهمات دیداری و بعد شنیداری داشتم، خانواده با من کمی مدارا کردند به بهانه اینکه مادرم مشکل قلبی دارد، رفتیم بیمارستان طالقانی و در آنجا یک دکتر به من گفتند، تو اوضاعت خیلی به‌هم‌ریخته است و برای من یک آمپول تزریق کرد و زمانی که چشم‌هایم را باز کردم دیدم که روی تخت، دست‌وپایم را بسته‌اند و مرا به قسمت سایکو بیمارستان منتقل کرده‌اند و مدت ۶۰ روز بستری بودم که در آن مدت به من قرص‌های جورواجور مانند پرپنانول و کلورازپام می‌دادند برای خوابیدن.

وقتی‌که از بیمارستان مرخص شدم چون سابقه مصرف قرص داشتم، خودم هم قرص‌های زاناکس و آمی تریپ تلین هم به آنها اضافه کردم و به دلیل اینکه همیشه فعال بودم و ورزش می‌کردم، در جوانان پرسپولیس فوتبال بازی می‌کردم، نفر اول کوهنوردی تهران بودم و چندین مدال دوومیدانی داشتم، مصرف این قرص‌ها مرا بی‌حال می‌کرد و به‌اجبار دوباره می‌رفتم شیشه مصرف می‌کردم تا بتوانم به اموراتم برسم و بعد از مصرف شیشه و آن همه قرص، توهمات من به‌مراتب بیشتر و شدیدتر شد تا اینکه با کنگره آشنا شدم و چون قرص‌های زیادی می‌خوردم به من گفتند که در کنگره کسی که مصرف غالب قرص داشته باشد را نمی‌توانیم قبول کنیم

اما چون مصرف شیشه هم داشتم، مرا پذیرفتند و پروسه درمان با یک وعده به میزان ۰٫۳ شروع شد و مدت ۳ ماه کاهش قرص‌ها طول کشید. خاطرم هست که روزی در پارک طالقانی برای اولین بار جناب مهندس را دیدم و به ایشان عرض کردم که چشم‌هایم باز شده و من می‌بینم، ایشان فرمودند که مصرفت چیست و من هم گفتم شیشه و قرص و به من گفتند که خوب می‌شوی و هر چه که راهنما می‌گوید انجام بده و این حرف برایم خیلی عجیب بود چون در بیمارستان و کلینیک تحت نظر پزشک بودم و خوب نشده بودم و قبول این حرف برایم سخت بود. گوش‌به‌فرمان بودم، روی برنامه پیش می‌رفتیم و قرص‌ها هم به‌مرور کمتر شد و میزان دارو هم بیشتر شد، سفرم ۱۴ ماه زمان برد و هنوز هم باور نمی‌کنم که امروز مدت ۴ سال است که خودم کمک راهنما هستم و لژیون دارم، عضو شورای ورزشی کنگره هستم، حتی با اعضای تیم ملی جوانان بدمینتون کار کردم و این افتخار نصیبم شده است که در کنار جناب مهندس و در کنگره باشم و از خدا می‌خواهم که همیشه خدمتگزار بمانم.

جناب مهندس: عزیزان اگر سؤالی دارید بپرسید.

همسفر حسن: ممنونم از توضیحات خوب شما، می‌خواستم در مورد مصرف هم‌زمان شیشه و کراک بیشتر صحبت کنید، از حس و حال آن زمان بگویید و اینکه چگونه هم‌زمان مصرف می‌کردید چون این دو ماده ضد یکدیگر هستند؟

مسافر حسین: عرض کنم که تکه‌های کوچک کراک را روی سوزن می‌زدیم و با یک سوزن داغ دیگر مصرف می‌کردیم و من طعم کراک را دوست نداشتم و مصرف همراه شیشه حالت بالانس داشت و متعادل می‌کرد، نه خیلی بالای بالا و نه خیلی پایین، چون مصرف کراک چرت زیادی به همراه داشت شیشه را به این دلیل به آن اضافه کردم.

