بخشندگی، انرژی دنباله‌دار

انسان؛ مقام انسانی خود را در جایی جا گذاشته است و خود؛ بر این آگاه نیست. آن مکان را باید بیابد. فرشته‌هایی در قالب انسان به بهانه‌های مختلف در مکان مقدس کنگره در حال دستیابی به مقام والای انسانی خود هستند. گفتگویی را با یکی از این فرشته‌های زمینی ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه مهربان شما عزیزان می‌کنیم، باشد که روزنه جود و ایمان در شما شعله‌ورتر شود.
پهلوان همسفر فاطمه که طبق گفته ایشان، محل زندگی آن‌ها در نزدیکی کنگره بود، اما اذن ورود آن‌ها به این مکان مقدس صادر نشده بود، بعد از چند سال به لطف پروردگار و به واسطه یکی از اقوام خود با این مکان آشنا شده و اکنون در حال بازپرداخت لطف کنگره با قرار گرفتن در جایگاه پهلوانی هستند.

لطفا بفرمایید به عقیده شما عمل بخشندگی در کنگره ۶۰ خصوصا در جایگاه پهلوانی چیست؟
بخشش یعنی گذشتن از خود و در کنگره مصداق بارز آن را مشاهده می‌کنیم که دیگران بدون هیچ چشم‌داشتی و بلاعوض به دیگران خدمت می‌کنند. زمانی‌که پهلوانان در جلسه روزهای چهارشنبه مشارکت می‌کردند، از خداوند خواستم در این جایگاه قرار بگیرم و بهای حال خوش امروز خود را پرداخت کنم، زیرا اگر کنگره و کمک‌های مالی اعضاء نبود، در حال حاضر زندگی ما در چه شرایطی قرار داشت؟! مشارکت پهلوانان یادآور گذشته من شد که در چه شرایطی زندگی می‌کردم و در حال حاضر زندگی‌ من چگونه است. چرا که در زندگی هیچ چیز بالاتر و با ارزش‌تر از سلامتی و آرامش نیست که با هیچ ثروتی نمی‌توان آن را به دست آورد. جایگاه پهلوانی یعنی بهای حال خوبی که امروز دریافت کرده‌ام را پرداخت کنم و در درجه اول کمکی که به خود می‌کنیم که در هیچ جای دنیا این حس و حال خوب نصیب ما نمی‌شود و لطف خداوند با صادر شدن فرمان پهلوانی شامل حال من شد.

بنا بر فرمايش آقای مهندس؛ کنگره بر اساس الگو پذیری به پیش می‌رود، آیا این قانون به شما در راستای رسیدن به جایگاه پهلوانی کمک کرده‌است؟ لطفاً کمی در این باره توضیح دهید.
بله، زمانی‌که در مسیر کنگره قرار گرفتم، ابتدا آقای مهندس و در ادامه خانم زهره توکلی و آقای صدیقی برای ما الگوی بدون نقص بودند. ما در کنار آن‌ها چگونه حرکت کردن را آموختیم و همیشه آن‌ها جلودار و ما ادامه‌دار مسیر عزیزان خواهیم بود.

به نظر شما چه عاملی سبب خودجوش بودن اعضا حتی در زمینه بخشش مالی در کنگره شده است؟
کنگره یک مکان مقدس و امن الهی می‌باشد؛ افراد با ورود در این مکان در صراط مستقیم قرار می‌گیرند و با دریافت آموزش‌های ناب کنگره به شناخت و آگاهی در باب خدمت به دیگران می‌رسند و به این باور رسیده‌اند که دیگران کاشتند و ما خوردیم و اکنون ما باید بکاریم تا دیگران برداشت کنند. مکانی که خداوند و نیروهای الهی باشند این اتفاق رخ می‌دهد و دلیل خود جوش بودن اعضا در لژیون سردار می‌باشد.