همسفر فرشته: طی این دو سه هفته داستان‌های خوبی شنیدیم چون تابه‌حال وارد جزییات آن نشده بودیم و برایم خیلی جالب است که همیشه وقتی راجع به شیشه صحبت می‌کردیم، همیشه احساس می‌کردیم که مشکلات ناشی از مصرف معمولاً ادامه‌دار هست و قابل‌حل نیست و بسیار جالب است که در مقام تجربه چیزهایی می‌بینیم که موجب ارتقاء و پیشرفت علم می‌شود. همان‌طور که شما راجع به توهمات خودتان صحبت کردید، باید بگویم که در مصرف تریاک و شیره میزان توهم آن‌قدر زیاد نیست و انگار که در طول سفر زودتر هم از بین می‌روند اما می‌خواهم بپرسم که وقتی‌که شروع به درمان کردید، این توهمات دیداری و شنیداری تا چه زمانی بعد از شروع سفر ادامه داشت و چه زمانی به‌صورت کامل از بین رفت؟

جواب مسافر حسین: توهم‌ها در ابتدا به‌صورت شنیداری هست یعنی داخل اتاق نشسته بودم و بعد می‌رفتم به مادرم می‌گفتم چرا پشت سر من صحبت می‌کنی و... آرام‌آرام توهم‌ها تبدیل به دیداری شد و به‌جرئت می‌توانم بگویم که آن‌قدر شدید می‌شود که حتی به لمس کردن هم کشیده می‌شود، اتفاقی که در کابوس می‌افتد، آن حوادث و ضربه‌ها واقعی است و نمی‌توانی تشخیص بدهی که دنیای خواب است یا بیداری و با مصرف شیشه و رسیدن به این مرحله باعث می‌شود که این کابوس‌ها در بیداری هم رخ می‌دهد و درواقع فرقی بین خواب‌وبیداری نیست و شخص در بیداری هم کابوس می‌بیند.

اما این اتفاق یک‌روزه درست نمی‌شود، خود من ۶ ماه از سفرم گذشته بود و هنوز این شرایط ادامه داشت و این را شنیده بودم که بخش عظیمی از تخریب در هاله تابان اتفاق می‌افتد، وقتی جریان انرژی در هاله تابان بالاتر می‌رود باعث می‌شود که ترمیم هم زودتر حاصل می‌شود، برای همین به توصیه راهنما، صبح‌ها پارک لاله می‌رفتم و در طول سفر اول و بعد از سفر هم مدام جلسات پارک لاله و همچنین استخر می‌رفتم و این ورزش کردن در کنار داروی ot خیلی به من کمک کرد و باید بگویم که فرایند درمان برای من همچنان ادامه دارد اما بحث برطرف شدن توهمات، شاید ۱۰ تا ۱۱ ماه طول کشید تا برطرف شد.

جناب مهندس: برای یک مصرف‌کننده شیشه که دارای توهم است، یک‌مرتبه از بین نمی‌رود و بعضاً هم تا آخر سفر ادامه دارد حتی ممکن است تا ۳ ماه بعد از سفر هم ادامه پیدا کند و آرام‌آرام برطرف می‌شود.
اصلاً توهم به چه معنی است؟ توهم یعنی خواب دیدن در بیداری، شما وقتی خواب می‌بینید، هنگام خواب از جهان فیزیکی جدا می‌شوی و در یک بعد دیگری هستی و ۵ حس درون کار می‌کند، در بیداری هم که داستان خودش را دارد، اصولاً توهم به معنی قاطی شدن این حس‌هاست، یعنی در بیداری شما خواب می‌بینی، گویی که بین خواب‌وبیداری یک دیوار هست و باید از هم کاملاً جدا باشند، در مصرف شیشه گاهی اوقات این دیوار کاملاً فرومی‌ریزد و ما که با روش Dst در حال درمان هستیم، داریم ذره‌ذره این را می‌چینیم و بالا می‌بریم، پس هرروز یک ردیف بالاتر می‌رویم تا زمانی که دیوار کاملاً چیده بشود.

سلام دوستان، شهرزاد هستم همسفر، من با اجازه شما همیشه یک نکته برایم سؤال بوده آقای مهندس با حضور شما می‌خواستم از عزیزانی که با عنوان مسافر هستند و جای بسیار خوشحالی هست که سلامتی خود را به دست آوردند، به خودشان و هم به کسانی که برایشان زحمت کشیدند باید تبریک گفت، همان‌طور که آقای مهندس و دوستان هم در صحبت‌های خود اشاره کردند متأسفانه در خصوص شیشه می‌بینیم که زمانی که بیمار با شرایط اسکیزوفرنی که دارد و به ما مراجعه می‌کند ما به‌عنوان یک پزشک مستأصل می‌شویم که چرا این بیمار به این شرایط رسیده و حتی در آزمایشات بیمار هم از هورمون‌های هیپوفیز و تمام مسائل بیمار را می‌بینیم که به‌هم‌ریخته، اما من یک نکته‌ای را دیدم از زمانی که خوشبختانه با کنگره همکاری دارم و نتایج مثبت را در بیمارانی که دارند با سیستم کنگره درمان می‌شوند را می‌بینم برای من همیشه این جذابیت را داشت و خودم هم واقعاً واقف هستم.

یکی از نکاتی که در بیماران کنگره است و خانم‌ها که متأسفانه در سیستم خانوادگی بیماران از حمایت کمی برخوردارند یا جوان‌هایی که خیلی تخریب شدند را ترجیحاً می‌خواهم این را به کنگره بسپارم یعنی معرفی‌شان می‌کنم به دوستان کنگره که در مرکز هستند و یا به خود کنگره ارجاع می‌دهم، یک نکته‌ای که برای من این جذابیت را دارد و میدانم عامل بسیار مهمی در موفقیت بیماران کنگره هست ماندن در کنگره هست و الآن دوستمان آقای امید این اشاره را کردند، من با اجازه شما می‌خواهم بپرسم چه حسی بهتان می‌دهد ماندن در کنگره که به این شدت می‌تواند برای موفقیت شما مؤثر باشد یعنی بیماری که از آن شرایط تخریب شدید اسکیزوفرنی و تمام مسائلی ک برایش پیش آمده درواقع آن شرایط را پیدا کرده و الآن خودش به یک شرایطی رسیده که دارد دست بیماران دیگر را می‌گیرد، من دوست دارم حس خودتان را بدانم، ماندن در کنگره چه حسی به شما می‌دهد؟

جواب مسافر امید: خانم دکتر از این نوع نگاه شما ممنونم. امیدوارم جامع پزشکی به این باور برسد مثل همه‌ی شما عزیزان که در کنار کنگره هستید بتوانند این مهم را بیان و فعالیت کنند، ببینید من هر آنچه را که از دست داده بودم دوباره در کنگره به دست آوردم، با مثال برای شما عرض می‌کنم، شما یک نفر را در نظر بگیرید که از یک ارتفاع ده متری پرت می‌شود، یک آدم از یک ارتفاع پنجاه متری پرت می‌شود، ولی برای من پرت شدن از این ارتفاع تقریباً از صد، صد و پنجاه متر بود یعنی کسی که در اداره یا محل کارش جایگاه اجتماعی بسیار خوب و مناسبی داشت و درآمد بسیار خوب و عالی داشت و غیره، یک روزی به خودم آمدم و به یک جایی رسیدم که حتی ممکن است همسر و دخترم را نداشته باشم و به‌واسطه ورود من به کنگره خانواده، شغل من حفظ شد و آقای مهندس بارهای بار گفتند که هیچ‌کدام از ما به کنگره بدهی نداریم اما تک‌تک ما حداقل میدانیم و خودمان را مدیون کنگره میدانیم، بابت تمام زحماتی که در طی این سال‌ها برای ما کشیده شد و من دیدم راهنما مثل یک پدر، مثل یک برادر و همه اعضای کنگره برای من زحمت کشیدند و شاید باور نکنید شاید بگوید دارد داستان بافی می‌کند اما نه به خدا ایمان دارم، باور دارم که دست خداوند به‌واسطه‌ی کنگره در زندگی من هست و باید این بدهی را پس بدهم، حتی اگر این کار با کمک کردن به یک انسان باشد. ممنونم.