از نوع تفکر خود در رابطه با موضوع پس‌انداز قبل از کنگره و بعد از کنگره برای ما بگویید و بفرمایید این فرق نگاه چه تأثیری در روند زندگی شما داشته است؟
قبل از ورود به کنگره پس‌انداز داشتم، اما همیشه فقط آن را برای خود خرج می‌کردم و لذت آن برای من زودگذر بود، اطرافیان به من می‌گفتند که خسیس هستم. با ورود به کنگره و پس‌انداز کردن متوجه شدم که پس‌انداز قبل از کنگره و بعد از کنگره بسیار با هم متفاوت است و قابل مقایسه نیست. کمک من در کنگره ۶۰، البته همیشه می‌گویم که ابتدا به خود کمک می‌کنم، شاید بسیار ناچیز باشد، اما انرژی فراوان و ادامه‌داری دارد و در بُعدهای بعدی با من هست و در درمان یک نفر سهیم هستم که این از هر چیزی برای من با ارزش‌تر است.

با توجه به تجربه شما و خانواده‌ در جایگاه‌های مالی کنگره بفرمایید چه اتفاقی برای یک فرد مصرف‌کننده و خانواده او رخ می‌دهد که برخلاف صفاتی که جامعه برای آن‌ها در نظر دارد، این‌گونه به خلق و خوی پهلوان‌پروری نزدیک می‌شوند؟
از تجربه خود می‌گویم؛ اکثر ما در کنار یک مصرف‌کننده زندگی کرده‌ایم که قبل از کنگره خانواده، نزدیکان و دوستان همه ما را طرد کرده بودند و همه چیز خود، حتی سلامتی که بزرگ‌ترین نعمت است از دست داده بودیم. کنگره باعث شد هر چیزی را که از دست داده‌ایم دوباره به دست بیاوریم و برای دیگران الگو باشیم. کنگره به ما زندگی دوباره بخشید و روزی با خود می‌گفتم حاضرم دار و ندار خود را بدهم تا یک زندگی سرشار از آرامش داشته باشم و حال همسر و فرزندانم خوب باشد و امروز من آن حال خوش را در زندگی خود احساس می‌کنم. باید قدردان این زندگی خوب باشم و هزینه آن را با خدمت کردن پرداخت کنم و بدانم اگر قدر‌دان داشته‌هایم نباشم، مطمئناً از من گرفته خواهد شد، بنابراین خود را موظف می‌دانم که در کنگره هم خدمت مالی داشته باشم و هم انشاالله بتوانم در جایگاه کمک‌راهنمایی خدمت کنم و از خداوند می‌خواهم تا جان در بدن دارم خودم و خانواده‌ پهلوان و خدمتگزار خالص و صادق کنگره ۶۰ باشیم.

کلام آخر؛
ابتدا خداوند را بابت اذن ورود من به این مکان مقدس و امن الهی شاکر هستم. دوستان؛ به دریای بیکران این مکان مقدس ایمان داشته باشید که الماس‌های گران‌بهایی که هیچ کجا پیدا نکرده‌اید در اینجا پیدا خواهید نمود و‌ آن‌ها را با عشق و محبت به دیگران هدیه خواهید کرد که همان عشق، محبت و خدمت کردن بلاعوض است. سپاسگزارم از آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان انشاالله که همیشه سلامت باشند. از همه دوستان با محبت هم تشکر می‌کنم.
شما به لطافت بنفشه‌هایی که دزدانه، سوار ابرهای بر فرش زمین آرمیده‌اند، سر بدر آورید.
تایپ و ویرایش: همسفر زهرا رهجوی کمک‌راهنما همسفر سهیلا لژیون ۲۶
عکس: همسفر محدثه رهجوی کمک‌راهنما همسفر مهسا لژیون ۸
تنظیم و ارسال: کمک‌راهنما همسفر مینا لژیون ۲۳
همسفران نمایندگی سلمان‌فارسی