جواب مسافر حسین: من می‌خواهم این‌گونه بیان کنم، تابه‌حال در دوران بچگی شده که گم بشوید؟ وقتی‌که شما را پیدا می‌کنند چه حسی به شما دست می‌دهد؟ وقتی‌که پدر یا مادر خودتان را دوباره پیدا می‌کنید وقتی دوباره خانواده‌تان را پیدا می‌کنید؟! کسی که مصرف شیشه می‌کند خودش را گم می‌کند، اصلاً هیچ‌چیز در اختیار خودش نیست، یعنی اگر یک خانواده‌ای نباشد که حمایتش کند شاید سال‌ها در این سرگردانی بماند، بسیاری از بچه‌هایی که الآن به‌عنوان بیجاشدگان در پاتوق‌های مختلف هستند و مصرف شیشه می‌کنند همه خانواده دارند اما خودشان را گم کردند. من یک روز صبح بلند می‌شدم برای اینکه بروم کار انجام بدهم، لباس کارم را می‌پوشیدم می‌گفتم خب بنشینم یک دود مصرف کنم و بروم به کارم برسم، شش و نیم صبح آماده می‌شدم با لباس، کار بازسازی خانه را انجام می‌دادم، هشت و نیم شب مادرم در را می‌زد می‌گفت شب شد غذایت را بخور،

یعنی از شش و نیم صبح تا هشت و نیم شب من در اتاق خودم گم می‌شدم، نمی‌دانستم کجا هستم و دارم چه‌کاری می‌کنم، حالا فرض کنید من از یک چنین جایی آمدم و با یک روشی که یک علم هست، یعنی روش دی اس تی فقط یک روش دی اس تی هست، یک علم بسیار ناب هست، این علم توانست من را درمان کند، علمی که به‌واسطه‌ی یک‌سخن بسیار گیرا به نام دانش جهان‌بینی که توسط جناب مهندس دارد به همه ما انتقال داده می‌شود، این روش دی اس تی آن‌قدر دل‌نشین است، آن‌قدر آرام‌آرام تمام آن گم‌گشته را دوباره به من بازگرداند؛ که من دیگر نمی‌توانم از آن دل بکنم، حالا من می‌فهمم آن‌کسی که شیشه مصرف می‌کند مثل خود من گم شده، آن کسی که مواد مصرف کرده مثل خود من بوده یک روزی، من حس او را درک می‌کنم.

اگر من نتوانم به او کمک کنم کسی دیگر به او کمک نمی‌کند، چه کسی بلد هست که کمک کند، کدام سیستمی هست که بتواند به مصرف‌کننده‌ها درست و راه درست را بگوید و درمان کند، انجیوهای دیگر می‌توانند؟ کمپ می‌تواند؟ سیستم پزشکی می‌تواند؟ کی می‌تواند؟ سیستم پزشکی مگر توانست برای من کاری انجام بدهد؟ بدتر داروها و قرص‌های من را بالاتر برد و تخریب من را بیشتر کرد، من روزی که از بیمارستان برگشتم خانه قرص‌های من با یک بنده خدایی عوض شده بودند تا بروند قرص‌های من را دوباره از بیمارستان بگیرند و بیایند من حالی را تجربه کردم که روی خماری کراک تجربه نکرده بودم، خب اگر ما در کنار هم نباشیم و نتوانیم دست همدیگر را بگیریم این قوم را چه کسی می‌خواهد نجات بدهد؟ اگر آقای مهندس نبودند چه کسی ما را نجات می‌داد؟ امروز ما نسبت به این سیستم مدیون هستیم، این روش دی اس تی فقط یک بحث درمان جسمانی نیست، یک بحث درمان انسانی هم هست، یعنی ما انسان‌ها را به هم پیوند می‌زنیم، ما را در کنار هم قرار داد، خانواده‌ها را به هم وصل کرد، حمایت خانواده‌ها بیشتر شد از ما، خانواده الآن من را می‌فهمد، دانش جهان‌بینی که در روش دی اس تی هست همه‌ی ما را کمک کرد و من وظیفه خودم میدانم، کنگره من را حفظ می‌کند و هم اجازه می‌دهد که من خدمت کنم به بقیه انسان‌ها، این بسیار مهم است در کنار بحث‌های ورزشی، بحث حضور در شعبه، با بقیه دوستان بودن صحبت کردن انرژی گرفتن، از مطالب همدیگر استفاده کردن، از تجربه همدیگر استفاده کردن در قالب دستور جلسات کنگره نه اینکه من هر تجربه‌ای دارم بخواهم بگویم، این مطلب باعث می‌شود ما بیشتر در کنار همدیگر باشیم و بتوانیم به هم کمک کنیم.

جناب مهندس: به‌طورکلی خانم دکتر چیزی که پاسخ شما هست یک‌چیز دیگر هم هست و آن این است که در کنگره به افراد خوش می‌گذرد، جان کلام در کنگره خوش می‌گذرد، می‌رویم به‌جایی که نه کسی به ما متلک می‌گوید، نه کسی حالت را می‌گیرد، همه دوستت دارند، کسی نه کاری به سیاست دارد در کنگره بحث اصلاً نمی‌کنند به‌هیچ‌عنوان، نه کاری به غیبت دارند، نه کاری به بررسی دیگران دارند، فلان چیز گران شد، خانه‌ها رفت بالا، دلار آمد پایین دلار رفت بالا، سکه گران شد، اصلاً کار به این چیزها ندارند در کنگره، می‌آیند و به آنها خوش می‌گذرد؛ و یک خدمتی هم می‌کنند بیشتر خوش می‌گذرد و سرگرم می‌شوند، مطلب کلی این هست، یعنی خداوند هم به انسان می‌گوید به صراط مستقیم برو برای این هست که به انسان خوش بگذرد، می‌گوید فلان کار را بکن که به بهشت بروی که در بهشت بهت خوش بگذرد، کجا خوش است آنجا که دل خوش است، به خاطر این هست که بچه‌ها در کنگره کنار هم هستند و میان و باهم هستند و اصل ماجرا این است که به آنها خوش می‌گذرد، حالا در کنارش قدم‌هایت هم هست و کارایت هم هست و الا آخر، ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

سلام دوستان رسول هستم یک همسفر، در خدمت شما، خیلی خوشحالم، آن‌قدر احساس خوبی دارم الآن اینجا که هستم، دوتا مطلب را می‌خواهم اشاره کنم آقای مهندس با اجازه شما، یکی اینکه در دفتر دوم مثنوی مولانا اشاره می‌کند به داستان کنیزک و پادشاه و بیماری کنیزک و پادشاه به خاطر عشقش به کنیزک حاذق‌ترین طبیب را دعوت می‌کند و طبیب تشخیص غلبه صفرا می‌دهد به خاطر تب شدید و سرکه انگبین تجویز می‌کند و مولانا می‌گوید ازقضا سرکه انگبین صفرا فزود، چرا عاشقی پیداست از زاری دل، نیست بیماری چو بیماری دل، کنگره شصت دست گذاشته روی آن اصل ماجرا و من چند بیت شعر همیشه به‌عنوان یک آرزو می‌خواندم، امروز آرزویم برآورده شد که اینجا این توفیق را دارم، من امروز فقط آمده بودم یکی از تعریف‌های خود را تقدیم آقای مهندس کنم، فکر می‌کردم دو دقیقه میگوییم و می‌روم، اما نمی‌دانستم امروز من این‌قدر خوشبختی نصیبم می‌شود، همیشه می‌گفتم کاش این تائید فرمایش آقای مهندس هست، کاش می‌شد خنده را تدریس کرد، کارگاه خوش‌دلی تأسیس کرد، اینجا کارگاه خوش‌دلی هست، کاش می‌شد عشق را تعلیم داد، ناامیدان را امید و بیم داد، اینجا حسین امید گرفت، آن امید درمانش کرد، بقیه ماجراها حالا تئوری داستان بود که باید به کمکش می‌آمد، کاش می‌شد دشمن بی‌رحمی و اجحاف بود، دوستدار نیکی و انصاف بود، این عدالت انصاف را بر بچه‌ها داد و این جمله خیلی مهم بود.

کاش می‌شد اعتیاد و فقر را نابود کرد، دودمان بی‌کسی را دود کرد، امروز اینجا من دیگر نمی‌گویم ای‌کاش، میگویم می‌شود با کنگره‌ی شصت اعتیاد و فقر را نابود کرد و شاد بود و شادمانی را ستود، با نشاط دیگران دل‌شاد بود، وقتی‌که کنگره دارد این شادی را ایجاد می‌کند دارد رهایی را ایجاد می‌کند، وقتی‌که رفتارها سالم می‌شود، وقتی‌که معرفت میاید شناخت پیدا می‌کند. وقتی‌که عزت‌نفس به این عزیزان برگردانده می‌شود، اعتمادبه‌نفس و خودباوری به آنها برگردانده می‌شود و یک چیز را آقای مهندس اشاره کردند، به طب کل‌نگر که همه‌ی جانب‌ها را ببینیم، فقط صرف یک ترک مواد نیست، آنجایی که تریاک بین بد و بدتر میاید به کمک بدتر و ما را به خوب می‌رساند، چقدر این قصه درست طراحی شده، من خیلی خوشحالم، امیدم به سرزمینم هزاران برابر بیشتر شد و مطمئن هستم این نشست‌ها، این کنگره، نه اعتیاد به مواد مخدر را، همه اعتیادها که وابستگی‌ها مهم‌ترین آنهاست، اعتیاد به نفرت، اعتیاد به خشم، اعتیادهای دیگر همه می‌تواند درمان بشود و من واقعاً امروز خودم را یک عضوی از این کنگره میدانم و از امروز به بعد من توفیق داشتم پنجاه‌هزار خانواده‌ی معتاد را به سبک زندگی حالا به تدریس خودم در خدمتشان باشم، اما از امروز با یک امید بیشتری به اصفهان برمی‌گردم و مطمئن هستم که خیلی بیشتر خدمت می‌کنم، احترام ویژه بر شما و واقعاً خیلی خوشحالم، سپاسگزارم از وقتی‌که به من دادید، سپاسگزارم از تجارب باارزشتان، متشکرم مرسی.

سلام دوستان محمدجواد هستم مسافر؛ خیلی ممنونم آقای مهندس، خب من هم از مواد مخدر همیشه ترس داشتم اصلاً و بین دوستانم که مواد مخدر مصرف می‌کردند و می‌دیدم که حالشان چجوری هستش ترس داشتم، آنها مواد تریاک مصرف می‌کردند من کنار آنها می‌نشستم و بستنی می‌خوردم و همیشه می‌گفتم شماها معتادین و تا اینکه سال ۸۱ با شیشه آشنا شدم، به من گفتند که شیشه اعتیاد ندارد و مواد مخدر نیست و خیلی از بچه‌هایی که تریاک مصرف می‌کردند با شیشه ترک کردند و کنار گذاشتند، خب اولش از آن جشن‌ها شروع شد از آن تولدها و جشن‌هایی که می‌گرفتیم بود و واقعاً شیشه را وقتی مصرف می‌کنید روزهای اول و دفعات اولی که مصرف می‌کنید تا یک ماه دو ماه وقتی اسم شیشه میاید اصلاً حالتان به هم می‌خورد چون آن‌قدر آن دو سه روز بیداری و حال بدی هستش تا یکی دو ماه اصلاً اسمش را می‌آوری حالتان بد می‌شود، همین‌طوری ادامه داشت تا یک سال هر شش ماه هر سه ماه هر پنج ماه این اتفاق می‌افتاد تا اینکه کم‌کم دیگر هرروز شد و بچه‌ها کامل توضیح دادند آن شنیداری‌ها بود که همیشه فکر می‌کردم پشت در کسی هست، آن شک داشتن به همسر شک داشتن به دیگران، فکر می‌کردم همه دارند پشت سرم حرف می‌زنند.

آن لاغر شدن و قیافه به هم ریختن همه این‌ها بود و ۱۰ سالی ادامه داشت و دیگر از خانواده کلاً ترد شده بودم و فقط همسرم پشتم باقی مانده بود تا اینکه سال ۹۲ وارد کنگره شصت شدم، از سه‌دهم شروع شد من وقتی آمدم در کنگره و اول که وارد شدم به راهنمایم گفتم من چگونه باید مصرف کنم، گفتند که باید شربت تریاک بخوری، گفتم که من اصلاً از مواد مخدر تنفر داشتم شما میگویید شربت تریاک بخور من اصلاً شیشه‌ای بودم می‌خواهید من را تریاکی کنید، گفتند که قانون این‌طوری هست، گفتم که باشد من هرچه بگویید انجام می‌دهم چون دیده بودم دوستانم اینجا راهنما شده بودند و خوب شده بودند گفتم هرچه بگویید انجام می‌دهم، از سه‌دهم شروع شد، هفته‌ی اول یک سه‌دهم، هفته‌ی دوم دو وعده سه‌دهم، هفته‌ی سوم سه وعده سه‌دهم و رفتم تا دو سی‌سی و از دو سی‌سی برگشتم و سیزده ماه سفرم طول کشید و خدا را شکر سفر خیلی خوبی داشتم، یکی از آیتم‌هایی که خیلی به من کمک کرد خدمت کردن بود که بچه‌ها توضیح دادند، پارک لاله رفتن، استخر رفتن، نظم داشتن در شعبه و فکر می‌کنم همان پنج شش ماه اول بود که دیگر همان مسئله شنیداری که بقیه اشاره کردند کم‌کم از بین رفت و من شیشه که مصرف می‌کردم هر شب بختک داشتم یعنی اکثر شب‌ها بختک که آن چیز سیاهی هست که میگویند روی انسان می‌افتد را داشتم، خدا را شکر آن‌هم در هفته‌های اول از بین رفت و الآن در کنگره کمک راهنما هستم چهار سال در شعبه ستارخان خدمت می‌کنم و حالم هم خیلی خوب است. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

سلام دوستان بهنام هستم یک همسفر؛ جناب مهندس اگر صلاح می‌دانید آن دوستمان فرمودند در مورد کنسر کلیه یک سری توصیه به ایشان کردید اگر صلاح می‌دانید در باب آن کنسر کلیه توضیح بدهید ممنون میشم.

سخنان جناب مهندس: بگذارید جلسه بعدی در مورد آن صحبت کنیم به‌طورکلی در خصوص بیماری‌ها صحبت کنیم. چون کیس های متعددی داریم مخصوصاً  کیس های برای کنسر خون که در حال مقاله شدن هستند. یکی از مسائلی که در پروتکل اپیوم تینکچر هم هست و من بسیار متأسفم از این قضیه یکی این است که اگر زنی حامله است شما اپیوم تینکچر نباید بدهید می‌توانید متادون بدهید درصورتی‌که کاملاً اشتباه است. یا اگر فرض کنید ناراحتی قلبی دارد اوپیوم تینکچر نمی‌توانیم بدهیم تمام این‌ها همه و همه اشتباه است برای اینکه اگر کسی حامله است و یا ناراحتی قلبی دارد بهترین دارو برایش اوپیوم تینکچر است چون ترکیبات متعددی دارد و کاملاً شخص را بالانس می‌کند ولی متأسفانه متادون نمی‌گویم بد است خوب است ولی یک ماده است ولی تمام کمبودها را در سیستم عصبی پر نمی‌کند اما اوپیوم تینکچر این کار را انجام می‌دهد.

حتی ما در مسئله کنسر خون، ام‌اس، ارتوروماتوئید، شوگرن و کولیت السراتیو و غیر را با اوپیوم تینکچر درمان کردیم. اوپیوم تینکچر یک دارویی است که اگر درست و به‌اندازه استفاده شود این بیماری‌ها قابل‌درمان است. حالا می‌ماند همان فرضیه ایکس که مقدار دوزش چقدر بدهید چه اندازه‌ای بدهید چه زمانی بدهیم چجوری بدهیم چطوری تیپر آپ  کنیم برویم بالا چطوری تیپر دان کنیم بیایم پایین. این بحث کنسر کلیه هم مربوط به همین قضیه‌ها می‌شود که در خصوص آن صحبت می‌کنیم، یعنی اگر شما درست استفاده کنید داروی اوپیوم تینکچر می‌تواند جواب همه را بدهد چون شما نزدیک ۵۰ ترکیب دارویی دارید شما یک نسخه می‌نویسید ۶ دارو دارد ولی این خودش ۵۰ دارو دارد و این کمک بسیار شایانی می‌کنید. انشاالله بتوانیم در بحث‌هایی باشد که راجع به آن‌هم صحبت کنم و یکی از شما را دعوت کنم هرکدام که خواستید در لژیون ایکس شرکت کنید. ما الآن یک لژیون پزشکان داریم ، یک لژیون داریم تحت عنوان لژیون ایکس، آنجا بیمارهایی هستند که بیماری‌های مختلف کنسر برس، ام‌اس، کولیت السراتیو، کرون و شوگرن هست ، چیزهای مختلف اعصاب روان هم هست و این‌ها همه تحت درمان هستند، در زمان مناسب خودش از شما یکی‌یکی دعوت می‌کنم بیاید در جلسات شرکت کنید کیس ها را از نزدیک ببینید.

الآن یک مقدار جلسات به دلیل شرایط روز تعطیل می‌شود و اگر شرایط نرمال شد دعوت می‌کنم بیاید آنجا و یک سری متخصص‌هایی هستند آنجا که با من کار می‌کنند. الآن چندین جلسه راجع به شیشه صحبت کردیم و جلسه آتیه را باز من از دکتر بهنام می‌خواهم استاد جلسه شوند که جمع‌بندی کلی را صورت بدهیم و مسئله شیشه را کلاً ببندیم و کنار بگذاریم و برویم روی یک کیس دیگری تا بتوانیم همین‌گونه عمل کنیم و از بچه متشکرم که در سه جلسه ۹ کیس آوردیم که صحبت کردند حالا اگر ۹۰۰ تا کیس ۱۰۰۰ تا کیس هم بخواهید در کنگره هستند که این‌ها بیایند و صحبت بکنند بعد ما بگوییم که شما واقعاً سؤال کنید آقایان پزشک‌ها، پزشک‌های خانم، روان‌پزشک‌ها، روانشناس‌ها سؤال دارید سؤال کنید. حالا ذره‌ذره عادت می‌کنید  که وقتی کیس ها می‌آیند سؤال را حتماً بپرسید و تعارف نکنید سؤال کنید که می‌خواهم وارد مرحله عملی بشویم که در کلینیک وقتی‌که مراجعه می‌کنند بتوانید جوابگو باشید و بدانیم چرا الکل را با تریاک  مصرف می‌کند یا چرا شیشه را با چیز دیگری مصرف می‌کند عمق این مطالب را بفهمید، اگر بتوانیم عمق مطالب را بفهمیم می‌توانیم آن موضوع را خوب کنیم. ولی این را از من داشته باشید، هر نوع مواد مخدری  قابل‌درمان است و درمان قطعی دارد یعنی اعتیاد کاملاً درمان ۱۰۰ درصدی و قطعی دارد.

نگارش: مسافر بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .